معاویه
رجاء بن حیاه میگوید: «معاویه از نقل احادیث پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) کراهت داشت و مردم را نیز از نقل احادیث آن حضرت منع میکرد.»
عبدالله بن بریده میگوید: «روزی با پدرم نزد معاویه رفتیم. معاویه ما را بر روی فرش نهاد، سپس غذا برایمان آوردند. پس از آن به دستور معاویه شراب آوردند. معاویه از آن خورد و به پدرم نیز تعارف کرد. پدرم از خوردن آن امتناع کرد و گفت: بعد از تحریم شراب توسط پیامبر، از آن نخوردم.»
برای اثبات حقانیت حضرت علی (علیهالسلام) راههای بسیاری وجود دارد. روایات فراوانی در این خصوص در منابع روایی فریقین وارد شده است که کار را برای هر انسان منصفی آسان کرده است. یکی از مواردی که به حق بودن حضرت علی را ثابت میکند شهادت عمار یاسر در جنگ صفین است. چرا که رسول خدا فرموده بودند که عمار یاسر را گروه ستمکار و باغی خواهند کشت.
احمد بن حنبل با اینکه از موضع خصمانه حریز بن عثمان نسبت به امام علی (علیه السلام) آگاه است، درباره وی میگوید: «حریز بن عثمان حدود 300 حدیث دارد در حالیکه صحیح الحدیث است، دشمنی حضرت علی نیز هست و ابوداود از قول احمد بن حنبل میگوید: او در مورد حریز بن عثمان سه مرتبه پشت سر هم گفت: حریز بن عثمان ثقه است.
احمد بن حنبل علیرغم کتابی که در فضائل حضرت علی (علیهالسلام) نگاشته و شاید اعتقاد وی به ولایت مولای متقیان علی (علیه السلام) در اذهان بعضی بزرگان آمده باشد، ولی موضع وی در برابر دشمنان آن حضرت پرده از اعتقاد باطنی وی برداشته است که نمونه آن دفاع از معاویه است.
آنچه که تعجب انسان را بر می انگیزد عداوت برخی از مسلمین نسبت به پسر عمو و وصی رسول خداست. با نگاهی به تاریخ به راحتی می توان پاسخ این تعجب را گرفت. وقتی سب و دشمنی آل البیت به عنوان یک فرهنگ در آوده باشد، باید در زمان کنونی با چنین برخوردهایی مواجه باشیم. سنتی که از نیاکان اموی باقی مانده است.
محمد غزالی یکی از علمای بزرگ اواخر قرن چهارم و اوائل پنجم هجری است که بزرگان فریقین به این دانشمند اسلامی توجه خاصی دارند او کتابهای فراوانی در فقه و فلسفه و اخلاق و عرفان و... نوشته است و مشهور ترین کتاب او احیاء العلوم میباشد که حاوی مطالب دینی و عرفانی و اخلاقی و ... است. او این کتاب را در زمانی به رشته تحریر در آورد که در زمان کناره گیری خود از ریاست مدرسه نظامیه بر آن مشغول شد، کتابی عالمانه و در حدود 1600 صفحه رحلی و در ده بخش و در چهار فصل نگاشته شده است که موافق و مخالف بسیاری را به همراه داشته است
خاندان بنی امیه چه در دوران قبل از اسلام و چه در زمان بعد از اسلام مرتکب گناهان کوچک و بزرگ میشدند، هر چند بعد از اسلام آوردنشان به طور مخفیانه و به دور از چشم مسلمانان گناه میکردند اما در هر صورت علنی کارهای ناشایست انجام نمیدادند و در میان ایشان فقط تظاهر به مسلمان بودن میکردند و معاویه هم جزء یکی از اینان بود تا اینکه اکثر موانع مهم از جلوی او برداشته شد ولی باز رعایت به دینداری میکرد تا این که فرزندش یزید همین مقدار کارها را هم نکرد
بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اختلافات و حوادث ناگواری روی داد، و یکی از این حوادث ناهنجار جعل روایات و احادیث دوروغی بود که افراد مغرض و انسانهایی که به خاطر مطامع دنیایی آنها را وضع کرده آن را به افرادی به مانند خلفای غاصب و عمّال آنان به مانند معاویه بن ابی سفیان نسبت دادند. افرادی فاسقی که لیاقت حکمرانی و خلافت بر مسلمانان را نداشتند و اینان هم با زور و تبلیغات وسیع بر عرصه حکومتی مسلمین تاختند و خود را خلیفه نامیدند
معاویه بن ابی سفیان و خاندان او شجره ملعونهای هستند که خداوند و پیامبرش این خاندان خبیث را لعن کردند. او نه قبل از اسلام و نه بعد از اسلام هیچ فضیلتی که آن را از دیگران متمایز کند نداشت. و کسانی هم که به این جرثومه فساد و تباهی علاقمند هستند، فقط به خاطر جهل و نادانی خود سنگ افرادی مثل او را به سینه میزنند و مورد لعن خدا در قرآن و پیامبر اکرم در روایات قرار میگیرند و شریک او میباشند
خاندان بنی امیه از قبل از اسلام، رقیب سخت برای بنی هاشم بودند و این رقابت بر سر آقایی و شرافت، کار را به جایی رسانید که آنان از همان زمانها حقد و کینه درونی نسبت به این خاندان طیبه و پاک داشته باشند. و آن زمانی هم که حکومت به پیامبر رسید کینه آنها چند برابر گردید اما کاری از پیش نبردند. تا اینکه خلافت به حضرت علی(ع) رسید که معاویه علاوه بر این که دشمن حضرت بود به شیعیان هم سخت میگرفت
اهل سنت معاویه را کاتب وحی میدانند در حالی که او دو سال فقط پیامبر را درک کرد و بنا به نقل تاریخ فقط از پیامبر نزدیک به 500 حدیث روایت کرده که تعداد زیادی از آن روایات تکراری و تعداد دیگری از آن را با سند خودش روایت کرده و صحابه جلیل القدر در میان روایت او وجود ندارند. مردی که فاسق و فاجر و منافق بود و هیچ زمانی هم قلباً به دین اسلام مشرف نشد. او کسی است که مورد لعن خدا و رسولش بود
معاویه بن ابی سفیان این شجره ملعونه از نظر قرآن، آن زمانی که حکومت شامات را به ناحق و به دستور خلفای غاصب تصاحب کرد. بعد از شهادت حضرت علی(علیه السلام) با فرزند برومندش امام حسن(علیه السلام) هم از راه مکر و نیرنگ و خیانت وارد شد. چرا که آن امام همام را به مانند پدرش حضرت علی(علیه السلام) مانع آمال و آرزوهای پلیدش میدید پس سعی در حذف فیزیکی آن بزرگوار کرد
معاویه کسی است که اگر در کتب تاریخی فریقین نگاهی سطحی داشته باشیم او و خاندان پلیدش را به راحتی میتوانیم بشناسیم که چه بودند و چه کردند. آنوقت میتوان به حقیقت این شجره ملعونه از نظر قرآن پی برد و به مانند پیامبر مورد لعن و نفرینشان قرار داد. اما جای تعجب است که برخی به خاطر این خبیث حاضرند هم به پیامبر جسارت کنند و هم به برخی صحابه به مانند حضرت علی(ع)