اعتقادات
یکی از مسائلی که سید ابوالفضل برقعی آن را انکار کرده، مسئله علم غیب ائمه علیهمالسلام است و این درحالی است که مفسران فریقین با استناد به برخی از آیات، نتیجه گرفتهاند که ائمه علیهمالسلام نیز از علم غیب بهرهمندند.
مصطفی طباطبایی، یکی از چهرههای شاخص جریان قرآنیون، علیرغم اینکه در تفسیر اکثر آیات قرآن، همانند مفسران وهابی، ظاهر آیات را مبنا قرار داده، اما در آیات مربوط به معجزات پیامبران، از ظاهر عدول کرده و نسبت فاعلیت این معجزات به پیامبران را مجازی دانسته و منکر ولایت تکوینی انبیا شده است.این درحالی است که از آیات قرآن استفاده می شود که بعضى از معجزات، کار انبیاء و به فرمان خدا است و بعضى دیگر کار خداوند است، ولی هر دو سرانجام به اراده الهى باز مى گردد و هیچ گونه منافاتى با اصل توحید ندارد.
قرآنیون معتقدند: چون که در سنّت نبوی؛ یعنی اخبار و روایات، وضع حدیث و جعل اخبار صورت گرفته؛ لذا نمیتوان به اخبار حاکی از سنت اعتماد کرد و در نتیجه حجیتی هم ندارد. پاسخ: اگرچه قابل خدشه بودنِ برخی احادیث از جهت متن یا سند قابل پذیرش است، اما نمیتوان کلیت سنت را بخاطر وجود روایات ضعیف مورد انکار قرار داد؛ زیرا چالشهایی که در مسیر احادیث قرار گرفته را میتوان تا میزان بسیار زیادی بهوسیله علم رجال و تشخیص وثاقت و عدالت راویان برطرف نمود.
قرآنیون برای انکار حجیت حدیث میگویند که روایات موجود در جوامع حدیثی، دسته کم، دو قرن پس از وفات پیامبر صلیاللهعلیهوآله تدوین شده و پیش از آن نیز تا یک قرن از کتابت و تدوین حدیث جلوگیری شده بود. لذا نمیتوان این روایات را به پیامبر صلیاللهعلیهوآله منتسب دانست. در پاسخ باید گفت بنا بر شواهد تاریخی متعدد، تدوین سنّت نبوی در زمان حیات پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله شروع شده است.
قرآنیون معتقدند که گفتارها و رهنمودهای پیامبر صلیاللهعلیهوآله مختص دوران ایشان است و این گفتارها سایر دورهها را شامل نمیشود. این درحالی است که خداوند متعال در قرآن کریم، رسالت حضرت پیامبر صلیاللهعلیهوآله را رسالتی ابدی و جهانی معرفی کرده و بر همه زمانی و همه مکانی و شمول ابدی آن بسیار تأکید نموده است.
«سید ابوالفضل برقعی» ، یکی از چهرههای شاخص جریان قرآنبسندگی است كه اعتقاد دارد مفاهیم قرآنی برای عموم مردم روشن است. در مقابل این مبنا و اعتقاد برقعی باید گفت که اگر به راستی همه آیات قرآن به تمام معنا روشن هستند، پس این همه اختلافات تفسیری برای چیست؟
مدعیان قرآنبسندگی ادعا میکنند که قرآن برای هدایت بشر کافی و میتوان تمامی عقائد و حتی احکام را از قرآن استخراج کرد. طرح این دعا از جانب طرفداران این جریان درحالی است که این افراد در عمل، خلاف این مبنای خود عمل کرده و هر کجا که نتوانسته از ظاهر آیات، حکم را استخراج کنند با استناد به فعل و سنت نبوی، حکم را استخراج کردهاند و این تناقضی است آشکار.
افرادی سالها به غصب خلافت چشم دوخته، برای تصاحب آن نقشه ها کشیده و به محض رحلت پیامبر (ص) با حضور در سقیفه به نزاعی سخت پرداخته و تمام کوشش خود را برای تصاحب آن صرف کردند؛ برخی صحابه نیز از حضور در سقیفه خودداری ورزیده و حتی با منتخب سقیفه به شدت به مخالفت پرداختند.
«برقعی» از بزرگان جریان افراطی «قرآنیون» است که برای انکار مسئله شفاعت تنها به آیات نافی شفاعت اشاره کرده و از آیات اثباتکننده شفاعت میگذرد در حالی که باید این آیات را با هم دید و با توجه به هر دو دسته از آیات، به نتیجه جامعی دست پیدا کرد.
«برقعی»، از چهرههای «قرآنیون» وجوب خمس را انکار کرده و به طور قاطع بیان میکند که خمس در زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فقط در غنایم جنگی بوده و در غیر آن وجود نداشته و در سوره انفال، مختص به غنائم جنگی آمده است؛ در نقد این ادعا باید گفت که موضوع خمس، «مغانم» است و مغانم، هر سودی است که انسان به دست میآورد و فرقی نمیکند گنج باشد یا سود تجارت یا مال الاجاره یا درآمد کارگری.
دکتر «احمد صبحی منصور» از چهرههای مهم جریان «قرآنیون»، با استدلال به بخشی از آیه 98 سوره نحل، ادعا میکند که قرآن همه نیازهای دینی را بیان کرده است و دیگر به سنّت و حدیث نیازی نیست. در پاسخ به این استدلال باید گفت، قطعاً مقصود از «تبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ» در این آیه، مطلقِ همه چیز نیست و حصری که در این آیه وجود دارد، حصر اضافی است.
«احمد صبحی منصور» از چهرههای شاخص جریان «قرآنیون» با استدلال به بخشی از آیه سوم سوره مبارکه «مائده» مینویسد: «خداوند نعمت را بر ما، به واسطه ارزانی داشتن دین اسلام، تمام کرد و این نعمت بزرگ، به واسطه کامل بودن وحی و قرآن است». «صبحی منصور» با مغالطه، به بخشی از آیه استدلال میکند که هیچ ارتباطی با مسئله کمال قرآن ندارد و آیه مربوط به اکمال دین است.
قرآنیون معتقدند که اطاعت از پیامبر (ص) منحصر در دوران خودش است که در نقد این ادعا باید گفت که اگر آیات اطاعت، اتباع، اسوه بودن، ولایت، تبیین و ... را فقط مختص زمان رسول خدا (ص) بدانیم، در این صورت، بخشی از آیات قرآن، از مرجعیت قرآن حذف شده و چنین امری محال است.
دکتر«احمد صبحی منصور» یکی از چهرههای شاخص جریان قرآنیون در زمینه عدم نیاز قرآن به تفسیر مینویسد: «قرآن کتاب آسمانی تام و کاملی است و آنچه که کامل است نیازی به چیز دیگری ندارد». این استدلال صبحی منصور مشتمل بر چند مغالطه است؛ زیرا صبحی منصور در این استدلال «کمال» را با مسئله نیاز قرآن به تفسیر متضاد دانسته؛ در حالی که کامل بودن، یک مسئله جدا است و به معنای این نیست که نیازمند تفسیر نباشد؛ زیرا تفسیر توضیح است، نه تکمیل.