مباحث تاریخی

01/18/1395 - 13:11

پیامبر(صلی الله علیه و آله) دخترش فاطمه (علیها السلام) را خیلی دوست ‌داشت و فرمود: «هرکس او را اذیت کند مرا اذیت کرده است.» اما با این اوصاف همین که پیامبراز دنیا رفت، فدک را که در زمان حیات به دخترش بخشیده بود، غصب کردند وفاطمه را ناراحت کردند و موجبات نارضایتی پیامبر را برای خود به ارمغان آوردند.

01/16/1395 - 16:56

دوران سیاسی امام باقر (علیهم السلام) یکی از سخت‌ترین شرایط سیاسی حکومت اسلام بود. دوران امامت حضرت (علیه السلام) با پنج تن از خلفای سفاک عباسی هم‌زمان بود که هر کدام شرایط خاص به خود را داشتند و این امر امام را بر این کار وا می‌داشت که شرایطی را فراهم آورد تا بتواند در این ادوار به تبیین اسلام بپردازد.

01/11/1395 - 23:43

از جمله بدعت‌هایی که هم‌چنان تا این روزگاران نیز در نمازهای جماعت مسجدالحرام و مسجدالنبی به‌وفور دیده می‌شود، سجده بر باسن شخص جلویی است و دلیل مشروعیت کار خود را نیز دستور خلیفه می‌دانند. که در پاسخ می‌گوییم: مذهب و شریعتی که چنین متأثّر از گفتار، رفتار و اوامر خلیفه است، را باید پیرو «سنّت نبوی» دانست یا سنت خلیفه.

01/11/1395 - 23:23

جایگاه حضرت علی (علیه السلام) چنان بلند و والا است که مخالفین و موافقین آن حضرت در وصف او عاجز ماندند، به‌طوری که برخی از عالمان بزرگ اهل‌سنت در مقابل عظمت و فضائل ایشان سر تعظیم فرود آورده و نسبت به حضرتش این‌گونه سخن گفتند که علی بن ابی‌طالب کسی است که برای ما جز عشق و محبت ورزیدن به او چیزی روا نباشد.

01/11/1395 - 23:18

جایگاه حضرت علی (علیه السلام) چنان بلند و والا است که مخالفین و موافقین آن حضرت (علیه السلام) در وصف او عاجز ماندند، روایات پیرامون شخصیت و فضائل حضرت علی (علیه السلام) در سطح وسیعی وارد شده است و بیان همه آن‌ها چندین جلد کتاب را می‌طلبد، به‌گونه‌ای که در مورد هیچ‌یک از صحابه دیگر این مقدار روایت وارد نشده است.

01/08/1395 - 19:29

به حكم عقل و نقل، در ميان صحابه -هم‌چون ساير مردم- هم عادل وجود دارد و هم فاسق، هم درستكار و هم خطاكار... ليكن واضح نیست اين اعتقاد غلط از كجا در انديشه اهل سنت، سرچشمه گرفته است که تمامى صحابه را مبرّا از بدى‌‏ها دانسته و عادل شمرده‌‏اند و اعتقاد به عدالت صحابه را واجب دانسته‏‌اند؟ و بر همين اساس، آن‌چه را كه از صحابه رسيده مى‏‌پذيرند.

01/07/1395 - 23:33

قائلان به مشروعیت «آمین»، پس از «ولا الضّالّین»، به برخی روایات، تمسّک جسته‌اند که مهم‌ترین آن روایاتی است که در کتاب‌های به اصطلاح «صحاح ستّه» آمده که همه آن‌ها به دلایلی ضعیف شمرده شده؛ بنابراین موضوع «آمین» سنّت نبوی نبوده و از بدعت‌هایی است که به نماز افزوده شده و به همین‌رو، موجب بطلان نماز می‌گردد.

01/06/1395 - 19:32

کثرت روایت و روایات عجیب و غریب ابوهریره از پیامبر به حدّی رسید که صدای عمر بن خطّاب را نیز درآورد و او را تهدید به تبعید کرد؛ شمس‌الدین ذهبی، از بزرگ‌ترین عالمان رجالی اهل‌سنت می‌نویسد: «سائب بن یزید از عمر شنید که به ابوهریره می‌گفت: یا نقل حدیث از پیامبر را ترک می‌کنی و یا تو را به سرزمین دوس (سرزمین مادری ابوهریره) تبعید می‌کنم.»

01/04/1395 - 13:08

ماجرای قتل عثمان یکی از مباحثی است که همیشه مطرح می‌شود. ولی یک مسئله در این میان وجود دارد که چه کسی یا کسانی از این ماجرا بیشترین نفع را برده‌اند. و اصلا چرا معاویه که قدرتمند ترین سپاه آن دوره را داشت به کمک خلیفه نشتافت. و چرا حضرت علی (علیه السلام) که در صدد حل این مسئله بود را متهم به نقش داشتن در قتل خلیفه می‌کنند؟

01/04/1395 - 02:02

عبدالله بن عمر از پدرش روایت می‌کند: از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که چنین لبیک می‌گفت: لبّیک اللّهمّ لبّیک، لبّیک لا شریک لک لبّیک، إنّ الحمد والنّعمة لک والملک، لا شریک لک و بر این کلمات چیزی نمی‌افزود... اما پدرم علاوه بر این کلمات چنین می‌افزود: لبّیک اللّهم لبّیک لبّیک و سعدیک و الخیر فی یدیک لبّیک و الرّغباء إلیک والعمل.»[

01/01/1395 - 23:39

به راستی چه بر سر امت اسلام آمد که در فاصله‌ای کوتاه این چنین بدعت‌هایی در دین اسلام وارد کرده که نه تنها صدای اعتراضی از آنان برنخاست، بلکه فریاد اعتراض امیرمؤمنان (علیه السّلام) آن هم در دوران حکومتش را برنتافته و با فریاد «واعمراه» از ترس ممنوعیت نماز تراویح، در برابر اقدامات اصلاح‌گرایانه‌ی حضرت، مقاومت ورزیدند؟

01/01/1395 - 23:38

بدعت‌گذاری عمر در سال چهاردهم هجری در نمازی به نام «تراویح» از قطعیّات تاریخ است که حتی بخاری که معمولا سعی در سرپوش‌گذاری بر این‌ گونه حقایق تاریخی دارد، نتوانسته از نقل آن چشم‌پوشی کند: «راوی گوید: شبی همراه عمر بیرون آمده و مردم را دیدم که پشت سر شخصی نماز می‌خوانند. عمر گفت: این کار [نماز تراویح] عجب بدعت خوبی است.»

12/28/1394 - 20:36

دلیل قائلان تکتّف دو روایتی است که در کتب بخاری و مسلم آمده که در پاسخ می‌‌گوییم: کتاب بخاری و مسلم و دیگر کتاب‌های اهل‌سنّت، کتب فقهی نیستند، بلکه صرفاً در آن‌ها به بیان روایات بسنده شده و چون به کتب فقهی و استدلالی اهل‌سنّت مراجعه کنیم، می‌بینیم آن‌ها با توجه به همین روایات، این عمل را واجب ندانسته، بلکه مستحب دانسته‌اند.

12/26/1394 - 23:26

از جمله بدعت‌هایی که در زمان خلیفه‌ی دوم اهل‌سنت و توسط وی پایه‌گذاری شد موضوع «دست بسته نماز خواندن» می‌باشد که در فقه اهل‌سنت با تعابیری هم‌چون: «قبض الیدین»، «تکتّف» و یا «تکفیر» و در مقابل آن، از تعابیری هم‌چون: «ارسال الیدین»، «إرخاء الیدین»، «إسدال الیدین» و یا «إسبال الیدین» (دست باز نماز خواندن) یاد می‌شود.

Pages