مصداق اذیت و آزار فاطمه (س)

  • 1394/12/10 - 11:06
رسول اکرم پس از آن‌که مردم به درجه‌ای از شناخت و معرفت در مورد ارزش و جایگاه ایشان و همچنین برپاشدن قیامت و وجود بهشت و جهنم رسیدند، اشاره به اهمیت و جایگاه فاطمه زهرا (س) نمودند و آزار به ایشان را هم‌ردیف اذیت و آزار به خود دانستند. از این رو باید هوشیار بود که سنگ افرادی را که با ایشان ظلم کردند را به سینه نزنیم.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_  نبیّ مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) صرف نظر از این‌که دارای اخلاق و صفات پسندیده بسیاری بود که اقبال عمومی را برای ایشان به همراه داشت به عنوان نبی و پیامبر برگزیده خدا، همواره در پیش مسلمانان دارای احترام ویژه و خاصی بود. وقتی شخصیتی به این درجه از مقبولیت الهی و اجتماعی برسد و مردم نیز با ایمان و اعتقادی که به پیامبری ایشان و وجود خداوند و برپایی روز جزا و بهره‌مند شدن از نعمات بهشتی و یا گرفتار شدن در عذاب دوزخ به‌دست آورده بودند، این سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد این‌که فاطمه پاره تن من است و هر‌ که او را بیازارد، من را آزرده کرده و... ارزش و جایگاه مخصوص به خود را پیدا می‌کند.
پس با توجه به وجود چنین حدیثی که خوش‌بختانه در منابع روایی اهل‌سنّت نیز موجود می‌باشد، هر انسان عاقل و فهیمی سعی می‌کند کاری که موجب اذیت و آزار ایشان را فراهم می‌آورد را مرتکب نشود و از طرفی اگر چنان‌چه شخصی مرتکب چنین عملی شد، او را به لحاظ این‌که منفور پیامبر گشته، نه تنها نسبت به وی ارادتی نخواهد داشت بلکه او را منفور خود می‌داند. با توجه به روایاتی که ذیلا به آن‌ها اشاره می‌شود باید هر صاحب عقل و دانشی نسبت به آزار دهند‌گان آن بانوی بلند مرتبه موضع گرفته و از آنان بیزاری بجوید؛ چرا که تایید و طرفداری از چنین افرادی می‌تواند انسان را در زمره هم‌کیشان آنان قرار دهد و تا جایی که خدای نکرده انسان مشمول آزاردهندگان خدا و رسولش قرار داده شود.
رسول خدا (صلی الله عليه و آله و سلم) فرمود: «فاطمه پاره تن من است؛ كسی‌كه او را به خشم درآورد مرا به خشم آورده است.»[1] پس فاطمه دختر رسول خدا (صلی الله عليه و آله و سلم) بر ابوبكر خشم گرفت؛ و با ابوبكر قطع رابطه كرد، تا اين كه وفات يافت.[2] پس فاطمه بر ابوبكر غضب كرد و با او سخن نگفت، تا اين‌كه وفات يافت.[3]با توجه به موارد فوق آیا جای آن نیست که حداقل، برادران اهل‌سنّت به جای طرفداری از شیخین، نسبت به آنان ساکت باشند و امر آن را به خداوند واگذار نمایند.
دلایل، آن‌چنان در مورد فراهم آوردن اسباب نارضایتی و آزار فاطمه زهرا (سلام الله علیها) واضح و مبرهن است که انتظار می‌رود در دنیای کنونی که مهد اندیشه و تعقل است برادران اهل‌تسنن با مراجعه به عقل و وجدان خویش، روش فکری بهتری را پیش روی خود قرار دهند.

پی‌نوشت:
[1]. «حدثنا أبو الوليد حدثنا ابن عيينة عن عمر و ابن دينار عن ابن أبى مليكة عن المِسْوَر بن مَخْرَمَة أنّ رسول اللّه صلى اللّه عليه وسلم قال: «فاطمة بَضْعَة منّى فمن أغضبها أغضبني» صحيح البخارى 4/210، (ص 710، ح 3714)، كتاب فضائل الصحابة
[2]. «فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْر، فَلَمْ تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ». صحيح البخارى: 4/42، ح 3093، كتاب فرض الخمس،
[3]. «فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَى أَبِي بَكْر فِي ذَلِكَ - قَالَ - فَهَجَرَتْهُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ» صحيح البخارى: 5/82، (ص 802 ح 4240) كتاب المغازى

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.