وهابیت
بخاری و امثال آن که تنها به ظاهر قرآن تمسک میکنند از آیه «یوم یکشف عن ساق» برای خداوند اندام و به صورت خاص، ساق پا را برداشت نمودند که قائل شدن به جسمانیت خداوند میانجامد و حال آنکه ذات ربوبی عاری از این گونه موارد است.
ابنتیمیه بوسیدن و دست کشیدن بر روی قبر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و قبور سایر انبیا، صالحین، صحابه و اهلبیت را جایز ندانسته و این مطلب را به تمامی علما نسبت میدهد. این در حالی است که عبدالله فرزند احمد بن حنبل میگوید: پدرم کاسهای را که پیامبر اکرم در آن غذا خورده بودند، در آب فرو برد و در همان کاسه آب نوشید.
در کتاب بخاری که مورد قبول وهابیت میباشد از گلاویز شدن با خداوند روایاتی وارد شده که با ذات مقدس ربوبی در تعارض است و از آن به خداوند پناه میبریم
گروهی، روایتی را در مورد محدوده شرعی خوردن و آشامیدن در هنگام سحرهای ماه رمضان نقل کرده و معتقدند خداوند پس از چندی که مردم بستن زخهای سیاه و سفید و نگاه به آن تعیین وقت میکردند با آوردن کلمه «من الفجر» مردم را از زمان دقیق آن آگاه کرد اما غافل از اینکه این امر با قاعده قبح تاخیر بیان در زمان نیاز در تضاد است.
یکی از علل اصلی تکفیر مسلمانان توسط وهابیت، مربوط به موضوع توحید و شرک است. یعنی اگر مبنای وهابیت در توحید و شرک مورد بررسی قرار گیرد، متوجه میشویم که یکی از علل اساسی تکفیر توسط وهابیت به جهت خلط توحید ربوبی و توحید خالقیت است.
یکی از موضوعات و مسائل اختلافی میان مسلمانان و وهابیان، مسأله تبرک جستن به پیامبر اکرم و صالحان و آثار به جا مانده از آنان است. مسلمانان در طول تاریخ، به زیارت قبور انبیا، صالحان و علما رفته و به آنان احترام گذاشته و به آنها تبرک جستهاند اما ابنتیمیه و اتباع وی این اعمال را حرام دانسته و مسلمانان را به شرک و کفر متهم میکنند.
یکی از موضوعات و مسائل اختلافی میان مسلمانان و وهابیان، مسأله تبرک جستن به پیامبر اکرم و صالحان و آثار به جا مانده از آنان است. مسلمانان در طول تاریخ، به زیارت قبور انبیا، صالحان و علما رفته و به آنان احترام گذاشته و به آنها تبرک جستهاند اما ابنتیمیه و اتباع وی این اعمال را حرام دانسته و مسلمانان را به شرک و کفر متهم میکنند.
یکی از موضوعات و مسائل اختلافی میان مسلمانان و وهابیان، مسأله تبرک جستن به پیامبر اکرم و صالحان و آثار به جا مانده از آنان است. مسلمانان در طول تاریخ، به زیارت قبور انبیا، صالحان و علما رفته و به آنان احترام گذاشته و به آنها تبرک جستهاند اما ابنتیمیه و اتباع وی این اعمال را حرام دانسته و مسلمانان را به شرک و کفر متهم میکنند.
وجود روایاتی که برای خداوند اعضا و جوارحی مانند بدن انسان را ترسیم میکند در واقع به جسمانی بودن خداوند میانجامد و از این رو صحیح نمیباشند.
برتر دانستن بینایی خداوند در مقایسه با دجال که فقط با یک چشم قادر بر بینایی است و از دیدن با دو چشم به جهت کوری محروم است در واقع قائل شدن با جسمانیت خداوند است.
در ابتدای شکل گیری فرقه وهابیت، برخی از مردم گمان میکردن که وهابیت برای اعتلای توحید و مبارزه با شرک آمده است، اما پس از مدتی که دیدند وهابیت غیر از خودشان همگی را کافر میدانند از عقاید خود برگشتند.
بخاری در کتاب خود که مورد قبول وهابیت میباشد روایاتی را آورده که در زمره اسرائیلیات بوده و به جسمانیت خداوند اشعار دارد.
حرمت ماههای حرام را حتی قبایل بدوی جاهلی عرب نگه میداشتند، ولی وهابیان در ماههای حرام به مردم مظلوم یمن حمله میکنند و آنان را به قتل میرسانند!
تشبیه خداوند متعال به مخلوقات و جسم دانستن خداوند، از شاخصههای مهم فکری و اعتقادی وهابیت است که در آثار احمد بن حنبل مشهود بوده و به تبع وی وهابیان به ترویج آن پرداختهاند لذا به وهابیان، مجسّمه و مشبّهه اطلاق شده است. وهابیان معتقدند صفاتی را که در روایات پیامبر اکرم در مورد خداوند وارد شده است، میتوان به خداوند نسبت داد.