نقد کلام رضا علیشاه در مورد مقاتل عاشورایی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اقطاب صوفیه مدعی داشتن علوم اهلبیت علیهمالسلام و نیابت از ایشان بوده؛ لذا در زمینههای مختلف، از جمله تاریخ اظهار نظر کردهاند.
رضاعلیشاه قطب سی و هفتم سلسلهٔ «نعمتاللهیه سلطانعلیشاهی»، در کتاب «تجلی حقیقت در اسرار فاجعه کربلا»، از مقاتل ضعیفی مانند مقتل ابومِخنَف و مقتل نورالعین فی مشهد الحسین نقل میکند: «روایات مختلف است در اینکه آن حضرت از مکّه به مدینه آمد یا اینکه مستقیماً به عراق رفت: ابومِخنَف در مقتل خود و شیخ ابواسحق اسفراینی در کتاب نورالعین فی مشهد الحسین (ع) مینویسد که از مکّه به مدینه آمد. جمعی دیگر گویند که مستقیماً رو به عراق نهاد. شاید این قول اقرب باشد؛ زیرا ورود حضرت به کربلا روز دوّم محرّم بوده و اگر به مدینه میرفت زیادتر طول میکشید».[1]
رضاعلیشاه در مورد اولین مقصد امام حسین علیهالسلام دو دیدگاه بیان کرده است؛ او در بیان دیدگاه اول از منابعی همچون کتاب مقتل ابومِخنَف و مقتل نورالعین فی مشهد الحسین علیهالسلام نام برده، در صورتی که باید دانست این دو کتاب نزد محققین ارزش چندانی نداشته و هرگز در مقام گزارش تاریخ به این گونه کتابها استناد نمیشود.
رضاعلیشاه با بیان قرائنی، دیدگاه اول را نمیپذیرد و قائل به خروج امام حسین علیهالسلام به سمت کوفه شده است، ولی او نیز مانند خیلی از افراد، قدرت تشخیص منابع معتبر تاریخی و منابع غیرمعتبر را نداشته و به این خاطر، مطالب کتاب مقتل ابومِخنَف و نورالعین را به عنوان یک دیدگاه قابل طرح در کتاب خویش بیان میکند.
این در حالی است که این دو کتاب نزد محققین، اعتبار و ارزش تاریخی نداشته و مملو از مطالب جعلی در زمینه عاشورای حسینی میباشند. در ادامه به صورت مختصر، به میزان اعتبار این دو کتاب پرداخته خواهد شد.
مقتلالحسین ابومِخنَف:
ابومِخنَف؛«لوط بن یحیی اَزُدی غامِدی» (متوفای ۱۵۷ه. ق) از مورخین و راویان بنام کوفه در نیمه اول قرن دوم هجری است که دارای گرایش تشیع کوفی است و کتب متعددی در زمینههای تاریخی نگاشته و یکی از کتابهای او، مقتلالحسین است که حاوی گزارشات دقیقی از جریان عاشورا بوده و سرمنشأ منابع تاریخی شده است.
اصل کتاب به دست ما نرسیده ولی گزارشات او توسط شاگردش «هشام کلبی» حفظ شده و در منابع تاریخی نظیر، تاریخ الرسل و الملوک نوشته محمد بن جریر طبری، کتاب الارشاد شیخ مفید و چند کتاب دیگر حفظ شدهاند. ولی کتابی که به مقتلالحسین منسوب به ابومِخنَف از گذشته تا حال وجود داشته، به شدت مورد تردید محققینی همچون محدث نوری در کتاب «لؤلؤ و مرجان»، شیخ عباس قمی، استاد محمدهادی یوسفی غروی صاحب کتاب «وقعة الطف لابی مخنف»، استاد محمد اسفندیاری و... واقع شده است.
شیخ عباس قمی در مورد بیاعتباری کتاب مقتل ابومِخنَف، مینویسد: «پس به راستی نزد من ثابت شده است که این کتاب (مقتلالحسین موجود) کتاب مقتل ابیمِخنَف معروف نیست... و زمانی که در مقتل منسوب به ابیمِخنَف و مطالب نقل شده از او در کتاب تاریخ طبری و غیر طبری از محققین، تأمل شود و با مقابله و مقایسه مطالب این دو با یکدیگر فهمیده میشود که کتاب مقتلالحسین از ابومِخنَف یا یکی از مورخین معتبر نیست؛ به این خاطر است که من به مطالبی که تنها در این کتاب نقل بشود، اعتماد ندارم».[2]
پس شیخ عباس قمی و سایر محققین عاشورایی، انتساب مقتلالحسین که از گذشته تا زمان ما وجود دارد را به ابومِخنَف نمیپذیرند و در نقلهای خویش به این کتاب توجهی نمیکنند.
نورالعین فی مشهد الحسین:
کتاب نورالعین فی مشهد الحسین، منسوب به ابراهیم بن محمد بن ابراهیم بن مهران شافعی اشعری، معروف به ابواسحاق اسفراینی (۴۱۷ یا ۴۱۸ ق) است. درباره اعتبار و ارزش گزارشهای این کتاب نیز باید توجه کرد که بسیاری از گزارشها و مطالب آن ضعیف، جعلی و سخیف است و نزد محققان، هیچ اعتباری ندارد؛ چنانکه شهید قاضی طباطبایی این کتاب را از کتب بسیار ضعیف و غیرقابل اعتماد و «مجعول و ضعیف و مجهول المؤلف» دانسته است.[3]
در نتیجه باید گفت که رضاعلیشاه نسبت به سادهترین مسائل تاریخی از جمله منابع تحریفزای عاشورایی جاهل است و نمیداند که مطالب این کتابها هیچ گونه اعتبار تاریخی ندارد؛ وقتی ایشان نسبت به مسائل بسیار ساده علم نداشته، چگونه میتوان ادعای امثال او در داشتن علوم اهل بیت علیهمالسلام و در ارشاد سالکان به سمت قرب الهی را پذیرفت؟
پینوشت:
[1]. تابنده، سلطان حسین «رضاعلیشاه»، تجلیحقیقت در اسرار فاجعه کربلاء، امربهمعروف و نهیازمنکر دو نگهبان اسلاماند، مراسلات شیعیان و حرکت حسین (ع) ،قسمت ۴، ص ۱.
[2]. القمي، الشيخ عباس، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم ، المكتبة الحيدرية، ج 1، ص 10.
[3]. قاضی طباطبایی، تحقیقی درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات ص ۲۲۱.
افزودن نظر جدید