اعتقادات
دین مبین اسلام جن و انس را دارای اختیار میداند که بر ذات و فطرتی توحیدی و حقنگر خلقت یافتهاند و بر همین اساس میتوانند با اعمال خود و راهی را که انتخاب کرده و مسیری را که طی میکنند، سعادت یا شقاوت را سرنوشت خود سازند. شیطان نیز از این دایره خارج نیست، او همچون سایر مخلوقات، پاک و موحد آفریده شده بود و سالیان درازی همین توحید را بر کرسی تدریس بازگو میکرد تا اینکه تکبر ورزید و راه باطل در پیش گرفت.
با توجه به اینکه امر به معروف و نهی از منکر از فروعات دین اسلام است و در آیات قرآن و اخبار زیادی به ادای این فریضه الهی تاکید شده، با این حال عقاید برخی از فرقهها که تشویق به اباحه گری در امور دینی میکنند، مخالف این فریضه جاری الهی است. از جمله عقاید مخالف امر به معروف و نهی از منکر صلح کل در صوفیه است که در این مجال سعی میکنیم به تعارض ابعادی از صلح کل با این فریضه الهی بپردازیم.
شعار عدم دخالت در سیاست، بر مبنای افکار صوفیانه از سدههای گذشته در بین اتباع و بزرگان این مسلک مطرح بوده است. صوفیان بجای ایستادگی در برابر ظلم ظلمه و ستمگران به گوشهگیری، عزلتگزینی و دوری از دعوای حق و باطل روی آوردند و با پیش گرفتن مسیر منفعلانه نسبت به متن جامعه و اتفاقات آن، شعار دوری از سیاست و عدم دخالت در مناسبات آن را سر دادند.
از عقاید انحرافی صوفیه صلحکل است. این عقیده صوفیانه معارض آیات قرآن و روایات و حتی عقل سلیم است. با این حال چرایی اصرار صوفیه بر این عقیده مشخص نیست. صوفیه با اینکه در دامان اسلام رشد یافته و جزو فرقههای مسلمان هستند، با این حال معلوم نیست چرا اصرار زیادی بر عقیدهای دارند که معارض نصوص دینی است.
نورعلی تابنده قطب دراویش گنابادی در سخنان خود بمناسبت میلاد امام رضا (علیه السلام) با تعریف و تمجید از هوش و ذکاوت مامون، خلیفهی ملعون عباسی، پیشنهاد خلافت وی به امام رضا (علیه السلام) را از سر خیرخواهی بیان کرد و گفت: «از بغداد! چند نفری محترمانه رفتند خدمت حضرت (امام رضا علیه السلام) و اجازه خواستند که در رکابشان بیاییند تا بغداد! حضرت قبول فرمودند و آمدند.
سابقا صوفیه سلسله اقطاب خود را به معروف کرخی می رساندند و مدعی می شدند، معروف ملازم و دربان امام رضا (علیه السلام) بوده است، اما به مرور زمان منشا اتصال صوفیه به ائمه (علیهم السلام) تغییر کرده و به جنید بغدادی رسیده است. اما همه این ادعاها بدون سند و مدرک ذکر شده است.
یکی از عقاید فرقههای صوفیه، عقیده به صلحکل است. «صوفی» هیچ عقیدهای را غلط نمیشمارد و اختلاف مذاهب را اختلاف در رنگ و صورت میشمارد و صلح کل میطلبد. ولی اعتقاداتی همانند صلح کل صوفیه مخالف سیره قولی و فعلی بزرگان دین اسلام، حتی معارض با آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) است.
برخی از فرقههایی که انحرافاتی در آنان مشاهده میشود، یا منکر شریعت شده و یا اینکه بر طبل جدایی شریعت از طریقت میکوبند، اما با مراجعه به تمام ادیان آسمانی الهی به این نتیجه خواهیم رسید که تمامی ادیان آسمانی دارای شریعت بوده و سلوک و راهروی براساس شریعت است که انسان را به منزل و مقصود خود خواهد رساند.
صوفیه اقطاب خود را دارای ولایت می دانند و برای ایشان مقام ولایت کلیه متصور هستند. وقتی به ایشان اشکال می شود که مگر در زمان غیبت امام عصر (عجل الله فرجه الشریف) ایشان دارای ولایت نیستند، برای توجیه کار خود ولایت را به دو قسمت ولایت کلیه و جزئیه تقسیم کرده، و اقطاب را دارای ولایت جزئیه می دانند که ولایت ایشان همانند ولایت معصومین (علیهم السلام) است.
بزرگان صوفیه عزلت را از شروط و مراحل سیروسلوک دانستهاند و بعضی حتی آن را تنها راه شناخت حق میدانند ولی با این که موارد مختلفی از عزلت پیامبران و اولیاء الهی در قرآن ذکر شده است ولی طبق روایات عزلت کار ناپسندی است که بسیار مورد مذمت قرار گرفته است الا مواردی که توسط خداوند متعال و اهل بیت(علیهم السلام) استثناء شده است.
از بزرگترین بدعتهای صوفیه، مسئله بیعت ایمانی است که معتقدند تمام انسانها باید با اقطاب صوفیه به عنوان نائبان و مجازین از طرف امام، بیعت کنند و هرکس از این بیعت ایمانی سر باز زند، ولایتی برایش حاصل نمیشود و ایمان شخص نیز وابسته به این بیعت است و بدون بیعت، ایمان آنها نیز کامل نخواهد بود. در این صورت میتوان گفت نواب اربعه و تمام علما که دست بیعت به اقطاب صوفیه ندادهاند بیایمان هستند.
شناخت از راه شهود یکی از راههای شناخت خدا است که همواره مدعیان دروغین با استفاده از این دو واژه به دنبال سرکیسه کردن خلق بودهاند. امّا بهراستی شناخت شهودی وجود دارد؟ آیا هرکسی میتواند مدعی شهود شود؟ میزان و ملاک صحت شهود چیست؟ در این مقاله با توجه به ادله مختلف سعی خواهیم کرد به این سؤالات پاسخ دهیم.
برای آنکه مردم حاضر به گوش سپردن سخن اقطاب صوفیه شوند، بزرگان صوفیه برای خود مقامات معنوی را مدعی شدند، که فراتر از گزافهگویی است. ایشان برای اقطاب سلاسل خود مقاماتی را متصور هستند که آن مقامات مختص به معصومین (علیهم السلام) است و تا به حال کسی غیر از معصومین (علیهم السلام) به آن اذعان نکردهاند.
یکی از عقاید صوفیه، اعتقاد آنها به صلح کل میباشد. این عقیده صوفیه در تعارض و تضاد با دیگر عقاید اصلی آنها مانند ولایت و بحث مهدویت است. البته نباید فراموش کرد که منظور آنها از صلح کل، انساندوستی و یا دوستدار طبیعت و جانداران بودن بهتنهایی نیست. بلکه آنها مقصودشان از صلح کل چیز دیگری است که در ادامه به تبیین آن خواهیم پرداخت.