احادیث دلیل اعتقاد به معاویه و ردّ آن توسط علمای اهل سنت
....
اهل سنت معتقدند که صحابه پیامبر همگی عادلند برای مدعای خود روایتی از خود پیامبر اکرم نقل میکنند به اینکه حضرت فرمودند: «الصحابی کلهم عدول – او من اهل الجنه» و معاویه را جزء همین صحابی میدانند که پیامبر در مورد اصحابش این عبارات را فرموده است و هیچ کس هم منکر این صحابی بودنش نیست. منتها علمای اهل سنت دربارهی او فضائلی را بیان داشتهاند و آن را در کتب و تالیفات خود و در بین مردم چنان بخش کردند که اگر کسی اطلاع کافی از روحیات و صفات معاویه نداشته باشد و به تاریخ هم مطلع نباشد به صحت این فضائل یقین مینماید و از همین جا معلوم میشود که چرا اهل سنت معاویه را این گونه ستایش و مدح میکنند و او را خال المومنین و کاتب وحی و... میدانند.
ابن عساکر در کتاب خود از طریق ابوعمرو زاهد از علی بن محمد از پدرش نقل کرده است که: «رأیت الحسین و قد وفد علی معاویه زائراً، فأتاه فی یوم جمعه و هو قائم علی المنبر خطیباً، فقال له رجل من القوم: یا امیر المومنین ائذن للحسین یصعد المنبر... ثم قال معاویه سالتک بالله یا اباعبدالله، ألیس انا ابن بطحاء مکهّ؟ فقال له ای والذی بعث جدّی بالحق بشیراً... ثم قال سالتک بالله یا اباعبدالله، ألیس انا خال المومنین؟ فقال ای والذی بعث نبیّا... ثم قال سالتک بالله یا اباعبدالله ألیس انا کاتب الوحی؟ فقال ای والذی بعث جدّی نذیراً... ثم نزل معاویه و صعد الحسین بن علی علی المنبر... ثم قال حدثنی ابی عن جبرئیل عن الله تعالی... یا شیعهّ آل محمد لایاتی احدکم یوم القیامه یقول لا اله الاّ لله ادخله الجنّه فقال له معاویه سالتک یا اباعبدالله من شیعهّ آل محمد؟ فقال الذین لایشتمون الشیخین ابابکر و عمر، و لا یشتمون عثمان و لا یشتمون ابی و لا یشتمونک یا معاویه[1] حسین را دیدم که به ملاقات معاویه آمده بود، پس در روز جمعهای که بالای منبر معاویه خطبه میخواند نزد او آمد، پس مردی از آن قوم گفت ای امیر به حسین اجازه بده بالای منبر رود. معاویه به او گفت وای بر تو مرا واگذار تا افتخار کنم، پس حمد و ثناء الهی بجا آورد آنگاه گفت ای اباعبدالله تو را به خدا سوگند از تو میپرسم آیا من فرزند بطحاء مکه نیستم؟ گفت آری، سوگند به آنکه جدّم را به حق بشارت داد، سپس گفت ای اباعبدالله تو را به خدا سوگند از تو سئوال میکنم آیا من دایی مومنان نیستم؟ گفت آری سوگند به آنکه جدّم را به پیامبری مبعوث کرد، سپس گفت ای اباعبدالله تو را به خدا سوگند: ازتو سئوال میکنم آیا من نویسندهی وحی نیستم؟ گفت آری سوگند به آنکه جدّ مرا بیم دهنده مبعوث کرد. سپس معاویه فرود آمد و حسین بن علی بالای منبر رفت و خدا را چنان ستایش کرد که اولین و آخرین، چنین ستایشی نکردند سپس گفت پدرم از جدّم از جبرئیل نقل کرده است که، در زیر پایههای کرسی عرش برگ سبز درخت آس-درختی که همیشه سبز و دارای برگهای ریز و معطر- است که بر روی آن نوشته است لااله الا الله محمد رسول الله ای شیعه آل محمد، هیچ یک از شما در روز قیامت در حال گفتن لا اله الاّ الله نمیآید مگر این که خدا او را وارد بهشت میکند، آنگاه معاویه گفت ای اباعبدالله تو را به خدا سوگند از تو سئوال میکنم شیعه آل محمد کیست؟ گفت کسانی که به ابوبکر و عمر و عثمان و پدرم و به تو ای معاویه دشنام نمیدهند».
ابن عساکر ذیل این حدیث مینویسد که: این حدیث منکر و خلاف واقع است و سند آن را متصل به حسین نمیدانم. ابن عساکر در کتاب خود نام ابوعمرو زاهد را میآورد و مینویسد که او کتابی در فضائل معاویه نگاشته است و اکثر احادیث او جعلی است.[2] خطیب بغدادی در کتاب خود-ابوعمرو زاهد، الزاهد- و شیخ او را ضعیف و دروغگو توصیف کرده است.[3] درنتیجه چگونه معاویه در زمرهی شیعیان آل محمد است در حالی که خود او مسبب فحش و لعن و سبّ و ناسزا در زمان حکومتش نسبت به حضرت علی(علیه السلام) و دو فرزندش و برخی دیگر از صحابه بوده است.
پینوشت:
[1]. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، دارالبشیر، دمشق، سوریه، ج14 ص113 رقم1566.
[2]. لسان المیزان، عسقلانی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج5 ص485 رقم8186.
[3]. تاریخ بغدادی، خطیب بغدادی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج3 ص222.
افزودن نظر جدید