مکاتب اهل سنت
ازجمله نقدهایی که بر شیعه وارد میکنند این است که میگویند: «چرا شیعیان برخی از انسانها را مورد لعن خود قرا میدهند، در حالیکه این کار شایسته یک مسلمان نیست؟» بر خلاف ادعای برخی از مخالفان؛ آیات لعن در قرآن بیانگر این مطلب هستند، که لعن یکی از سنتهای خداوند است و خود ایشان هم جواز انجام آن را به انسانها عطا نموده است.
اکتفا به مداحی و سینهزنی از جمله آسیبهای شکلی مجالس عزاداری است. گرچه از این که میبینیم جوانان به جای شرکت در مجالس گناه در این مجالس حضور مییابند خوشحالیم و این حضور را در مسیر تقویت دین میدانیم، ولی معتقدیم اگر این شورها با شعور گره نخورد، از ماندگاری لازم برخوردار نخواهد بود و اندک اندک از محتوای آنها کاسته میشود.
در روایات فراوانی صلح و جنگ با اهل بیت (علیهم السلام) به مثابه صلح و جنگ با رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) معرفی شده است. تمامی این روایات از زبان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در شأن و منزلت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) وارد شده است و در منابع مهم عامه موجود است که این نشان از مقام والای حضرات معصومین دارد.
از نظر دین مبین اسلام، اکثریت از آن جهت که اکثریت است، معیار قرار نمیگیرد و ارزشی ندارد. زیرا اسلام دین معیارها و ضوابط راستین است و معیار در پذیرش هر امری، حق بودن است. بنابر روایات متواتر نقل شده از پیامبر (ص) امیرالمومنین علی (ع) معیار حق و باطل است، زیرا پیامبر (ص) فرمود: در هنگام فتنه به علی (ع) مراجعه کنید.
یکی از وقایع تاریخی جهان اسلام، حالات صحابه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است که همراه با حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در سختیها و راحتیها، یار و مددکار او بودند، منتها برخی از آنان تابع محض بودند و برخی عصیانگر و سرکش، و پیامبر اسلام از گروه دوم، چه رنجها و ناراحتیهایی که نکشید.
آنچه در آخرالزمان موجب گسترش اسلام در جهان به دست فرزندی از تبار پیامبر اکرم (ص) خواهد شد، همان رفتار و سیرهی مهدوی است که مانند رفتار نیکوی پیامبر (ص) میباشد، که در قرآن کریم در آیات مختلفی به آن اشاره شده است. آنچه حائز اهمیت است، این است که مهدی از فرزندان پیامبر است، که خود تأییدی بر عقائد شیعه اثنی عشری میباشد.
القاب متعدد و فراوان، برای یک انسان، بیانگر زوایای وجودی و شخصیتی او است. در احادیث فراوان در کتب معتبر اهل سنت آمده است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت علی (علیه السلام) را با القاب بسیاری فرا میخواندند، یکی از این القاب، لقب سید العرب و یا سید المسلمین است که روایات فراوانی در این مورد داریم.
نمیتوان گفت که چون گریستن در مصیبت سیدالشهداء مقدّس است، پس برای رسیدن به این هدف، میتوان به هر وسیلهای تمسّک جست؛ از اینرو استفاده از دروغ در روضهها دردی است که مرحوم محدّث نوری بیش از صد سال پیش در کتاب «لؤلؤ و مرجان» و سالها پیش، استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب «حماسه حسینی» از آن نالیده، در نکوهش آن سخن گفتهاند.
آنچه بسی مایه تأسف است آن که در سالهای اخیر در برخی مجالس به جای سخن گفتن از بعد ملکوتی اهلبیت صرفا سخن از توصیف چشم و ابروی اهلبیت و مدح و تمجیدهای بیمعنای است که به کاستن از سطح معارف جامعه منجر میگردد. به عنوان مثال ارزش حضرت اباالفضل به جهاد، فداکاری، اخلاص، معرفت او به امام زمانش، صبر و ولایتمداری و امثال آن است.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که هر روز در مقابل درب منزل دخترش فاطمه (سلام الله علیها)، با صدای بلند آیهی تطهیر میخواند، آیندهای را میدید که روزی مردم چه ظلمهایی را نسبت به اهل بیت او خصوصاً یگانه دخترش میکنند و دخترش فریاد و استغاثه میکند، لذا پیامبر در مناسبتهای مختلف سفارش او را به مردم میکرد.
حدیث شریف منزلت یکی از احادیث مهم و معتبری است که بیانگر جانشینی حضرت علی بعد از رسولخدا در همه امور است. این حدیث که در منقبت حضرت علی (ع) است در دهها کتب معتبر اهلسنت بیان شده است و به سبب متواتر بودن، قابل انکار نیست. با این اوصاف معاندین امیرالمؤمنین در صدد وارد ساختن اشکالاتی بر این حدیث هستند تا آن را از اعتبار ساقط کنند.
پیامبر (ص) میدانست، که عدهای نمیتوانند، جانشینی علی (ع) را بپذیرند، از این رو دستور داد تا سپاهی متشکل از همه صحابه، به فرماندهی اسامه بن زید، برای نبرد با لشکر روم تجهیز شود، تا شهر خالی از این افراد شود، اما آنان در مقابل دستور پیامبر (ص) ایستادگی کردند و بعد از وفات پیامبر (ص) ابوبکر را به خلافت رساندند.
در برخی از روایات، منکرین را به گمراهان تشبیه کرده است و در برخی دیگر از این روایات، انکار ولایت مولا (علیه السلام) را سبب برانگیخته شدن خشم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دانسته و در برخی دیگر از روایات آمده است، که انکار ولایت حضرت علی (علیه السلام) برابر با انکار رسالت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) است.
خلافت و امامت یک منصب الهی است که خداوند آن را برای مردم بعد از پیامبرش قرار داده است، و شامل همه افراد نمیشود و جانشین هر پیامبری باید به مانند خود او عاری از هرگونه رذائل و زشتیهای اخلاقی و... باشد، و این امر مهم در دین اسلام هم پیاده شد، اما این خلافت از محل اصلی خود منحرف شد و به غیر اهلش رسید.