بهائیت
از نکات پنهان در سفر عبدالبهاء به آمریکا که شاید توسط بهائیان خیلی بدان پرداخته نشود، سخنرانی وی در محافل ماسونی است. با توجه به ممنوعیت سخنرانی غیرماسونها در لژها، دو احتمال برای استقبال از عباس افندی متصور است. یکی اینکه عبدالبهاء، به عضویت این انجمن درآمده و دیگری همخوانی تعالیم وی با رفتارهای ضد دینی این جریان است.
سران فرقهی بهائی بر خلاف رهبران الهی، همواره چهرهای وابسته از خود به ابرقدرتها نشان دادهاند. بهائیان در این راستا، بیشرمی خود را به نهایت رسانده و با تغییر قدرتها، همچون حزب باد عمل کردهاند. نمونهی این رفتار را میتوان از تغییر رویکرد این فرقه، از دولت عثمانی به انگلیس، پس از شکست عثمانی در مقابل انگلیس، ارزیابی کرد.
از جمله آموزههای استعمار پسند فرقهی بهائیت که مورد توجه سلطهطلبان قرار گرفته، نسخ حکم جهاد و دفاع است. در این راستا و در بحبوحهی جنگ جهانی اول که ایران مورد تجاوز بیگانگان قرار گرفته بود، بهائیان با تبلیغات مسموم خود، سعی در مقابله با دفاع ملّی کشور ایران داشتهاند که در پاسخ ایشان باید گفت: حاضر به جنگ باش، اگر صلحت آرزوست.
بهائیان مدعیاند که مسلمان واقعی و پیروان راستین حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) ما هستیم. این در حالی است که ایشان مبنای یک بام و دو هوایی را اتخاذ کردهاند؛ چرا که از یک سوی مدعی پیروی از پیامبر گرامی اسلام هستند و از سویی دیگر، سخنان وی را که در غالب آیات و روایات، اشاره به خاتمیت سلسلهی پیامبران پس از او دارد، نمیپذیرند.
در یکی از برنامههای شبکه نوین تی وی، تلاش شد تا نتیجهی نزاعهای دینی را، حکم به تکفیر دگراندیشان معرفی و چهرهی بهائیت را از این جهت تطهیر کنند. این در حالی است که بهاءالله، حکم به تکفیر مخالفین، حتی برادر خویش کرده و پیش از آن، علیمحمد باب، باقی ماندن هر عقیدهی مخالف خود را بر روی زمین، خطایی بزرگ میپندارد.
بهائیان سعی دارند اکثر مکاتب فکری و مذاهب را تنها مدعی نفی نژادپرستی معرفی کنند و فرقهی خود را پیشگام حقیقی مبارزه با نژادپرستی معرفی نمایند. این در حالی است که با بررسی سخنان رهبران بهائی، نظیر انسان ندانستن غیر بهائیان و یا حیوان خواندن مردم آفریقا، ادعای نفی نژادپرستی این فرقه، با چالشی اساسی روبهروست.
از جمله حمایتهای دولت روستزاری از فرقهی بهائی را میتوان استقبال این دولت از بهائیان در مستعمراتش دانست. شاید بتوان هدف اصلی روسها از چنین اقدامی را تغییر بافت جمعیت اسلامی و شیعی شهرهایی که به تازگی به مستعمراتش پیوسته بودند و استفاده از تعالیم نسخ جهاد و ترک تعصب وطنی فرقهی بهائی، تحلیل کرد.
حسینعلی نوری در بدشت، لقب بهاءالله را بر خود گذارده است. در خصوص علّت نامگذاری او به این نام، احتمالی که معتبرتر است و با ساختار استعماری این فرقه همسویی دارد، این است که میرزا حسینعلی، لقب بهاء را از لقب دولت روستزاری «بهیّه» گرفته، تا ارادت و وابستگی هرچه بیشتر خود را به حامیان روستزاری خویش، نشان دهد.
شخصی بهائی ملقب به بدیع، با خدا خواندن رهبر بهائیت، از مقرّبان او قرار میگیرد، این در حالی است که سیرهی انبیاء الهی و جانشینانشان همواره بر مبارزه با غالیان در حقشان بوده است، اما رهبران این فرقه، نه تنها خود را خدا خوانده، بلکه حتی کسانی را که این ادعای باطل را در مورد ایشان به کار میبردند، نیز مورد تکریم خود قرار میدادند.
بهائیان روایتی نقل کردهاند که حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «أنا أصغَرُ مِن رَبّی بِسِنَتَین» و گفتهاند پس از اظهار امر باب، مقصود این روایت روشن شد؛ زیرا باب دو سال از بهاءالله کوچکتر است. در جواب باید گفت: این روایت در منابع شیعی وجود ندارد و کلام، کلام ابن عربی است و در عبارت از واژه «أنا» استفاده شده است که ربطی به باب ندارد.
حسینعلی نوری خود را خدا میداند و بهائیان رو به قبر او نماز میخوانند. وی هدف از خلقت را نیز لقاء خود معرفی کرده و مردم را به خویشتن دعوت مینماید، بهگونهای که اگر کسی وصال او را نطلبد و او را قبول نداشته باشد، اگر چه هزار سال هم تحصیل کرده باشد، باز هم بیسواد و جاهل است و از فیض لقاءالله محروم.
«بیان» کتابی است از علیمحمد شیرازی که بهاءالله آن را بهترین کتاب دانسته و به مریدانش دستور داده که به آن عمل نمایند. مطالعهی بخشی از این کتاب، زیر و رو شدن احکام الهی را به خوبی نشان میدهد. احکام عجیب باب، همهی نجاسات را پاک میکند، کسب علم را حرام میداند، رابطهی زن شوهردار با غیر همسرش را مجاز میشمارد و صدها حکم عجیب دیگر.
در یکی از برنامههای شبکهی نوین تی وی، کارشناس برنامه، فرقهی بهائیت را پیشگام در مبارزه با نظام بردهداری معرفی کرد، در حالی که سران این فرقه، با وضع احکام و تعالیمی، جهاد و دفاع از وطن را منع و زمینه را برای نفوذ هرچه بیشتر استعمارگران بردهگیر فراهم و در سخنرانیهای خود، استثمار بردگان را سبب پیشرفتشان معرفی کردهاند.
فائزه هاشمی چندی قبل با یکی از مدیران ارشد فرقهی بهائیت که تازه از زندان آزاد شده بود، دیدار کرد. وی بهائیان، منافقین و مجاهدین خلق را از دوستان خود دانسته که برای باورهایشان مبارزه میکنند. علیرغم اعتراض مسؤولان طراز اول کشور، وی این رفتار خود را صحیح میداند. این در حالی است که مراجع تقلید، رفت و آمد با بهائیان را حرام میدانند.