محمد بن عبدالوهاب
در یکی از روزها که به محمد بن عبدالوهاب خبر رسید عدهای از مخالفین وهابیت عازم زیارت قبر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و حج بیت الله الحرام هستند، هنگام عبور کاروان ایشان از درعیه، زائرین را مشرک خواند.
کسانیکه قصد پیروی از آیین وهابیت را داشته باشند، باید به مشرک و کافر بودن خود و پدر و مادرشان و ... شهادت میدادند تا اجازه ورود به آیین وهابیت به آنان داده شود.
اما محمد بن عبدالوهاب با تشبیه دعوت خود به دعوت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) کسانی را که از اهالی منطقه درعیه به وی ایمان میآوردند را «انصار» و کسانی را که از خارج از منطقه درعیه ایمان میآوردند، «مهاجرین» نامید.
یکی از کسانیکه همه مسلمانان را، بدون استثنا، تکفیر میکرد، محمد بن عبدالوهاب بود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر میشوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه میسازند و از اولیا طلب شفاعت میکنند، آنان را تکفیر میکرد، او که عقایدش در حقیقت همان عقاید ابنتیمیه بود بسیاری از علمای اهلسنت به مخالفت با وی پرداختند.
یکی از کسانیکه همه مسلمانان را، بدون استثنا، تکفیر میکرد، محمد بن عبدالوهاب بود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر میشوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه میسازند و از اولیا طلب شفاعت میکنند، آنان را تکفیر میکرد، او که عقایدش در حقیقت همان عقاید ابنتیمیه بود بسیاری از علمای اهلسنت به مخالفت با وی پرداختند.
یکی از کسانیکه همه مسلمانان را، بدون استثنا، تکفیر میکرد، محمد بن عبدالوهاب بود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر میشوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه میسازند و از اولیا طلب شفاعت میکنند، آنان را تکفیر میکرد، او در حقیقت عقاید ابنتیمیه را داشت و بسیاری از علمای اهلسنت به مخالفت با وی پرداختند.
محمد بنعبدالوهاب با پایین آوردن شآن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در حد یک انسان معمولی از ایشان تعبیر به طارم یا پستچی کرده است و با این تشبیه بر این باور است که ایشان صرفا یک پیامرسان بوده و پس از رحلت کاری از او ساخته نیست!
محمد بن عبدالوهاب با تاکید بر حرمت توسل به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و کافر دانستن متوسلین به آن حضرت، در تمامی خطبههای نماز جمعه خود، همواره این جمله را تکرار میکرد: «من توسّل بالنّبی فقد کفر»
پیروان محمد بن عبدالوهاب (وهابیها) زایرین قبر پیامبر را مورد آزار و اذیت قرار میدادند، تا جایی که برای گروهی از زائرین، ابتدا محاسن و ریش ایشان را تراشیدند و سپس به عنوان تشهیر و از بین بردن آبرو، آنان را وارونه بر مرکبهایشان سوار کردند و با همین حالت روانه شهر خود نمودند.
محمد بن عبدالوهاب به پیروی از معاویه و با کراهت داشتن از ذکر صلوت بر رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از انجام آن، مخصوصا بعد از اذان و بر بالای منابر جلوگیری میکرد، تا جایی که برای متخلفین از این دستور خلاف، مجازاتهای سنگینی را نیز وضع کرده بود.
یکی از کسانیکه همه مسلمانان را، بدون استثنا، تکفیر میکرد، محمد بن عبدالوهاب بود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر میشوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه میسازند و از اولیا طلب شفاعت میکنند، آنان را تکفیر میکرد، او که عقایدش در حقیقت همان عقاید ابنتیمیه بود بسیاری از علمای اهلسنت به مخالفت با وی پرداختند.
یکی از کسانیکه همه مسلمانان را، بدون استثنا، تکفیر میکرد، محمد بن عبدالوهاب بود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر میشوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه میسازند و از اولیا طلب شفاعت میکنند، آنان را تکفیر میکرد، او که عقایدش در حقیقت همان عقاید ابنتیمیه بود، بسیاری از علمای اهلسنت به مخالفت با وی پرداختند.
یکی از کسانیکه همه مسلمانان را، بدون استثنا، تکفیر میکرد، محمد بن عبدالوهاب بود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر میشوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه میسازند و از اولیا طلب شفاعت میکنند، آنان را تکفیر میکرد، او که عقایدش در حقیقت همان عقاید ابنتیمیه بود، بسیاری از علمای اهلسنت به مخالفت با وی پرداختند.
محمد بن سعود پیشنهاد کرد در صورت پیروزی محمد بن عبدالوهاب، وی همکاری خود را با محمد بن سعود حفظ کرده و او را ترک نکند، در گرفتن مالیات از اهالی درعیه با محمد بن سعود همکاری کرده و مانع آن نشود. با قبول شدن پیشنهاد ابن عبدالوهاب توسط ابن سعود هسته اولیه اتحاد وهابی- سعودی شکل گرفت.