اشکالاتی بر روایت «باب ابیبکر»
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله فضایلی که از سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در شأن امیرمؤمنان (علیه السّلام) وارد شده روایت «سد الأبواب إلّا باب علیّ» است. که از محکمترین روایات فضایل از حیث سند، متن و دلالت میباشد. امّا در ادامه ببینیم که جاعلان و تحریف کنندگان احادیث نبوی در برابر این حدیث چه ساختهاند. از کسانیکه در ترویج این روایت دروغین، نقش مؤثری داشته، محمد بن اسماعیل بخاری است که در چند جا از کتاب خود این روایت را با عبارت مختلف به شکل زیر آورده است: «عکرمه از ابن عباس نقل میکند: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان بیماری که بر اثر آن از دنیا رفت، در حالیکه دستمالی به سر بسته بود، وارد مسجد شد و بر منبر نشست و پس از حمد و ثنای الهی فرمود: هیچکس به اندازه ابوبکر با جان و مالش بر من منّت ننهاده، اگر بخواهم دوستی برگزینم، آن شخص ابوبکر است؛ ولی دوستی اسلامی بهتر است، همه پنجرههایی که به داخل مسجد باز میشود را ببندید، غیر از پنجره ابوبکر.»[1] گفتنی است همانگونه که در روایت بالا ملاحظه شد بخاری قدری ملاحظه کرده و در برابر روایت فضیلت امیرمؤمنان (علیه السّلام) روایت «خوخة أبیبکر» را آورده، امّا در دو جای دیگر از کتاب خود پا را فراتر گذارده و پروژه جعل حدیث را آشکارتر دنبال کرده و از تعبیر «باب أبیبکر» در جهت اهداف خود بهرهبرداری کرده است.»
نقد روایت «خوخة أبیبکر»:
بر روایت «خوخة أبیبکر» و «باب أبیبکر» اشکالات متعددی وارد است از جمله:
اولاً: از اشکالات اساسی این حدیث آن است که اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مرتبه نخست، دستور به بستن همه درها جز در خانه امیرمؤمنان (علیه السّلام) را داد، چرا صحابه از این دستور، سرپیچی کرده تا نیاز به دستور دیگری باشد، تا در بار دوّم، خوخه و یا باب ابوبکر را استثناء کرده باشد؟
بهعبارت دیگر، پذیرش روایت «سدّوا الأبواب إلّا باب أبیبکر» بدین معناست که در مرتبه اول که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به همه صحابه و حتی خود ابوبکر دستور دادند درهای خانههای خود را ببندند، جز در خانه امیرمؤمنان (علیه السّلام)؛ صحابه از فرمان آن حضرت تخلّف کرده و همچنان در خانههای خود را باز گذاشتند تا اینکه حضرت، دستور دیگری داده و اینبار، خانه ابوبکر را استثناء کرده است.
ثانیاً: هیچ روایتی ولو با سند ضعیف وجود ندارد که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از دستور بستن درها در مرتبه نخست، اجازه باز شدن در و یا حتی خوخهای را صادر فرموده باشد؛ پس یا صحابه از جمله ابوبکر، نسبت به دستور حضرت، تخلّف کردهاند، یا مرتبه دومی در کار نبوده و یا اساساً چنین روایتی از اساس دروغ است.»
ثالثاً: از آنجا که وجود دو روایت کاملاً متضاد و متقابل با یکدیگر آن هم در یک موضوع، قابل جمع نمیباشد؛ برخی از علمای اهلسنت ناچار به اذعان مطلبی گردیدهاند که به خوبی گویای وجود مشکل در روایت «سدّوا الأبواب إلّا باب أبیبکر» است؛
چنانکه ابن حجر عسقلانی ناچار به توجیهی این چنین شده: «بخاری، این روایات را در کتاب «الصلاة» با لفظ «سدّوا عنّی کلّ خوخة» نقل کرده و گویا در اینجا نقل به معنا کرده است.»[2]
و عینی نیز همین توجیه را بیان نموده: «این روایت را بخاری در کتاب «الصلاة» با لفظ «سدّوا عنّی کلّ خوخة» آورده و در اینجا نقل به معنا کرده است.»[3]
در حالیکه هیچیک از علمای لغت و حدیث اهلسنت، «خوخه» را «باب» معنا نکردهاند تا بخاری آن را نقل به معنا کند و این میتواند نوعی تحریف سخن رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به شمار آید.
پینوشت:
[1]. «حدّثنا عبد الله بن محمّد الجعفی قال: حدّثنا وهب بن جریر قال: حدّثنا أبی قال: سمعت یعلی بن حکیم عن عکرمة عن إبن عبّاس قال: خرج رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فی مرضه الّذی مات فیه عاصبا رأسه بخرقة فقعد علی المنبر فحمد الله و أثنی علیه ثمّ قال: إنّه لیس من النّاس أحد أمنّ علیّ فی نفسه و ماله من أبی بکر بن أبی قحافة و لو کنت متّخذا من النّاس خلیلا لاتّخذت أبا بکر خلیلا ولکن خلّة الإسلام أفضل. سدّوا عنّی کلّ خوخة فی هذا المسجد غیر خوخة أبی بکر.» صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 1، ص 178.
[2]. «قوله «باب قول النّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) سدّوا الأبواب الّا باب أبی بکر.» قاله إبن عبّاس عن النّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم)» وصله المصنّف فی الصّلاة بلفظ «سدّوا عنّی کلّ خوخة» فکأنّه ذکره بالمعنی.» فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، دار المعرفة، بیروت، ج 7، ص 12.
[3]. «هذا وصله البخاری فی الصّلاة بلفظ: سدّوا عنّی کلّ خوخة فی المسجد، و هذا هنا نقل بالمعنی.» عمدة القاری شرح صحیح بخاری، بدر الدین، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 16، ص 174.
افزودن نظر جدید