سلفیت و وهابیت
زینی دحلان، عالم اهل سنت، مینویسد: (وهابیان) درود فرستادن بر پیامبر اکرم را بر روی منابر و پس از اذان، ممانعت میکنند؛ مرد صالح نابینای مؤذن، که پس از اذان صلوات میفرستاد نزد محمد بن عبدالوهاب آوردند، دستور داد او را به جرم درود بر پیامبر اسلام، بکشند؛ اگر بنا باشد کارهای زشت وهابیان را بنویسم، کاغذها سیاه و دفترها پر خواهد شد.
هیچگاه شیعیان معتقد به الوهیت و ربوبیت ائمه اطهار (علیهمالسلام) نبودهاند، بلکه برعکس، فقهای شیعه به کفر کسانی حکم کردهاند که مخلوقی را هم ردیف با پروردگار قرار دهند؛ مراد از لقب «وجه الله» برای ائمه اطهار، آن است که ایشان جهتنمایی برای شناخت بیشتر خداوند متعال قلمداد میشوند.
یکی از روایاتی که وهابیت آن را مأخذ و منبع فتاوای صادره از سوی خود میداند، این حدیث است که پیامبر به سهله گفت به سالم که به خانه شما میآید با اینکه بزرگ است، شیر بده، که او با تو محرم شود؛ بزرگان وهابی از جمله البانی، شیخ محسن عبیکان، شمس الدین بوروبی، و ...، فتوای رضاع کبیر و محرمیت توسط آن دادهاند.
بنای بر قبور، از جمله عقاید اهلسنت عزیز است که متاسفانه از سوی برخی از فعالان فضای مجازی که در پوشش اهلسنت، فعالیت میکنند، مورد خدشه قرار گرفته است؛ این در حالی است که علمای اهلسنت، بنای بر قبور را جایز و مشروع میدانند.
تبرک به قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) امری مشروع است که وهابیها به مقابله با آن پرداخته و کتابهای زیادی را در رد آن نگاشتهاند، افزون بر اینکه در فضاهای مجازی و شبکههای ماهوارهای نیز به نقد این عمل روی آوردهاند؛ در حالیکه در سیره مسلمانان اهل سنت آمده که به احمد بن حنبل تبرک میجستند و وهابیها هیچ نقدی به این عملکرد ندارند.
اهل سنت شافعی، مساله تبرک را پذیرفته و بدان پایبند هستند، که این امر در منابع ایشان به وضوح دیده میشود، اما وهابیها در صدد هستند چنین القاء کنند که اهل سنت، از جمله شافعیها هم مثل ایشان، منکر تبرک بوده و آن را جایز نمیدانند که با تتبع در آثار ایشان، کذب گفتار وهابیت آشکار میشود.
ادله فراوانی بر جواز طلب شفاعت از اموات دلالت میکند، از جمله، روایت مالک الدار که در مصادر محدثین اهل سنت نقل شده و بسیاری از حدیث شناسان معروف سنی مذهب، بر صحت آن اذعان کردهاند؛ از همینرو روایت مذکور، دلیلی مناسب در جهت احتجاج با وهابیت محسوب میشود.
تبرک به آثار اولیاء الهی، امری ثابت شده بین مسلمانان است که نمیتوان منکر آن شد؛ چون همه مذاهب اسلامی این مساله را پذیرفتهاند و به جواز آن اقرار دارند؛ در این بین، وهابیت که گروهی افراطی و مخالف اسلام ناب است، با این مساله مخالفت دارد و در صدد تلقین این فکر باطل در جامعه و همراه کردن مذاهب اسلامی با خود است.
عبادت غیرالله شرک و عامل خروج از دایره اسلام است، اما در اینکه مصداق عبادت چیست، بین وهابیت و مسلمانان اختلاف است؛ وهابیها صِرف تعظیم و خشوع را عبادت میدانند، از اینرو خم شدن در مقابل غیر را که در ورزش کاراته مرسوم است را عبادت غیرالله و شرک میپندارند، در حالیکه اینگونه نیست و هر خضوع و خشوع و خم شدنی عبادت نیست.
احمد بن محمد بن صدیق غُماری از جمله عالمان سنی مذهبی است که در آثارش فراوان به عقاید فاسد ابن تیمیه و وهابیت تاخته است؛ نظریات او از آن جهت که توأم با متدها و روشهای علمی است، قابل اتکا و اعتماد بوده است.
برای شناخت یک سنی از وهابی، راههای زیادی وجود دارد؛ یکی از این راهها این است که از آن شخص پرسیده شود که آیا در مسأله اسماء و صفات الهی که در صورت اثبات آنان، خداوند همچون انسان دارای دست و پا میشود، قائل به تأویل است یا خیر؟! اگر قائل نبود، او وهابی و یا وهابیزده است!
برای شناخت یک شخص اهلسنت از یک وهابی، کافی است که از او در مورد تقلید سؤال شود؛ اگر خود را پایبند به یکی از مذاهب حنفی، مالکی، شافعی و یا حنبلی دانست، او اهلسنت است و اگر گفت که ما تابع کتاب و سنت هستیم؛ او وهابی و یا دستکم، وهابی زده است.
یک شخص وهابی از اهلسنت، با شاخصههایی همچون انکار توسل، استغاثه، استشفاع، بنای بر قبور، احتفال (جشن) پیامبر (ص)، نامگذاری به عبدالنبی، نذر و ذبح برای غیر خداوند، شد رحال و ...، قابل شناسایی است.
رسول مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) همواره جایگاه والایی در میان مسلمانان دارند. این امر باعث شده است تا مسلمانان هنگام درخواست حاجات خود، نه تنها ایشان را واسطه در محضر پروردگار بدانند، بلکه ایشان را مجرای فیض الهی بدانند و از شخص پیامبر درخواست برطرف شدن مشکلاتشان را بکنند.