تلاش معاویه برای محو نام پیامبر

  • 1396/08/30 - 11:04
سیاست اصلی بنی‌امیه و در رأس آنان معاویه، محو و نابودی اسلام محمدی از جامعه اسلامی و دفن نام و آثار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود. که متاسفانه همین تفکر امویان در اسلام ستیزی و دشمنی با پیامبر (صلی الله علهی و آله و سلم)، در آثار و عملکرد ابن‌تیمیه حرّانی و محمد بن عبدالوهاب کاملا مشهود است.

سیاست اصلی بنی‌امیه و در رأس آنان معاویه، محو و نابودی اسلام محمدی از جامعه اسلامی و دفن نام و آثار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود. از باب نمونه مغیرة بن شعبة در یکی از ملاقات‌های خود با معاویه به او گفت: بنی‌هاشم اقتدار خود را از دست داده‌اند و خطری از ناحیه آنان حکومت تو را تهدید نمی‌کند. چه بهتر که بر آنان سخت نگیری و آنان را مورد مهر و محبت قرار دهی.

معاویه گستاخانه در پاسخ گفت: پس از مرگ ابوبکر، عمر و عثمان هیچ اثری از آنان باقی نمانده و نامی از آنان برده نمی‌شود اما هر روز پنج مرتبه فریاد «أشهد أنّ محمدا رسول الله» به گوش می‌رسد. با این وضع، دیگر چه چیزی برای ما بنی‌امیه باقی مانده است. به خدا سوگند تا نام پیامبر را دفن نکنم و از زبان‌ها نیندازم، آرام نخواهم گرفت.[1]

همچنین روزی معاویه هنگام شنیدن صدای مؤذن که به رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شهادت و گواهی می‌داد، به اعتراض گفت: ای فرزند عبدالله! همت بلندی داشتی، به کمتر از این که نامت کنار نام خدا برده شود، رضایت ندادی.[2]

متاسفانه همین تفکر امویان در اسلام ستیزی و دشمنی با پیامبر (صلی الله علهی و آله و سلم)، در آثار و عملکرد ابن‌تیمیه و محمد بن عبدالوهاب کاملا مشهود است. از باب نمونه ابن تیمیه حرانی حنبلی با تحریم زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و فتوی دادن به قتل کسانی که به قبور پیامبر و صالحان متوسل می‌شوند،[3] تفکرات بنی‌امیه را در قرن هفتم هجری رواج داد.

پی‌نوشت:

[1]. «... قلت له و قد خلوت به: إنّک قد بلغت منّا یا أمیر المؤمنین! فلو أظهرت عدلا و بسطت خیرا، فإنّک قد کبرت و لو نظرت إلی إخوانک من بنی هاشم، فوصلت أرحامهم، فوالله ما عندهم الیوم شیء تخافه. فقال لی: هیهات هیهات! ملک أخوتیم، فعدل و فعل ما فعل، فوالله ما عدا أن هلک فهلک ذکره إلّا أن یقول قائل: أبوبکر، ثمّ ملک أخو عدی، فاجتهد و شمر عشر سنین، فوالله ما عدا أن هلک فهلک ذکره إلّا أن یقول قائل: عمر، ثمّ ملک أخونا عثمان، فملک رجل لم یکن أحد فی مثل نسبه، فعمل ما عمل و عملبه، فوالله ما عدا أن هلک فهلک ذکره و ذکر ما فعل به و أنّ أخا هاشم یصرخ بخ فی کلّ یوم خمس مرات «أشهد أنّ محمدا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)» فأیّ عمل یبقی مع هذا؟ لا أمّ لک، والله إلّا دفنا دفنا.» الأخبار الموفقیات، زبیر بن بکار، مطبعة العانی، بغداد، ص 576.
[2]. «لله أبوک یا بن عبدالله! لقد کنت عالی الهمّة، ما رضیت لنفسک إلّا أن یقرن اسمک باسم ربّ العالمین.» شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، دار إحیاء الکتب العربیة، ج 10، ص 101.
[3]. «من یأتی إلی قبر نبیّ أو صالح و یسأله حاجته و یستنجده، مثل أن یسأله أن یزیل مرضه، أو مرض دوابه، أو یقضی دینه، أو ینتقم له من عدوه پ، أو یعافی نفسه و أهله و دوابه و نحو ذلک ممّا لا یقدر علیه إلّا الله عزّوجلّ، فهذا شرک صریح... .» زیارة القبور و الإستنجاد بالمقبور، ابن‌تیمیه، ابوالعباس تقی الدین احمد بن عبدالحلیم، ص 17 و 21.

برچسب‌ها: 
تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.