چه کسی از قتل عثمان نفع میبرد
ماجرای قتل عثمان یکی از مباحثی است که همیشه مطرح میشود. ولی یک مسئله در این میان وجود دارد که چه کسی یا کسانی از این ماجرا بیشترین نفع را بردهاند. و اصلا چرا معاویه که قدرتمند ترین سپاه آن دوره را داشت به کمک خلیفه نشتافت. و چرا حضرت علی (علیه السلام) که در صدد حل این مسئله بود را متهم به نقش داشتن در قتل خلیفه میکنند؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با مطالعه منابع تاریخی میتوان پیبرد که در میان اصحاب، هیچ کس به اندازه معاویة بن ابیسفیان از محاصره و قتل عثمان منتفع نشده است.
معاویه که از طرف خلیفه دوم برای امارت سرزمین شام انتخاب شده بود، با روی کار آمدن عثمان وضعیت خود را تثبیت شده یافت و جایگاه خود را محکم کرد. او در خلال اعتراضات بر ضد عثمان، بر آن شد که خلیفه را به شام بیاورد تا بعد از مرگش راحتتر بتواند زمام امور را بهدست بگیرد، اما با مخالفت عثمان و امتناع او روبرو شد.[1]
معاویه در قبال این مخالفت خلیفه، دست رد به درخواست کمک او زد. معاویه درخواستهای مکرر خلیفه سوم برای کمک به او و شکستن حصرش را پشت گوش انداخت و به نحوی نادیده گرفت.
ابناثیر و یعقوبی در کتاب تاریخ خود به نامه عثمان به معاویه اشاره کردند. عثمان در نامهای به معاویه نوشت: «فإنّ أهلَ الَمدینة قَد کَفَروا وَ خَلَعوا الطاعَة وَ نَکَثوا البیعَة فابعَث إلیّ مِن قَبلِک مَقاتِله أهل الشام علی صَعب و ذَلُول.[2] اهل مدینه کافر شدند و اطاعت نمیکنند و بیعت را شکستند، پس، از جنگجویان شام هر چه میتوانی برای کمک من بفرست.»
صاحب کتاب الفتوح میگوید: پس از اینکه عثمان این نامه را توسط مسور بن مخرمه برای معاویه فرستاد، معاویه پرده از باطن خود گشود و در پاسخ به نامه به مسور گفت: «یا مُسوَّر، إنّی مُصرح إن عُثمان بَدَأ فَعَمل بِما یُحبُ الله و یَرضاه، ثُمَّ غیَّر وَ بدَّل، فغَیّر الله علیه، أفیتهیأ لی أن أراد ما غیَّر الله عزوجل؟[3] ای مسور من فاش میگویم که عثمان در ابتدا بدانچه که خدا و رسولش دوست داشتند عمل کرد و خدا نیز از او رضی بود، ولی روش خود را تغییر داد و خدا نیز نظر خود را نسبت به او تغییر داد. آیا میتوانم چیزی که خدا تغییر داده را برگردانم؟»
یعقوبی میگوید: «زمانی که عثمان در محاصره بود بارها برای معاویه نامه نوشت ولی او از ارسال نیرو خودداری میکرد. پس از نامههای متعدد عثمان و درخواستهای عاجزانه او از معاویه، او لشگرش را به حرکت درآورد و به فرماندهاش دستور داد تا در منطقه ذی خشب توقف کنند تا دستور بعدی صادر شود. بعد از چند روز توقف در ذی خشب خبر مرگ عثمان رسید و لشگر بدون هیچ کمکی به خلیفه به شام برگشت.»[4]
ابنشبه به نقل از جویریه میگوید: «معاویه عمداً این کار را کرد تا عثمان کشته شود.»[5]
محمد طاها درویش از تاریخ نویسان اهلسنت در خصوص ماجرای قتل عثمان میگوید: «اگر گناهی در قتل عثمان به گردن کسی باشد، آن کس معاویه است و خون عثمان به گردن اوست و مسئولیت آن مستقیم با معاویه است. زیرا نزدیکترین مردم به عثمان و نیرومندترین مرد در دولت عثمان، معاویه بود و و عثمان از او کمک خواست ولی معاویه او را کمک نکرد و اوضاع را به حال خود گذارد تا مسیر خود را طی کند و به پایان خود برسد و اگر کسی در این مورد مقصر بوده باشد و مورد ملامت قرار گیرد، جز معاویه کسی دیگر نیست.»[6]
حال با وجود شواهد تاریخیای که در منابع اهل سنت وجود دارد، چگونه است که معاویه پیراهن خونین عثمان را عَلَم میکند و به خونخواهی از خلیفه به اصطلاح مظلوم برمیآید؟ آیا این به جز تشویش اذهان جامعه آن روز و فریب آنها چیز دیگری است؟ آیا این اقدامات برای تثبیت خلافت غاصبانه بر مردم نیست؟
آیا این امور غیر از این است که خلافت را از مسیر اصلی خود دور کرده و بر کرسی آن بنشید و انتقام خود را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیتش (علیهم السلام) بگیرد؟
پینوشت:
[1]. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج3، ص157
[2]. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج5، ص675
تاریخ یعقوبی، یعقوبی، دارصادر، بیروت: ج2، ص152
[3]. الفتوح، ابناعثم، دارالاضواء، بیروت: ج2، ص 218
[4]. تاریخ یعقوبی، یعقوبی، دارصادر، بیروت: ج2، ص165
[5]. ابن شبه، تاریخ المدینة المنورة، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج3، ص1289
[6]. حیاة الامام حسین، محمد طاها درویش، موسسة دیار الطف، کربلا: ج1، ص387
نویسنده: محمد یاسر بیانی
افزودن نظر جدید