تصوف
مولوی در کتاب مثنوی، گاهی اوقات برای بیان مطالب اخلاقی، به روایات جعلی تمسک کرده است؛ یکی از این روایات جعلی، کلام «کلمینی یا حمیراء: با من سخن بگو ای حمیرا» است که از رسولخدا(ص) نقل میکند؛ در حالی که علمای شیعه و اهلسنت قائل به جعلی بودن این کلام شدهاند.
مِطلاق بودن امام حسن(ع) یکی از شبهات تاریخی است که همواره پیرامون شخصیت این امام عزیز مطرح بوده است؛ در صورتی که با کنکاش منابع تاریخی، این مسئله آشکار میشود که عباسیان برای مقابله با قیامهای سادات حسنی، این روایات را جعل کردهاند.
سید مصطفی آزمایش، ترویج مسجد جمکران را از جانب جمهوری اسلامی ایران، بت تراشی و مصداق شرک میداند، این در حالیست که ایشان همچون وهابیها بدون هیچ گونه دلیلی معتبری از متون دینی، شیعیان را متهم به شرک میکند ولی ترویج این مکانها هیچ گونه منافاتی با متون دینی ندارد.
سید مصطفی آزمایش در راستای سیاست دشمنان شیعه با مراسم معنوی راهپیمایی اربعین به مخالفت پرداخته و آن را مخالف آموزههای قرآنی میداند؛ این درحالیست که این سنت برگرفته از روایاتی است که در منایع متقدم حدیثی شیعه، در میان جامعه شیعی رواج داشته است.
سلطان حسین تابنده اعتقاد داشت که در سال 61 ق، مردم مکه با امام حسین(ع) بیعت کردهاند، در صورتی که مردم مکه به خاطر کینههایی که از امیرالمؤمنین(ع) به دل داشتند جز عده کمی کسی به خدمت حضرت نرسیده است. لذا اندیشهی سلطان حسین تابنده با واقعیتهای تاریخی ناسازگار است.
رضا علیشاه در کتاب تجلی حقیقت در اسرار فاجعه کربلا مطالب نادرستی از مقاتل غیرمعتبر همچون مقتل منسوب به ابومِخنَف و مقتل نورالعین فی مشهد الحسین نقل کرده است؛ در صورتی که این دو مقتل از حیث اعتبار، ارزش بسیار پایینی داشته و مملو از مطالب جعلی میباشند.
مصطفی آزمایش در دروغی آشکار به امام خمینی (ره) نسبت میدهد که در نظریه ولایت فقیه، ولی فقیه حدود شرعی را تعیین کرده و تابع دستورات الهی نیست؛ این درحالیست که حضرت امام در کتاب ولایت فقیه، خداوند را قانونگذار دانسته و رسولخدا(ص) و جانشینان او اعم از اهلبیت(ع) و فقیه جامعالشرائط را مجری قوانین الهی میداند.
سلطان حسین تابنده در کتاب تجلی حقیقت در اسرار فاجعه کربلا، قائل شده که امام حسین(ع) به خاطر شرائط اضطراری، حج تمتع خویش را به عُمره مفرده تبدیل کرده و از مکه خارج شد؛ اما این کلام او بر خلاف روایات شیعی است که بیان میکنند که امام حسین (ع) از ابتدا قصد عُمره مفرده داشته است.
درگیری دراویش گنابادی با مردم و نیروهای امنیتی در شهرهای تهران، قم، بروجرد و کوار... ازجمله خونین ترین درگیری های پیروان این فرقه با مردم در سالهای اخیر است که باید به سزای اعمال مجرمانه خود برسند. ولی پیروان این فرقه بارها خواستار آزادی بی قید و شرط این مجرمان شده و گویا این حق را برای خود قائلند که می توانند هر عمل مجرمانه ای را مرتکب شوند و کسی معترض آنها نشود.
مولوی برای بیان نکات اخلاقی در مثنوی از بعضی روایات جعلی استفاده کرده است، یکی از این موارد، روایت «هرکس پایان ماه صفر را به من بشارت بدهد، بشارت من او را به بهشت بشارت میدهم» است؛ این روایت در هیچ کدام از منابع حدیثی شیعه و سنی نیامده و این روایت نشاندهنده اعتقاد او به مذهب اهلسنت است.
رضا تابنده فرزند علی تابنده یکی از اقطاب فرقه صوفیه سلطانعلیشاهی، در سایت خویش تصویری از دیدار اقطاب دو فرقه صوفیه را منتشر کرده است و این دیدار را دلیل برحق بودن تمام فرقههای صوفیه دانست! این درحالیست که طبق گزارش کیوان قزوینی، اعتقاد ملاسلطان گنابادی مؤسس انشعاب سلطانعلیشاهی بر این بوده که تنها اوست که حق است و دیگر اقطاب باید از او تبعیت کنند.
غزالی صوفی متعصب، به این خاطر که جسارتی به صحابی نشود، مقتل خوانی امام حسین(ع) را حرام میدانست؛ این درحالیست که سخن او با سیره رسولخدا(ص) معارض است، زیرا ایشان در موارد مختلفی، خبر از شهادت امام حسین(ع) دادهاند.
عابدان و زاهدان بصره که دارای تفکر عثمانی بودند، در زمان خشکسالی مکه به این شهر آمده و برای بارش باران به درگاه الهی استغاثه کردند که اثری نبخشید؛ امام سجاد(ع) برای روشن کردن چهرهی زاهد نمای آنها، در همان مجلس دست به دعا برداشته و باران شروع به باریدن کرد.
عاشورا از منظر اهلبیت(ع) فقط دارای بُعد حزن بوده و کسانی که برای عاشورا بُعد شادی قائل شدهاند، بدون شک در اشتباه بوده و خلاف روایات معصومین(ع) نظر دادهاند، به این خاطر که معصومین(ع) روز عاشورا را روز مصیبت اهل زمین و آسمان دانستهاند.