تصوف
از دیگر نشانههای دخالت صوفیان در سیاست، اعتراف عناصر سیاسی اصلاحطلب به همکاری و همفکری گنابادیه با ایشان است. بهزاد نبوی از فعالین اصلاحطلب که نقش پررنگی در فتنهی سال 88 داشت به تازگی از حمایت فرقهی منحرف گنابادیه از اصلاحطلبان خبر داده و گفته: پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان عوض شده و این برای جریان اصلاحات خطرناک است.
صوفیان گاهی سماع را بر نماز نیز مقدم کردهاند. چنانکه در احوالات مولوی، شاعر و صوفی پرآوازه سنی مذهب آوردهاند که روزی در حضور مولوی، موسیقی میزدند و او مشغول سماع بود و ذوقها میکرد. در این زمان یکی از مریدان خبر آورد که وقت نماز رسیده و اذان میگویند. مولوی لحظهای صبر کرد و گفت: نِی نِی آن (اذان) نماز دیگر و این سماع، نماز دیگر!
جوانمردان يا فتيان که آنها را اهل فتوت و اهل اخوت هم ميخوانند طبقهاي خاص از عوام بودهاند که بخشندگي و کارسازي و دستگيري از مردم را شعار خويش داشتهاند و با آداب و رسوم خاصي اين آيين فتوت را به کار ميبستهاند.اهل فتوت به سبب ظهور طبقات لوطي و مشدي که در حقيقت ثمره ميوه لنگرهاي خودشان بودند، رفتهرفته نزد صوفيه منفور و سپس منسوخ شدند.
تکيه بر معرفت قلبي و ذوقي، صوفيه را معتقد به کشف و الهام فردي کرده است و از اين رو آنها غالبا معتقد بودهاند وراي راه شريعت و حتي در آن سوي تعاليم انبياء طريقتي نيز هست که انسان را بيواسطۀ غير، به حق متصل ميکند و اولياء که به اعتقاد صوفيه صاحب اين طريقت به شمار ميآيند از اين حيث چندان با انبياء تفاوت ندارند، همين امر موجب مخالفت ايشان با شريعت گرديد.
در طول تاریخ همواره موضع فقها و متکلمین با صوفیه در تعارض بوده و همواره فقها و متکلمین به علت اشتباهات و انحرافاتی که صوفیه ایجاد میکردند، ایشان را مورد طعن قرار میدادند. در این نوشتار مواردی از انتقادهای فقها و متکلمین را به صوفیه ذکر میکنیم. از زمره انتقادهایی که فقها و متکلمین بر صوفیه دارند این است که میگویند صوفیه بین شریعت و حقیقت تفرقه قائل شدهاند.
برخي از محققان صوفيپژوه در کنار عيبهايي که بر صوفيه گرفتهاند، خدماتي از اين طايفه نيز عنوان کردهاند تا جانب عدالت رعايت شود. در اين زمينه سوال ميشود که خدماتي که صوفيه به خلق رساندهاند، آيا صرفاً منفعت خلق مد نظر صوفيه بوده يا اينکه علاوه بر منفعت حداقلي که براي خلق در ميان بوده، منفعتي عمده براي اين فرقه درميان بوده که ايشان تن به چنين خدماتي دادهاند؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_طریقت نقشبندی که از نظر مذهبی آمیزهای از تصوف و اهل سنت است، اعتقاد به ارتباط مستقیم با پیامبر اسلام از طریق خلیفه اول ابوبکر دارد. همچنین این فرقه اعتقاد دارد که به شکل غیر مستقیم با امام علی (علیه اسلام) ارتباط دارد.
براي آشنايي با هر موضوع نياز است تا کتب منبع و پايه و متفکرين و اصطلاحات خاص آن علم را آموخت. لذا در مورد صوفيه هم سوالي بدين منظور مطرح ميکنيم. آيا صوفيه زبان و اصطلاحي خاص داشتهاند؟ آري، و از همان زبان و اصطلاح خاص است که گاه تعبير به منطق الطير ميکردهاند.
خواب جنید بغدادی که از مشایخ بزرگ و طراز اول صوفیه است نیز سماع را به گونه ای معرفی میکند که شیطان بیش از هر کسی از آن خرسند میشود. با وجود این که خواب و رؤیا برای این طایفه حجتی قوی و معتبر بر اعمالشان است، اما میبینیم که در این مورد نه صاحبنامان و نه عوام ایشان به آن اعتنا نکردهاند.
منشاء اصطلاحات صوفيه، مثل منشاء عقايد و تعاليم حکمي صوفيه متعدد و گوناگون است و شک نيست که صوفيه در هرجا نکتهيي از عقايد و تعاليم حکما و اهل مذاهب و مقالات را اخذ ميکردهاند بيش و کم اصطلاحات خاص آن را نيز ميگرفتهاند.
سماع، چون اختراع و بدعت تصوف در عرفان بود، بزودی ملعبه و بازیچهی اباحهگران و کسانی قرار گرفت که برای انجام کارهای خلاف شرع به دنبال بهانههای به ظاهر پذیرفته شده بودند. از این رو خود بزرگان تصوف هم که سماع را قبول داشته و گاهی انجام میدادند، وقتی این اوضاع را مشاهده کردند، سماع را ترک گفته و از آن نهی نمودند.
تصمیمسازان فرقه صوفیه میخواهند تا گرایش خود را، تداوم راه عرفان اسلامی جلوه داده و عرفان مصطلح را، همان تصوف معنا کنند که در این راستا با چاپ و انتشار فصلنامهی «عرفان ایران» بر این تصمیم پافشاری و جدیت نشان دادند. این فصلنامه با گردآوری و تدوین عنصر لندن نشین فرقهی گنابادیه به نام مصطفی آزمایش توسط انتشارات حقیقت وابسته به این فرقه به چاپ میرسد.
حال و مقام از اصطلاحات رایج در عرفان و تصوف است. بزرگان تصوف در عدد و شماره مقامات اختلاف دارند. اما ابونصر سراج طوسی در کتاب اللمع شماره آنها را هفت دانسته است که به ترتیب زیر است. 1-توبه 2-ورع 3-زهد 4-فقر 5-صبر 6-توکل 7-رضا
تکدیگری و گدایی در قاموس مسلمانی و جامعهی اسلامی امری ناصواب و قبیح است. این عمل در روایات پیامبر خدا و اهل بیت (علیهم صلوات الله) زشت شمرده شده است. با این حال در رفتارها و آموزههای صوفیانه مشاهده میشود که ایشان حرفهی دریوزگی را شغلی پر درآمد برای خود میدانند که از قِبَل آن سودی سرشار به جیب دراویش یا حساب خانقاه سرازیر میشود.