عمر بن خطاب هیچ‌ گاه مخالفت با رسول خدا نکرد ؟

  • 1395/07/03 - 15:32
یکی از وقایع تاریخی جهان اسلام، حالات صحابه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است که همراه با حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در سختی‌ها و راحتی‌ها، یار و مددکار او بودند، منتها برخی از آنان تابع محض بودند و برخی عصیانگر و سرکش، و پیامبر اسلام از گروه دوم، چه رنج‌ها و ناراحتی‌هایی که نکشید.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تاریخ اسلام پر است از وقایع و حوادث تلخ و ناگواری که هیچ‌گاه محو و نابود نمی‌شود، بلکه بالعکس نسل به نسل و سینه به‌سینه، هم یادآوری و هم به‌صورت مکتوب نوشته شده است. یکی از آن وقایع، سرگذشت صحابه پیامبر اکرم که همراه با حضرت در رنج و سختی، و آسایش و راحتی، یار و مددکار او بودند، منتها برخی از آنان تابع محض بودند و برخی عصیان‌گر و سرکش، و پیامبر اسلام از گروه دوم، چه رنج‌ها و ناراحتی‌هایی که نکشید و بعدها، به‌صورت ملموس‌تری باب تحریف و جعل و افراط و تفریط، ... باز گردید و احوالات همه افراد زمان پیامبر در بوته‌ی نقد و بررسی قرار گرفت.
یکی از این اصحاب، خلیفه‌ی دوم، عمر بن خطاب، است که حالات او در تمام زمینه‌ها، برای هر خواننده و شنونده‌ای، هزاران علامت سؤال را پدید می‌آورد، چرا که از یک طرف علمای اهل سنت از او به نیکی یاد می‌کنند و او را دارای سجایای اخلاقی و فکری و حرکات اسلامی می‌دانند، و از طرف دیگر علمای اهل سنت در کتب خود به نقل از صحابه‌ی دیگر پیامبر، تمام رفتارهای زشت و به دور از شئونات اسلامی او را بیان می‌دارند و سعی و تلاش می‌کنند که توجیه و تفسیر و تاویل در حرکات و رفتارهای او بنمایند.
ما کدام قول و سخن آنان را باید قبول کنیم، مدح او را، یا حقایقی که عالمان اهل سنت از رفتار او بیان کرده‌اند، ما در این نوشتار مختصر، با نگاهی اجمالی به کتب اهل سنت، حقیقت امر را روشن می‌کنیم و قضاوت را بر عهده خوانندگان می‌گذاریم.
علمای اهل سنت در کتب معتبر خود نقل کرده‎اند، که عمر بن خطاب در موارد متعددی سخن پیامبر اکرم را نپذیرفته و ردّ کرده است و در مواضع بسیاری با پیامبر مخالفت کرده است، از جمله:
هنگامی‌که پیامبر می‌خواست بر جنازه «عبدالله بن ابیّ» نماز بخواند، عمر بن خطاب به‌سختی در مقابل ایشان ایستاد و با صراحت مخالفت کرد، تا حدیّ که رسول خدا رنجیده خاطر شدند.[1] و حال آن‌که خدای متعال در قرآن می‌فرماید: «وَالَّذينَ يُؤذونَ رَسولَ اللَّهِ لَهُم عَذابٌ أَليمٌ.[توبه/61] برای کسانی‌که رسول خدا را بیازارند، عذابی دردناک مهیاست.»
و هم‌چنین در متعه زنان که حلال بوده، عمر بن خطاب به آن ایمان نیاورد و وقتی که بر منصب خلافت رسول خدا نشست، گفت: «متعتان کانتا علی عهد رسول الله و انا احرمهما و اعاقب علیها.[2] دو متعه در زمان رسول خدا بوده، که من آن دو را حرام اعلام می‌کنم و کسانی را که مرتکب این دو متعه بشوند، مجازات می‌کنم.»
با وجود این‌که خداوند در قرآن می‌فرماید: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً.[ نساء/24 ]‌ پس چنان‌چه از آن‌ها بهره‌مند شوید، آن مهر معین که حقّ آن‌هاست، به آنان بپردازید.» و مفسرین اهل سنت ذکر کرده‌اند که این آیه در جواز متعه نازل شده است و لذا حلال بوده و اصحاب به آن عمل می‌کردند، تا این‌که عمر بن خطاب آن را حرام کرد، که در پی آن، زنا و فحشاء در بین مسلمانان زیاد شد و عمر با این کارش حکم خدا و رسولش را تعطیل کرد، لذا مشمول این آیه از قرآن گشت: «... وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ... وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ... وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ.[مائده/47-44] هر کس به آن‌چه خدا نازل کرده، حکم نکند از کافران است... از ظالمان است... از فاسقان است.»
هم‌چنین وقتی رسول خدا امر کرد که بین عمره تمتع و حجّ تمتع فاصله شود و حکم به جواز نزدیکی زن و شوهر، بین عمره و حجّ کردند، عده ای اعتراض کردند و این کلام زشت را گفتند: آیا مُحرم شویم، در حالی‌که از آلت‌های ما منی می‌چکد؟ پیامبر سخن آنها را ردّ کرد.[3] و جالب‌ توجه این‌که خداوند در قرآن نسبت به این‎گونه افراد می‌فرماید: «..افَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ...[بقره/85] آیا به برخی از احکام ایمان آورده و به برخی کافر می‌شوید؟» توضیح سخن الهی و پیامبر اکرم این‌که: یعنی آنها هرگز ایمان نخواهند آورد. البته سخن برخی صحابه زشت‌تر از این سخن بود و در کتب اهل سنت مانند صحیح مسلم، فتح الباری، سنن ابن ماجه، مجمع الزوائد، سیر اعلام النبلاء و... به نقل از برخی از صحابه مانند ابن‌عباس و دیگران آمده است.
هم‌چنین در صلح حدیبیه[4] و تخلف او از سپاه اسامه[5] و جسارت او در زمان بیماری پیامبر که او را هذیان‌گو قلمداد کرد،[6] و مخالفت‌های دیگر او که در کتب اهل سنت موجود است.
بنابراین کدام سخن را بپذیریم، آیا عمر بن خطاب مخالفت با رسول خدا نکرد؟ پس این مطالب که در کتب اهل سنت آمده، چیست؟ یا این‌که او شخص خوبی بوده و علمای اهل سنت نسبت دروغ داده‌اند.

پی‌نوشت:

[1]. تفسیر کبیر، فخر رازی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج16 ص152.
السیره النبویه، ابن هشام، دارالکتب العربی، بیروت، لبنان، (1410ق)، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، ج4 ص197.
[2]. سنن کبری، بیهقی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1424ق)، ج7 ص206.
المحلیّ، ابن حزم، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج7 ص107.
تفسیر جامع الاحکام القرآن، قرطبی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، (1422ق)، ج2 ص370.
کنز العمال، متقی هندی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، (1410ق)، ج8 ص293.
[3]. صحیح بخاری، بخاری، داراحیاء التراث العربی، لبنان، (1422ق)، کتاب الحج باب 81، حدیث 1651، ج1 ص393.
[4]. المصنف، صنعانی، المکتب الاسلامی، بیروت، لبنان، تحقیق حبیب الرحمن الاعظمی، ج5 ص339.
[5]. ملل و نحل، شهرستانی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج1 ص23.
[6]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، (1420ق)، کتاب الوصیه، ج5 ص76.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.