مکاتب اهل سنت
یکی از خطراتی که سبب تهدید مقام امامت و بروز فتنههایی در تاریخ شده است، نقش خواص بوده است. وجود بزرگان یا منتسبین به خاندان امامت که چشم طمع به این جایگاه داشتهاند، از جمله عللی است که بسیاری از شیعیان حتی در زمان ائمه معصومین (علیه السلام) دچار شک و تردید در شناخت امام بعدی گردیدهاند. توجه به این امر در دوران غیبت بسیار ضروری است.
حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آخرین منجی بشریت است. اوست که ظهور الهیاش باعث سرنگونی کفر و نفاق میشود. آرامش و صلح و صفا، با قدوم مبارکش برپا میگردد. او تنها کسی است که عدل واقعی را جاری خواهد ساخت و مستضعفین عالم را تحت لوای خود حمایت میکند و مردم دسته دسته به سویش میروند و او را به عنوان منجی بشریت انتخاب میکنند.
عشق بدون اظهار ارادت، اعتقاد بدون انتظار و انتظار بدون عمل، عاشقی حساب نمیشود. کسیکه میگوید من معتقدم و منتظرم آیا در عمل نشانی از خود بهجا گذاشته؟ خودی نشان داده؟ مرام نامهاش چه رنگی است؟ سیاه، خاکستری، یا سفید و پاک؟ کسیکه منتظر مهمان عزیزی میباشد، باید خانه انتظار را از آلودگیها تمییز کند، و خود را به مهمانش نزدیک کند.
از شبهاتی که برخی از اهلسنت به شیعیان وارد میکنند این شبهه است که احادیث مهدویت در صحیح بخاری و مسلم نیامده است؛ بنابراین نمیتوان آنها را پذیرفت. شاید این مسأله را برای اولین بار ابن خلدون مطرح کرد و کسانیکه بعد از او آمدند، به تبعیت از او چنین گفتند. دلیل آن هم، جایگاه ویژهای است که این دو کتاب، نزد اهلسنت دارد.
عدالت یکی از صفات حسنهای است که انسان به آن نیاز دارد. با وجود مفاسد اجتماعی و اقتصادی آخر الزمان، نیاز بشر به این مسئله بیش از پیش احساس میشود. یکی از اتفاقات شیرینی که در آخرین دولت اتفاق میافتد تحقق این امر است. بدون شک تحقق عدالت فقط و فقط به دست کسی تحقق پیدا خواهد کرد که توان عدالت گستری داشته باشد.
از آنجایی که دین اسلام کامل کننده تمام ادیان گذشته است و در تمام امورات مردم صاحب برنامه و نظر میباشد، لذا مردمان به دنبال چیزی هستند که آمال دنیایی آنها و امید آخرتیشان را برآورده کند، اما در این میان آنچه مسلم است این است که هر کس به دنبال معاملهای است که نقد باشد و در این معامله خواه ناخواه شیطنتهایی هم صورت میگیرد.
حضرت علی (علیه السلام) وقتی حکومت و خلافت ظاهری را بدست گرفت، فرمان عزل بسیاری از فرمانداران حکومتهای پیشین، از جمله معاویه را صادر کرد. معاویه از این تصمیم امام (علیه السلام) شدیداً ناراحت و افسرده شد لذا در تلاش و تکاپو برآمد تا حکومت شام را از دست ندهد و در همین راستا چندین جنگ را بر حکومت نوپای حضرت علی (علیه السلام) تحمیل کرد.
غزوه خیبر یکی از غزوات بسیار مهم اسلام است. در این نبرد اسلام با چالش بزرگی به نام قلعه خیبر مواجه شد که از فتح آن بر نمیآمدند. در این جنگ ارزش و فضیلت حضرت علی برای همگان آشکار شد. حدیث رایت که حدیث مشهوری است و در منابع فریقین آمده است در این غزوه بیان شد. حدیثی که خلیفه دوم اقرار کرد که هیچ وقت مانند آن روز مشتاق پرچم نبودم.
در حال حاضر بیش از چهارصد میلیون نفر از جمعیت مسلمانان جهان را اشاعره تشکیل میدهند. این گروه از مسلمانان در مورد جبر و اختیار از عقیدهای خاص پیروی میکنند که با دیگر مکاتب کلامی تفاوتهای اساسی دارد. اشعریون برای رهایی از تنگنای جبر و اختیار متوسل به نظریه کسب شدهاند. در نظریه کسب؛ خداوند خالق اراده و افعال انسان است.
با توجه با لفطری بودن نیاز انسان و اینکه خداوند را او را محتاج آفریده است، بشر در طول زندگی خود همواره به دیگران نیاز داشته و احتیاجات روزمره خود را به وسیله دیگران تأمین نموده است. در امور دینی نیز وضعیت به همین گونه است و اتحاد بین فرق و مذاهب میتواند به همکیشان یک مذهب و گروه قدرت مضاعف ببخشد.
معاویه اولین کسی است که با علی (علیه السلام) مخالفت کرد. این دشمنی ریشه تاریخی دارد و به دوران معاویه و امیرمومنان علی (علیه السلام) رسیده بود. از اینرو معاویه که در زمان خلفاء، خود را برای بهدست گرفتن حکومت و سیطره بر جامعه اسلامی آماده کرده بود، در روزهای نخست حکومت امیرمومنان (علیه السلام) مخالفت با آن حضرت را آغاز کرد.
من نخستین بار بعد ازپیروزی انقلاب اسلامی ایران به دیدار امام خمینی (رحمة الله علیه) آمدم .ایشان هدف از تشکیل جمهوری اسلامی را تلاش در جهت ایجاد وحدت میان امت اسلامی برشمردند وازعدم وابستگی به شرق وغرب سخن گفتند و وقتی با هدف ایشان از تشکیل یک حکومت اسلامی برپایه شریعت و کتاب خدا و حمایت از مستضعفین آگاه شدم، با او بیعت نمودم.
در روایاتی با سند صحیح وارد شده است که، مسح سر و پاها سزاوار است. در مسند احمد وارد شده است که: «از علی (عليه السلام) نقل كرده كه آن حضرت فرمود: من گمان داشتم باطن (كف) پاها سزاوارتر به مسح كردن از روی آن است، تا اينكه ديدم رسول خدا (صلی الله عليه و آله) روی هر دو پا را مسح میكردند.»
علم و دانش حضرت علی (علیه السلام) که از چشمه جوشان الهی سرچشمه میگیرد، از جمله مسائلی است که در بین هیچ یک از فرق اسلامی اختلافی نیست. اگر بگوییم علوم تمامی صحابه در مقابل علم و آگاهی حضرت علی (علیه السلام) همچون قطره در برابر دریا است، بیهوده و گزاف نگفتیم. چه بسا که بگوییم که مقایسه بین آنها ظلم در حق حضرت (علیه السلام) باشد.