پاسخ به ابن تیمیه در رد قضیه تأثیرگذاری امام هادی در مجلس بزم متوکل
ابن تیمیه در جلد چهارم منهاج السنه، بیش از صد صفحه، فرمایشات علامه حلی در مورد اعتقاد شیعه در کرامات ائمه اثنی عشر را بیان کرده و برای هر کدام از ائمه، ایرادی گرفته که به زعم خود، اعتقاد شیعه در برتری و فضیلت ائمه و کرامت داشتن آنان را منکر شود؛ یکی از این ائمه که مورد هجمه غیر علمی و غیر منطقی ابنتیمیه قرار گرفته، امام هادی (علیهالسلام) است.
ابن تیمیه نقل میکند که مسعودی میگوید: نزد متوکل از امام بدگویی کردند که شیعیان امام در پی کودتا بوده و در منزل امام سلاح جمع کردهاند؛ عدهای از ترکها را برای تفتیش خانه امام شبانه فرستاد و آنها چیزی نیافتند و امام را از محل عبادت در اتاقی پر از رمل با شمشیری در غلاف به مجلس شراب متوکل آوردند؛ وی امام را احترام کرد و کنار خود نشاند و به امام شراب تعارف کرد؛ امام عذر خواست که تاکنون گوشت و خونشان با شراب نروییده؛ از امام درخواست خواندن شعر کرد، و پس از اصرار زیاد امام ابیاتی را خواند که متوکل به گریه افتاد و اشکهایش بر صورتش سرازیر شد.[1]
ابنتیمیه در رد این مطلب میگوید: این حکایت سندش منقطع است، چگونه به کتابی که بسیار دروغ در آن یافت میشود، اعتماد میتوان کرد؛ همچنین فضیلتی در آن نیست و در بسیاری از مردم یافت میشود، بلکه فضیلت مردم بزرگتر از این مطالب است.[2]
در پاسخ ابن تیمیه میگوییم بسیاری از مطالب تاریخی به اینگونه است که در کتب تاریخی نقل شدهاند و اگر بنا باشد، دنبال سند متصل در قضایای تاریخی باشیم، بسیاری از قضایا را منکر شویم؛ همچنین این مطلب که در مروج الذهب آمده،[3] عصامی در «سمط النجوم العوالی فی أنباء الأوائل والتوالی»، سبط بن جوزی در «تذکرة الخواص» و ذهبی در «سیر اعلام النبلاء»[4] و «تاریخ الاسلام» در شرح حال متوکل از مروج الذهب نقل کردهاند و تلقی به قبول کردهاند (آن را صحیح شمردهاند).
فزاری قلقشندی در «مآثر الإنافة فی معالم الخلافة»، ابوالفداء در «المختصر في أخبار البشر»، ابن أبیالفوارس در «تاريخ ابن الوردی»، صفدی در «الوافی بالوفيات»، ابن کثیر در «البدایة و النهایة»، شبراوی در «الإتحاف بحب الأشراف» و یافعی در «مرآة الجنان وعبرة اليقظان» نیز این مطلب را قبول کرده و در کتاب خود نقل کردهاند؛ «ابن خلکان» در «وفیات الاعیان» این قضیه را نقل کرده، و دمیری شافعی، و شبلنجی در «نور الابصار» از ابنخلکان این جریان را آوردهاند، بهطوریکه ایرادی در وقوع این قضیه وجود نداشته و کسی به آن اشکال نکرده است.
در مورد این کلام ابن تیمیه که گفته، هیچ فضیلتی در آن نیست و دیگران فضایل برتر از این داستان را دارند؛ باید گفت کسانیکه تحت تأثیر ابنتیمیهاند، کل جریان را یکبار مرور کنند، فضایل بسیاری که در آن وجود دارد را با دقت در آن واقعه متوجه خواهند شد؛ باید متوجه باشند که متوکل کیست و این ناصبی چقدر بیرحم است و تاریخ او را مطالعه کنند تا متوجه شوند که کسی در محضر متوکل قبول نکند که شراب بنوشد و اشعاری با این مضمون را، که فهری مالکی که در «سراج الملوك» این اشعار را آورده، بدون اینکه ذکر کند که اشعار از چه کسیاست، با عبارت «موعظه عظیمه» آن را توصیف میکند[5] بخواند و بزم شراب متوکل را تبدیل به مجلس موعظه کند، همه نشان از کرامات معنوی امام است؛ این اشعار را بسیاری از کتابهای ادبی آوردهاند و جزء قصیدههای زاهدانه معرفی کردهاند، ولی اگر بگویند این اشعار در کجا و توسط چه کسی خوانده شده و چه تأثیری داشته، به دلیل عدم اقرار به این کرامت نقل نمیکنند، ولی تأثیرگذاری این قصیده معنوی را معترفند.
البته کرامات و فضیلتهای دیگر نیز در چگونگی آوردن امام، حالت امام در خانه و ... وجود دارد.
ایرادهای ابنتیمیه، نشان از بغض وی نسبت به اهل بیت دارد، و اشکالاتی که در کلام خودش وارد است (مطالب بسیاری را بدون سند و بدون دلیل ادعا کرده، و یقینی میداند و طبق آن حکم میکند که اگر از او طلب سند شود، نمیتواند دلیلی بیاورد) سخیفانه در نقد مخالف مطرح میکند.
پینوشت:
[1]. منهاج السنه، ابن تیمیه، ج4، ص77 الی 79.
[2]. منهاج السنه، ابن تیمیه، ج4، ص84 و 85.
[3]. «تأثیر امام هادی بر خلیفه در حال شرابخواری»
[4]. ذهبی در کتاب سیر، این واقعه را صحیح دانسته و از آن ناصبی نبودن متوکل را برداشت کرده است. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج14، ص41. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. سراج الملوك، فهری مالکی، ج1، ص10.
افزودن نظر جدید