مکاتب اهل سنت
از عمدهترین تفاوتهای تفکر شیعه و اهلسنت، طرق مشروع تعیین خلیفه پیامبر (صلی الله علیه و آله) است. با نگاهی هرچند اجمالی به نظرات علمای اهل سنت در این موضوع، پر واضح است که به دنبال کشف طرق شرعیه حکومت نبوده بلکه درصدد مشروعیت بخشی حکومتهای موجود بودهاند. بنابراین این نحوه استدلالات به مشکل منطقی "دور" مبتلاست!
از تهمتهایی که به شیعه نسبت داده میشود، این است که شیعه معتقد به تحریف قرآن است. در حالیکه عقیده شیعه امامیه این است قرآنی که اکنون در دست ماست عینا همان قرآنی است که بر پیامبراکرم نازل شده است و هیچگونه تحریفی در آن صورت نگرفته است. برعکس با رجوع به کتب اهلسنت موارد بسیاری مییابیم که خلفاء قائل به تحریف بودند.
وقتی به حوادث بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نگاه میکنیم به عیان میبینیم که یکی از دلائل وقوع مناقشات و منازعات بر سر خلافت و جانشینی آن حضرت هوای نفس و قدرت طلبی برخی ازاصحاب است. هنوز کار کفن و دفن پیامبر (صلی الله علیه و آله) انجام نشده بود که عدهای در سقیفه تجمع کرده و خواهان تعیین جانشین برای وی شدند.
زمخشری در تفسیر کشاف مینویسد، رسول خدا (صلی الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر کس بامحبت آل محمد بمیرد، شهید از دنیا رفته. آگاه باشید هر کس بامحبت آل محمد از دنیا رود بخشوده است. آگاه باشید هر کس با بغض آل محمد از دنیا برود کافر از دنیا رفته. آگاه باشید هر کس با عداوت آل محمد از دنیا برود بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.
رسول اکرم پس از آنکه مردم به درجهای از شناخت و معرفت در مورد ارزش و جایگاه ایشان و همچنین برپاشدن قیامت و وجود بهشت و جهنم رسیدند، اشاره به اهمیت و جایگاه فاطمه زهرا (س) نمودند و آزار به ایشان را همردیف اذیت و آزار به خود دانستند. از این رو باید هوشیار بود که سنگ افرادی را که با ایشان ظلم کردند را به سینه نزنیم.
با توجه به وجود منابع تاریخی در خصوص رفتن به درب خانه فاطمه (سلام الله عليها) و آتش زدن و هتک حرمت به آن بیت شریف و همچنین رفتن آن مظلومه به مسجد برای دفاع از ولایت و انجام وصیت و تاکید بر دفن شبانه، به خاطر عدم حضور کسانی که به ایشان ظلم کردند، میتوان رضایتمندی و یا عدم رضایتمندی ایشان از خلفا را به وضوح دریافت.
از نکات جالب روایاتی که نصّ بر امامت ائمه دوازدهگانه شیعه را نقل نمودهاند، وجود راویانی غیر اثنیعشری در سند برخی از آنهاست. یکی از این افراد زیاد بن منذر «ابوالجارود» که از بزرگان زیدیه است و حتی فرقه «جارودیه» به وی منتسب است. در این مقاله به بررسی روایات وی و نقش آن در اعتماد به احادیث ائمه اثنیعشر پرداخته شده است.
واقدی مینویسد: فاطمه (علیهاالسلام) پس از رحلت رسول خدا (صلیالله علیه و آله) از ابوبکر خواست که میراث آن حضرت را از چیزهایی که خداوند به رسول خود ارزانی داشته است تقسیم کند و سهم او را بپردازد. اما ابوبکر گفت: پيامبر فرموده از ما میراث برده نمیشود. فاطمه از دست ابوبکر خشمگین شد و پس از رحلت رسول خدا فقط شش ماه زندگی کرد.
مراسم و ایام فاطمیه در هر سال، دو مرتبه تحت عنوان فاطمیه اول و فاطمیه دوم با توجه به روایتی که شهادت آن بانوی عظیم الشان را 75 و 95 روز بعد از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میداند، انجام میشود. با توجه به سِن کم آن حضرت، ذهن های جوال را به سراغ کنکاش در مورد چرایی مرگ زودهنگام ایشان سوق داده است.
پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: قوم بنیاسرائیل به 71 فرقه منشعب شدند و امت من به 72 فرقه منشعب خواهند شد و همه آنها در آتش هستند، جز فرقهای که با جماعت همراه باشد. با توجه به فرمایش پیامبر در حدیث ثقلین، تنها گروهی جزو جماعت شمرده میشوند، که اولاً به قرآن تمسک کنند و ثانیاً امامی برای جماعت خود داشته باشند.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: اگر با شمشیرم بر بینی مؤمنی بزنم که مرا دشمن دارد، هرگز دشمن نخواهد داشت، و اگر تمام دنیا را در کام منافق فرو ریزم که مرا دوست دارد، دوست نخواهد داشت، این بهخاطر آن است که پیامبر بهصورت یک حکم قاطع به من فرموده است: ای علی! هیچ مؤمنی تو را دشمن نخواهد داشت و هیچ منافقی محبت تو را در دل نخواهد گرفت.
دستگاه حدیثسازی بنیامیه در برابر حدیث «خدایی جز خدای یگانه نیست «لا إله إلّا الله»؛ محمد فرستاده اوست «محمّد رسول الله»؛ او را با علی پشتیبانی نمودم «أیدته بعلیّ» این حدیث را ساخته و به خورد مردم داده: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «لا إله إلّا الله؛ محمّد رسول الله؛ أبوبکر الصّدیق؛ عمر الفاروق» !
یکی از پرسشهای تاریخی که باید هر مسلمانی در پی جواب دادن به آن باشد، مساله تدفین شبانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) است. بررسیها نشان میدهد که قضیه تدفین مظلومانه حضرت زهرا در دل شب، در پی نارضایتی ایشان، از عملکرد خلفا است. این نتیجه از مطالب علمای بزرگ اهلسنت همچون بخاری، ابنابی شیبه، جوینی و... به دست میآید.
از جمله کسانی که در ترویج روایت دروغین «باب أبیبکر»، نقش مؤثری داشته، بخاری است که در کتاب خود آورده: «پیامبر فرموند: هیچ کس به اندازه ابوبکر با جان و مالش بر من منّت ننهاده، اگر بخواهم دوستی برگزینم، آن شخص ابوبکر است؛ ولی دوستی اسلامی بهتر است، همه پنجرههایی که به داخل مسجد باز میشود را ببندید، غیر از پنجره ابوبکر.»