اعتقادات
خداوند قرآن را به گونه ای نازل کرده که نور و هدایت است و بیانگر همه چیز؛ پس دلیل نیاز به تفسیر قرآن چیست؟ قرآن معارفی را كه بشر به آن نيازمند است، در حجم بسيار اندک از الفاظ، ارايه كرده است؛ اين امر سبب شده كه فهم بخشی از آيات، نيازمند دقت بيشتر و تحقيق عميق تری برای پی بردن به مقصود خداوند باشد. بنابراين ضرورت ايجاب می كند که تفسیری برای آیات قرآن وجود داشته باشد.
مبین بودن قرآن، بیتردید بدین معنا نیست که همه معارف قرآن برای همه مردم، واضح و روشن است و نیازی به تفسیر و تبیین ندارد؛ بلکه معارف قرآن، مراتبی دارد و هر کس به حسب استعداد و ظرفیت فکری و روحی خود، از روشنایی و روشنگری این کتاب آسمانی، پرتو میگیرد.
سنت قطعی معصومین هم مثل قرآن حجت است و آن همه تأکید که در قرآن در باب أسوه بودن پیامبر (ص) و اطاعت از وی آمده، در صورت حجیت نداشتن سنت، بیارزش خواهد بود؛ لذا سنت حجت است.
قرآنیون معتقدند فقط قرآن بر پیامبر (ص) وحی شده است و سنت آن حضرت، منشأ وحیانی ندارد؛ لذا فاقد حجیت است. اما از نگاه قرآن کریم، آیات متعددی دال بر وجود وحی دیگر؛ غیر از وحی قرآنی دارد و از نظر حجیت، مثل وحی قرآنی است و آن همان سنت است.
صبحی منصور ادعا میکند که تدوین حدیث در قرن سوم، یعنی دو قرن پس از رحلت پیامبر(ص)، آغاز شد. در پاسخ میتوان گفت که این ادعا خلاف واقع است و تدوین سنت نبوی در اهل سنت نیز از زمان عمر بن عبدالعزیز مجاز گردید و در سالهای آغازین قرن دوم هجری به صورت رسمی آغاز شد.
یکی از مبانی قرآنیون برای مدعای خود این است که قرآن جامع و تبیان هر چیزی است و نیاز به سنّت پیامبر (ص) ندارد؛ اما این دیدگاه قرآنیون مخالف اتفاق علمای فریقین است؛ زیرا همه آنها قائلند که قرآن اصول کلی و بنیادهای دین و احکام آن را بیان کرده است و تفصیل و کیفیت آنها را برعهدهی پیامبر (ص) گذاشته است.
قرآنیّون سنت عملی پیامبر(ص) را قبول ندارند و میگویند: سنت پیامبر (ص) حجّیّت مطلق زمانی و مکانی ندارد. در مقام پاسخ به این ادعا میگوییم آیاتی که انسان را به صورت عام مورد خطاب قرار داده است، مقید به کسانی نیست که معاصر پیامبر (ص) بودهاند و یا اختصاصی به مردم مکه و مدینه ندارد، بلکه همه مردم تا روز قیامت را شامل میشود.
«قرآنیون» قرآن را یگانه منبع تشریع دین میدانند و مرجعیت دینی سنّت را به کلی منکرند و معتقدند که اين کتاب آسمانی (قرآن) تنها منبع تشریع است؛ در مقابل این ادعا یاید گفت که روایات زیادی وجود دارد که سنت را در کنار قرآن، به عنوان منبع پاسخگویی به پرسشهای دینی نام برده است.
قرآنیون معتقدند قرآن چنان كامل است كه تمام نيازهای دینی بشر در آن به صورت مفصل و مشروح آمده و نيازی به تفسیر، حتی تفسیر پیامبر (ص) ندارد. این دلیل مردود است؛ چون پاسخگويی قرآن به همه نيازها، آن هم به صورت مشروح و مفصل خلاف بداهت است؛ مثلاً قرآن درباره فروعی همچون نماز، زكات، روزه، حج، به كليات بسنده كرده و شرح و تبيين آن را به سنت واگذار كرده است.
برقعی میگوید: رسول خدا (ص) و ائمه هدی (ع) فرمودهاند: هر خبری از ما به شما رسید، باید آن را با قرآن بسنجید، اگر موافق قرآن نبود باطل است؛ حال اگر قرار باشد خود قرآن با اخبار فهمیده شود، پس چطور قرآن را دلیل صحت یا بطلان اخبار قرار دهند؟ در پاسخ باید گفت: قرآن بدون سنت، اعم از قطعی و غیرقطعی حجت نیست و حجیت قرآن بدون سنت، تفکیک آشکار بین ثقلین است.
فرقه قرآنیون جریانی است که قرآن را یگانه منبع تشریع دین میداند و مرجعیت سنّت را نسبت به معارف دینی، به کلی منکر است و قرآن را مبیّن و مفسر خویش میدانند؛ در نقد این اعتقاد میتوان گفت: درست است که قرآن مبیّن و مفسّر خويش است، ولی در بسیاری از موارد و در توضیح احکام و داستانها، رجوع به روایات لازم، بلکه واجب است.
قرآنیون استدلال میکنند که چون خداوند محافظت از قرآن را ضمانت کرده و نگهداری حدیث را برعهده نگرفته، قرآن تنها منبع تشریع دین است و نمیتوان احادیث را از مصادر تشریع دانست؛ اما روشن است که آنچه در قرآن آمده، در بسیاری از موارد کلیاتی است که نیازمند تفسیر است و بهترین مفسر قرآن احادیث نبوی و اهل بیت (ع) است.
جریان قرآنیون ادعا دارند که قرآن مُبین و مفسر خویش است و دلیلی ندارد که ما از فهم معانی آیات عاجز باشیم؛ مگر قرآن به زبان عربی ساده و آشکار نازل نشده است؟ پاسخ این است که قرآن، مُبیّن و مفسر خويش است، ولی در توضیح بسیاری از آيات قرآن، استفاده از روايات صحیح، لازم بلکه واجب است.
قرآنیون جریانی فکری با آراء و فرقههای متعدد هستند که اعتقاد دارند قرآن تنها مصدر تشریع اسلام است و نیازی به تفسیر ندارد. نامگذاری قرآنیون یا اهل قرآن وصف ستایشی برای این جریان نیست، بلکه این نام از آن روی بر این جریان نهاده شده که آنان اطاعت و پیروی بدون چون و چرا از پیامبر (ص) را منکر شدهاند.