معاویه
دین مبین اسلام برخی از اعمال ناپسند مثل زنا را حرام میداند و این یکی از ضروریات مهم این دین است. و این عمل شنیه را آنقدر زشت میداند که در جای جای قرآن و روایات پیامبر اسلام شدیداً از آن نهی شده است و در احکام فقهی اگر از این راه فرزندی به دنیا بیاید قطعاً ولد الزنا خواهد بود و هیچ خیری این فرزند نخواهد دید چرا که پدر او نامعلوم و مادرش هم فاحشهای بیش نخواهد بود
در کتب علمای اهل سنت در مورد فضائل صحابه چه آنهایی که خوب بودند و چه آنهایی که اعمال و کردار بد داشتند فضائلی را برایشان ذکر کردهاند که برخی شایسته آن بودند و گروهی دیگر خیر. و از طرف دیگر برخی از علمای اهل سنت که عالم به علوم حدیث شناسی هستند با نقد و بررسی احادیث را واکاوی کرده و به صحت و سقم آن نظر دادهاند از جمله احادیث وارده در کتب ایشان احادیث فضائل معاویه است
مخالفت آشکار و صریح با سنتهای ثابت پیامبر اکرم را به روشنی میتوان در رفتار وهابیان دید. این گروه برای تثبیت خود و مرزبندی بین مسلمانان، معتقدند باید سنتهای ثابت پیامبر اکرم که شیعه به آنها عمل میکند، کنار گذاشته شود. این تفکر از زمان بنیامیه شروع شد و توسط بنیانگذاران فکر و مروجان وهابیت تثبیت شد.
معاویه بر بالای منبر از خود باد در میکند و با پرویی کامل در صدد توجیه آن بر میآید.
بسیاری از علمای اهل سنت در کتب خود یادآور شدند که معاویه دارای هیچ فضیلتی نبوده است که از جمله ایشان میتوان به ابن تیمیه، شوکانی و العینی (شارح کتاب بخاری) اشاره کرد.
شارح کتاب بخاری بنام العینی در نقش یک منتقد در باره «باب فضائل» از کتاب بخاری وقتی به نام معاویه میرسد، مینویسد: در این باب از کتاب بخاری سخن در باره معاویه است در حالی که هیچ فضیلتی برای معاویه وجود ندارد.
پیامبر گرامی اسلام (ص) پس از آنکه معاویه را به حضور خواند و او او بر سر سفره غذا بدون توجه به امر پیامبر (ص) توجه نکرد وی را مورد نفرین قرار داد و فرمود: خداوند هیچگاه شکم او را سیر نگرداند.
شیعیان به اتهام غلو در حق امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و سایر ائمه (علیهم السّلام) از زیارت مرقد شریف حضرت علی (علیه السّلام) محروم میشوند. قبر شریف امام حسین (علیه السّلام) نیز به همین بهانه تخریب میشود. این در حالی است که علمای اهلسنت با غلو و جعل احادیث در حق معاویه چهره وی را موجه جلوه دادهاند.
سیاست اصلی بنیامیه و در رأس آنان معاویه، محو و نابودی اسلام محمدی از جامعه اسلامی و دفن نام و آثار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود. که متاسفانه همین تفکر امویان در اسلام ستیزی و دشمنی با پیامبر (صلی الله علهی و آله و سلم)، در آثار و عملکرد ابنتیمیه حرّانی و محمد بن عبدالوهاب کاملا مشهود است.
اگر کمی ژرف اندیشانه بیاندیشیم، متوجه خواهیم شد که علاوه بر دو مکتب صحابه و اهل بیت، مکتب سومی به نام مکتب اموی نیز وجود دارد که در طول تاریخ سعی کرده افکار انحرافیش را از طریق مکتب صحابه به گوش جهانیان برساند. معاویه سردمدار و پایه ریز مکتب فکری اموی است. وی بر خلاف مکتب صحابه، با حضرت علی و خاندانش دشمنی عمیقی دارد.
ابن تیمیه، از علمای اموی است. وی بهصورت زیرکانهای در صدد مذمت حضرت علی است، او میگوید: «اکثر خطبههایی که در نهج البلاغه از علی نقل شده است، دروغ است. علی برتر از آن است که چنین سخنانی را بگوید، ولی شیعیان دروغهایی را به وی نسبت داده، گمان میکنند که مدح علی است، در حالیکه اینگونه سخنان مدح علی نبوده و درست نیست.»
نسائی کتابی در فضایل صحابه نوشته به نام «فضایل الصحابه» اما در این کتاب هیچ فضیلتی از معاویه نقل نکرده است. وقتی از او پرسیدند که چرا در رابطه با فضایل معاویه چیزی ننوشتهای؟ پاسخ داد: درباره او چه بنویسم، در حالیکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) در توصیف او فرمود: «اللهم لاتشبع بطنه؛ خدایا شکم او را سیر نکن»
جایگاه وجودی و ارزش هر انسانی زمانی مشخص میشود که مخالفین و دشمنانش در وصف او سخنانی را بگویند که جز تمجید و تکریم چیز دیگری نباشد آن هم دشمنانی قسم خورده و سرسخت، لذا افرادی به مانند معاویه بن ابی سفیان و عمروعاص و حتی دیگران کسانی بودند که در مدح حضرت علی (علیه السلام) مطالبی گفتند که به آن ایمان داشتند.
معاویه از اشخاصی است که در نزد اهل سنت و سلفیه محبوبیت خاصی دارد. این در حالی است که به اقرار ابن تیمیه معاویه اهل بدعت بوده است و بدعت گذار جایش در آتش جهنم است زیرا روایتی در منابع روایی اهل سنت موجود است که میگوید: هر بدعت گذاری گمراهی است و هر گمراهی در آتش است. بنابراین معاویه اهل آتش است نه اهل بهشت.