تعظیم کردن در کاراته، بدعت است!!!
خلاصه
یکی از اموری که در بین ورزشکاران رشتههای رزمی، از جمله کاراته، شایع و قانون است، احترام ورزشی است که نوعی تعظیم در مقابل حریف است؛ وهابیت، این حرکت ورزشی را تعظیم در برابر غیر و عبادت غیرالله میداند که مستلزم شرک است؛ در حالیکه صرف تعظیم را نمیتوان عبادت دانست، بلکه عبادت در صورتی است که علاوه بر تعظیم و خشوع، ربوبیت معبود نیز مدنظر باشد؛ زیرا در غیر این صورت، باید هر تعظیمی را عبادت غیر دانست، از جمله عمل حضرت یعقوب و فرزندان و همسرش که در برابر یوسف سجده کردند را عبادت دانست و ایشان را (نعوذبالله) مشرک خطاب کرد.
شبهه
در مسابقات کاراته، یکی از قوانین مسابقات این است که دو طرف مسابقه، باید قبل از شروع مبارزه، در مقابل یکدیگر ایستاده و تعظیم کنند، که این کار یا به صورت تعظیم با سر و حرکت خاص دست است، و یا به صورت خم شدن؛ حال از لجنه افتاء وهابیت این سؤال شده است که آیا این عمل، منافی با توحید و شرک است یا نه؟ شورای افتاء وهابیت، به ریاست بن باز فتوا داده است که هرگونه تعظیمی، چه در برابر مسلمان، و یا در برابر کافر، عبادت محسوب میشود و عبادت هم تنها مختص خداوند است؛ از اینرو این عمل شرک بوده و موجب خروج از دین میشود.[1]
در جواب این مسأله مطرح شده از سوی لجنه فتوای وهابیت، باید گفت:
1. وهابیها در تعریف عبادت، دچار لغزش و اشتباه شدهاند؛ چرا که ایشان در تعریف عبادت میگویند: مفهوم عبادت عبارت است از مطلق تذلّل و خضوع در مقابل خداوند.[2] در حالیکه در تعریف عبادت آمده است که تعظیم در مقابل خداوند، (یا هر چیز دیگری) همراه با اعتقاد به ربوبیت؛ همانگونه که خداوند در آیه شریفه میفرماید: «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَاْ رَبُّکُمْ فَـﭑعْبُدُونِ[انبیاء/92] این است امت شما که امتى یگانه است، و منم پروردگار شما، پس مرا بپرستید.» با توجه به آیه شریفه و آیات مشابه، میتوان دریافت که مفهوم «رب» هم از مفاهیمی است که امر به عبادت، دایر مدار آن معرفی شده است، در حالیکه افراد در حالت تعظیم در مقابل دیگران، چنین اعتقادی ندارند؛ چنانچه اگر از ایشان سؤال شود که آیا شما به قصد ربوبیت (اینکه طرف مقابل رب است، برای او تعظیم میکنی؟) در جواب خواهند گفت: نه! بلکه این تنها یک احترام ورزشی است. با این وجود، وهابیها دچار اشتباه شدهاند و تعظیمهایی از این قبیل که از باب احترام غیر است را عبادت پنداشته، و همچون عبادت مشرکان در برابر بتهایشان قلمداد میکنند.
2. اگر وهابیها بخواهند اینگونه حکم کنند که خم شدن در مقابل حریف در مسابقات و تعظیم در برابر او عبادت است، در مورد پدر، مادر و برادران حضرت یوسف (علیهالسلام) هم باید همین حکم را کنند که در مقابل حضرت یوسف (علیهالسلام) به سجده افتادند و خداوند میفرماید: «وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا.[یوسف/100] و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند؛ و همگی بخاطر او به سجده افتادند.» در حالیکه با وجود اینکه سجده، خاضعانهترین حالت در عبادت معبود است، ولی با این وجود هیچکس چنین حکمی را در مورد ایشان نمیکند که یوسف را عبادت کردهاند.
سمعانی، مفسر بزرگ اهل سنت در تفسیر این آیه شریفه، تصریح دارد: اگر کسی بگوید چگونه سجده برای غیر الله جایز شده؟ و اگر سجده برای غیر خداوند جایز شده، پس چطور عبادت برای غیرالله جایز نشده؟ پاسخ این است که عبادت یعنی نهایت تعظیم که جز برای الله تعالی جایز نیست، اما سجده نوعی تذلل و خضوع است که با قرار گرفتن صورت و گونه بر زمین محقق میشود و این عمل غیر از عبادت است؛ پس از سجده بر بشر [به غیر نیت الوهیت و ربوبیت] منع نشده، مانند اینکه در برابر بشر [برای احترام] خم نیز میشوند.[3]
3. خود وهابیها در بسیاری از محاورات و برخوردهای روزانه خود، هنگامیکه دست شخصی را میگیرند و یا به او سلام میکنند، ناخودآگاه مقداری خم میشوند؛ اگر اینگونه باشد، باید خودشان هم که ادعای توحید دارند، مشرک باشند.
پس بنا بر آنچه بیان گردید، روشن میگردد که صرف تعظیم و خم شدن عبادت محسوب نمیشود، بلکه باید نیت ربوبیت نیز باشد.
پینوشت:
[1]. بن باز، عبدالعزیز، فتاوی اسلامیة لاصحاب الفضیلة العلماء، ج4، ص408، دار الوطن للنشر، ریاض، چاپ سوم، 1413ق. «لا يجوز الإنحناء تحية للمسلم ولا للكافر لا بالجزء الأعلى من البدن ولا بالرأس لأن الانحناء تحية عبادة، والعبادة لا تكون إلا لله وحده»
[2]. ابن عثيمين، محمد بن صالح، لقاء الباب المفتوح، دروس صوتی که مکتبه الاسلامیه آن را جمع آوری کرده است، ج3، ص113.
[3]. سمعانی، منصور، تفسیر القرآن، ج3، ص67، تحقیق: ابن غنیم، ابی بلال، دارالوطن، ریاض «فإِن قَالَ قَائِل: كَيفَ جَازَ السُّجُود لغير الله؟ وَإِذا جَازَ السُّجُود لغير الله فَلم لَا تجوز الْعِبَادَة لغير الله؟ وَالْجَوَاب: أَن الْعِبَادَة نِهَايَة التَّعْظِيم، وَنِهَايَة التَّعْظِيم لَا تجوز إِلَّا لله؛ وَأما السُّجُود: نوع تذلل وخضوع بِوَضْع الخد على الأَرْض وَهُوَ دون الْعِبَادَة، فَلم يمْتَنع جَوَازه للبشر كالانحناء.» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
نویسنده: علی اکبر لطفی
افزودن نظر جدید