اقوال علمای اهل‌سنت درباره روایات مشبّهه و مجسمّه

  • 1396/09/04 - 21:40
تشبیه خداوند متعال به مخلوقات و جسم دانستن خداوند، از شاخصه‌های مهم فکری و اعتقادی وهابیت است که در آثار احمد بن حنبل مشهود بوده و به تبع وی وهابیان به ترویج آن پرداخته‌اند لذا به وهابیان، مجسّمه و مشبّهه اطلاق شده است. وهابیان معتقدند صفاتی را که در روایات پیامبر اکرم در مورد خداوند وارد شده است، می‌توان به خداوند نسبت داد.

تشبیه خداوند متعال به مخلوقات و جسم دانستن خداوند، از شاخصه‌های مهم فکری و اعتقادی وهابیت است که در آثار احمد بن حنبل مشهود بوده و حنابله ـ بویژه ابن تیمیه حرّانی ـ و به تبع وی وهابیان به ترویج آن پرداخته‌اند لذا به وهابیان، مجسّمه و مشبّهه اطلاق شده است. وهابیان با توقیفی دانستن صفات خداوند و با استناد به ظاهر برخی روایات معتقدند صفاتی را که در روایات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد خداوند وارد شده است، می‌توان به خداوند نسبت داد. احمد بن حنبل در کتاب «السنة» که به روایت پسرش عبدالله، احادیث بسیاری درباره خداوند و خصوصیات جسمانی از جمله خنده، صحبت کردن، دست و پا داشتن و... نقل می‌کند. 

وی گرچه به ظاهر تجسیم و تشبیه را از ساحت خداوند عزّوجلّ نفی می‌کند ولی با نقل روایات متعدد در این زمینه و تفسیر ظاهری آن‌ها و نفی تأویل، عملا تجسیم و تشبیه را تأیید می‌کند و می‌توان چنین برداشت کرد که لازمه دیدگاه احمد بن حنبل تأیید تجسیم و تشبیه است.

در پاسخ می‌گوییم: که درباره روایات تشبیه و تجسیم باید گفت: به تصریح بزرگان اهل‌سنت روایات یاد شده از اسرائیلیات می‌باشد و ریشه در عقاید تحریف شده یهود و نصارا دارد. از باب به اظهار نظر سه تن از بزرگان اهل‌سنت درباره روایات تشبیه و تجسیم اشاره می‌نماییم: 

- محمد بن عبدالکریم شهرستانی با تصریح به جعل روایات تشبیه و تجسیم توسط یهود می‌نویسد: «اخبار دروغ و جعلی زیادی را نسبت دادند به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که اکثر آن اخبار از یهود گرفته شده‌اند.»[1]

- ابن کثیر دمشقی سلفی نیز با اذعان به وجود اخبار و روایات اسرائیلیات در کتب حدیثی و تفسیری اهل‌سنت، منشأ آن را روایات کعب الاحبار و وهب بن منبه از منابع یهود می‌داند.[2]

- عبدالرحمن بن محمد معروف به ابن‌خلدون مالکی نیز می‌گوید: عرب صدر اسلام بهره‌ای از نوشتن نداشت و مطالب مربوط به آفرینش جهان و اسرار هستی را از عالمان یهود و اهل تورات و یا از انصار همانند کعب الاحبار، وهب بن منبّه و عبدالله بن سلام می‌پرسیدند.. تفاسیر اهل‌سنت سرشار از گفته‌های یهود و نصارا است و مفسران در این زمینه سهل‌انگاری و کوتاهی کرده‌اند.[3]

با لحاظ اصل خدشه‌ناپذیر توحید بین تمامی مسلمانان و بازگشت تفکر تشبیه و تجسیم به عقاید تحریف شده یهود و نصارا و ورود این تفکر در وهابیت و شاخص شدن آن برای این فرقه، پرسش مهمی در ذهن به وجود می‌آید که: آیا وهابیت را می‌توان از فرق مسلمانان دانست.؟

پی‌نوشت:

[1]. «و زادوا فی الأخبار أکاذیب وضعوها و نسبوها إلی النّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) و أکثرهم مقتبسة من الیهود» الملل و النحل، شهرستانی اشعری شافعی، منشورات الشریف الرضی، قم، ج 1، ص 97.
[2]. «و الأقرب فی مثل هذه السیاقات أنّها متلقاه عن أهل الکتاب ممّا وجد فی صحفهم، کروایات کعب و وهب سامحهما الله تعالی، فیما نقلاه إلی هذه الأمة من أخبار بنی‌إسرائیل من الأوابد و الغرائب و العجائب... .» تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر دمشقی، دار المعرفة، بیروت، ج 3، ص 378 و 379.
[3]. «و قد جمع المتقدمون فی ذلک و أوعوا إلّا أنّ کتبهم و منقولاتهم تشتمل علی الغث و السمین و المقبول و المردود و السبب فی ذلک أنّ العرب لم یکونوا أهل کتاب و لا علم و أنّما غلبت علیهم البداوة و الأمیة و إذا تشوقوا إلی معرفة شیء ممّا تشوق إلیه النفوس البشریة فی أسباب المکونات و بدء الخلیقة و أسرار الوجود فإنّما یسألون عنه أهل الکتاب قبلهم و یستفیدونه منهم و هم أهل التوارة من الیهود... .» تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون، ج 1، ص 439.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.