برقعی
«شریعت سنگلجی» از فعالان نگرش قرآن بسندگی در دوره رضاخان، زمانی که انجام هرگونه فعالیت دینی محدودیتهای زیادی داشت، آزادانه عقاید و اندیشههایش را بیان میکرد. وی انتقادات تندی به مناسک مذهبی شیعه وارد میکرد و از سوی رضاخان که مدعی اصلاحات مذهبی بود، مورد حمایت ویژه قرار میگرفت.
«احمد صبحی منصور»، از قرآنیون اهلسنت است که با خلط در معانی آیات قرآن، میگوید آیات قرآن ما را امر به اطاعت از قرآن و نهی از تبعیت غیر قرآن (از جمله سنت پیامبر و کتابهای حدیثی و تفسیری) میکند. این ادعای احمد صبحی منصور، مبنی بر قرآنبسندگی و نفی حجیت سنت است، در حالی که شمار زیادی از آیات قرآن بر اعتبار سنت پیامبر(ص) و هر آنچه به ایشان منتسب است، صراحت دارد.
برقعی که به دنبال تضعیف بزرگان حدیثی شیعه، ازجمله مرحوم کلینی است، ادعاهای بیاساسی را نسبت به مرحوم کلینی و کتاب کافی مطرح کرده است که هیچ پشتوانه علمی نداشته و صرفاً یک نظر شخصی و برخلاف نظر بزرگان شیعه و اهل سنت، در اینباره است.
برقعی، از بزرگان قرآنیون، با استناد به آیه 86 سوره نحل، توسل را شرک دانسته و مقصود از شرکایی را که در این آیه ذکر شده است، اولیا خدا و بزرگان میداند که در روز قیامت، متوسلان و خوانندگان خود را دروغگو میخوانند؛در حالی که مفسران بزرگ فریقین، دیدگاهی برخلاف آنچه که برقعی ادعا کرده است، دارند.
برقعی از بزرگان جریان قرآنبسندگی، به فرازهایی از دعای فرج واکنش نشان داده و آن را شرک و مخالف آیات قرآن میداند؛ در حالی که ادعیهای که با عباراتی مانند «إکفیانی» در احادیث وارد شده، برای آن است تا به این وسیله، از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) کمک و یاری طلبیده شود و این به معنای توکل بر آن بزرگواران نیست تا شرک باشد، بلکه همان توسل است و در مسئله توسّل، ما شیعیان خداوند را حاجت دهنده اصلی میدانیم.
قرآنیون معتقدند که هیچ آیهای از آیات قرآن، نسخ نشده است؛ زیرا نسخ قرآن مستلزم زمانمند بودن آیات قرآن است که با جاودانگی آن در تعارض است. این ادعا، ناشی از خلط میان معنای لغوی واژه نسخ با معنای اصطلاحی آن است. معنای لغوی نسخ، هرگونه تغییر، تبدیل، تخصیص و تقیید را شامل میشود، در حالی که معنای اصطلاحی، خبر میدهد که زمان اعتبار حکم قبلی به آخر رسیده و حکم، تغییر نکرده است و از اول بنا به این تغییر بود.
«قرآنیون» قرآن را یگانه منبع تشریع دین میدانند و مرجعیت دینی سنّت را به کلی منکرند و معتقدند که قرآن تنها منبع تشریع است؛ در مقابل این ادعا یاید گفت که روایات زیادی وجود دارد که سنت را در کنار قرآن، به عنوان منبع پاسخگویی به پرسشهای دینی نام برده است.
«قرآنیون»، جریان فکری نوظهوری هستند که قرآن را یگانه منبع تشریع میدانند و مرجعیت سنت را بهکلی منکرند؛ این در حالی است که آیات قرآن بر این اعتقاد، خط بطلان میکشد و در آیات مختلف، به اطاعت از رسول امر میکند، اطاعتی که دلالت بر لزوم پیروی مطلق از پیامبر(ص) میکند.
به جریان افراطی قرآنیون که با استناد به برخی از آیات، قرآن را برای بشر کافی میدانند و حجیت سنت پیامبر(ص) را زیر سؤال میبرند، این در حالی است که طبق این آیه، پیامبر(ص) وظیفه استنطاق قرآن و تبیین احکام و قوانین و فرائض و سنن را از سوی خداوند بر عهده دارد و در واقع، خود قرآن ناطق است.
جَکرالوی از بزرگان جریان قرآنیون، تعداد نمازهای یومیه را با استدلال به آیه 114 سوره هود، پنج نماز دانسته است. این در حالی است که آیه مورد استناد وی، به اقامه نماز در دو سوی روز و در قسمتهایی از شب امر کرده و تعداد نماز مشخص نشده، بلکه محدوده نمازخواندن را مشخص کرده است.
حدیث، بعد از قرآن دومین منبع استنباط احکام نزد شیعه و اهل سنت بوده و بسیاری از احکام فقهی که توسط پیامبر اکرم(ص) تشریع شده، در قالب احادیث و روایات به ما رسیده است؛ اما عدهای فقط قرآن را تنها منبع و مصدر تشریع دین میدانند؛ مانند فرقه قرآنیون که فقط قرآن را حجت دانسته و سنت را انکار میکنند که این اعتقاد، مخالف قرآن است.
قرآنیون با تأویل و توجیه رأی مدارانه نسبت به آیات قرآن، بر نفی جایگاه سنّت در شناخت دین، پای فشردهاند؛ این در حالی است که اطاعت مطلق و حجیت سنت قولی و غیرقولی پیامبر(ص) به روشنی در آیات وحی آمده است.
قرآنیون با تأویل و توجیه رأی مدارانه نسبت به آیات قرآن، بر نفی جایگاه سنّت در شناخت دین، پای فشردهاند؛ این در حالی است که اطاعت مطلق و حجیت سنت قولی و غیرقولی پیامبر(ص) به روشنی در آیات وحی آمده است.
برقعی یکی از سران جریان قرآنبسندگی با وجود اینکه مخالف هرگونه تفسیر و تأویل برای آیات قرآن است، در یکی از آثار خود ضمن بیان آیات قرآن، به تفسیر آیات پرداخته و شیعیان را به خاطر اعتقاد به مسئله توسل متهم به شرک میکند؛ درحالیکه شیعیان این اعتقاد خود را از قرآن و سخنان اهل بیت(ع) گرفتهاند.