تاریخ
ابنتیمیه از فضایل امام سجاد ایراد گرفته که اینکه گفته شده پیامبر لقب «سیدالعابدین» به ایشان داده، هیچ کسی چنین روایتی نقل نکرده است؛ با بررسی کتب رجال اهل سنت میبینیم این لقب برای ایشان بسیار بهکار برده شده و روایت معتبری که این خبر را نقل کرده با چند سند در کتب اهل سنت آمده است.
سلفیها میگویند ما سیره «سلف صالح» را مبنای عمل خود قرار دادهایم؛ اگر قید «صالح» احترازی است و پیشینیان را به دو گروه صالح و غیرصالح تقسیم میکند، اشکال این است که راه تشخیص صالح از غیرصالح چیست؟ آیا حکام اموی که خون اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و هزاران بی گناه را ریختند، از سلف صالح هستند؟
در دوران معاصر کلمه سلفیه بیش از پیش مورد استفاده قرار میگیرد. گروههایی همچون اخوان المسلمین، وهابیت و ... با عنوان سلفیه خوانده میشوند، حتی تروریستهای تکفیری و جهادی به عنوان سلفیه موسوم هستند.
ابنتیمیه بر قضیهای از زمان امام هادی(ع) ایراد میگیرد که منقبتی در این کلام نیست، علماء میدانند باطل است؛ والی بغداد اسحاق بن ابراهیم طائی نیست؛ که میگوییم مناقب زیادی در آن قضیه مطرح شده؛ علماء آن را نقل کردند و طائی تصحیف از طاهری است.
ابنتیمیه یکی از قضایای تاریخی را در مورد امام هادی رد میکند که در جوابش میگوییم این جریان را عصامی، سبط بن جوزی، ذهبی، فزاری قلقشندی، ابوالفداء، ابن أبیالفوارس، یافعی، صفدی، ابن کثیر، ابن خلکان، دمیری شافعی، و شبلنجی در کتاب خود نقل کردهاند
دانشگاه علیگره و مرکز علمی دارالعوم دیوبند از بزرگترین مراکز علمی در شبه قاره هندوستان به شمار میروند. با این که هر دو دانشگاه، در هندوستان تأسیس شده اند و هر دو در راه پیشرفت اسلام سنی در هندوستان تلاش کرده اند، ولی این دو دانشگاه از نظر تفکری که در آن حاکم است با یکدیگر تفاوت دارند.
ابنتیمیه به عنوان یک عالم به ظاهر مسلمان، همین رویه را در پیش گرفته و در صدد تطهیر شخصیت یزید است. او بر خلاف اسناد تاریخی، مدعی است زمانی که خبر شهادت امام حسین (ع) به یزید داده شد، یزید ضمن اظهار ناراحتی، برای او مراسم گریه برپا کرد!
ابن تیمیه بسیار کوشید که از یزید به معاویه دفاع کند. در همین راستا، او حتی یزید را در قتل حسین (ع) بیتقصیر خواند! ابن تیمیه برای تطهیر چهرهی یزید، صحیح ترین روایات تاریخی را هم انکار کرده است.
ابن تیمیه میگوید: هر کسی که از حاکم چیزی بخواهد، حاکم به او ندهد، برای نرسیدن به دنیا غضبناک میشود، و این صفت، صفت منافقین است؛ بنابراین یا باید بگویید حضرت زهرا به خلیفه غضب نکرده، و یا باید بپذیری که او شبیه منافقان شده، چون وقتی به منافقین عطا نشود، خشمگین میشوند
مکتب کلامی احمد به جهت عقل گریزی بسیار زود ارزش خود را از دست داد و مکاتب دیگری چون اشعری و ماتریدی جای آن را گرفتند.
برخی از مغرضین سلفی با تهمت و افترا تمام سعی و تلاش خود را میکنند تا در میان مذاهب اسلامی جایگاه شیعه امامیه را خراب کنند و با وارد کردن اشکالات واهی و خدشههای پوچ بر این مذهب حقی بتازند که در حقیقت اینان به خاطر جهل و ندانستن تاریخ اسلام، سخنان لغو و بیهوده بیان میدارند.
پس از رسوایی عقیده ابن تیمیه، حکومت در دمشق اعلام کرد: هر کس عقاید ابن تیمیه حنبلی را داشته باشد، به ویژه حنبلیها، خون و مالش مباح و هدر است. به دنبال آن حنبلیها و افراد دیگری که در معرض اتهام بودند، از مذهب حنبلی اعلام برائت کردند و ادعای پیروی از مذهب و عقیده شافعی را نمودند.
سلفیان جهادی و جریانات تندرو تکفیری با استناد به قاعدهای از متون دینی به نوعی افراط در تکفیر اقدام کردهاند و آن قاعده من لم یکفرالکافر است. طبق این قاعده هر کس کافری را کافر نداند، علیرغم اعتقاد خود به اسلام کافر میشود. از ادله آنان در اثبات این قاعده، تمسک به منابع تاریخی است که با دقت در این اسناد معلوم میشود ادعاهای ایشان درست نیست.
حاصل رجوع به کلام ابنتیمیه در باب شخصیتشناسی خواجه نصیر الدین طوسی، دست داشتن او در تخریب و تضعیف خلافت عباسیان است. در همین بحث باید گفت که خواجه خود یکی از قربانیان حمله مغولان است و کلام ابن تیمیه مبتنی بر نادیده انگاشتن هم دستی دیگر مسلمانان با مغولان است.