مباحث تاریخی
زیارت قبور از جمله موارد مورد بحث و مناقشه و از جمله اموری است که نسبت به آن بر شیعه خرده گرفته میشود. چرا که عدهای هیچگونه اعتقادی به زیارت قبور ندارند و حتی زیارت قبر شریف نبوی (صلیاللهعلیهوآله) را نیز با اکراه تحمل میکنند، اما زیارت احمد بن حنبل را مورد تایید میدانند.
جالب اینجاست که برخی فرق اسلامی در مواجهه با شیعیان، توسل و زیارت ایشان به قبر نبی مکرم اسلام حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) را مورد انتقاد و نکوهش قرار میدهند و آن را کاری عبث و بیهوده و حتی شرک بر میشمرند اما برای عزت بخشی به احمد بن حنبل، توسل به قبر وی را بنا بر روایت یک خواب، موجب بخشیده شدن گناهان میدانند.
از جمله مسائلی که برخی نسبت به مسلمانان و خاصه شیعیان روا میدارند، توسل و تبرک جستن به قبر شریف بزرگان دین و از جمله حرم شریف نبوی (صلیاللهعلیهوآله) است. زیرا ایشان پس از حیات پیامبر اکرم دیگر ایشان را یک درگذشته ناکار آمد تصور میکنند که قدرت و توانایی بر انجام هیچ کاری را ندارد.
از جمله غلوهایی که نسبت به شخصیت احمد بن حنبل صورت گرفته برتری نگاه وی از یکسال عبادت است که خوشبختانه ذهبی که راوی آن است آن را غلو دانسته، اما جای تعجب اینکه در توجیه آن مینویسد: «این غلو است؛ سزاوار نیست گفته شود ولی علت گفته شدن این کلام محبت ولی الله در خداوند است.»
واژه « مُخنَّث» به مردی گفته میشود که حرکات زنانه داشته و نیز به مردی گفته میشود که مفعول واقع شده است؛ چنین فردی در دنیا شهادتش مورد قبول نیست؛ حال عدهای برای فضیلت دادن به احمد بن حنبل از قول مخنث مردهای خوابی نقل میکنند.
فضیلت تراشانی که برای احمد بن حنبل فضیلت میساختند در ترفندی جدید خواب دیدن افراد و دیدن فضائل در خواب را در وصف احمد بن حنبل توصیف میکردند. اما موضوع دیدن خواب به گستردگی که هر روز کسی خوابی را ببیند و در پی آن فضیلتی برای احمد بن حنبل بنویسد را نمیتوان دارای قوّت دانست.
احادیث و مناقب زیادی از پیامبر اکرم درباره اصحابشان بیان شده است، بطوریکه بیشترین آن احادیث و مهمترین آن نسبت به حضرت علی (علیهالسلام) بوده است؛ این احادیث در زمان خلفا بعد از رحلت پیامبر و حکومتهای بعدی یعنی بنی امیه و بنی عباس گاهی از زبان خلفا نیز شنیده میشد.
در شأن و مقام حضرت علی (علیهالسلام) همین بس که احادیث و مناقب فراوانی از پیامبر درباره ایشان نقل شده است، اما برخی از احادیث مانند سدّ الابواب چنان مهم و مشهور هستند که جاعلین، در مقابل این حدیث، حدیث مشابهی را برای ابوبکر نقل کردهاند.
در متون تاریخی فریقین آمده که برخی اصحاب اصل خلافت را از محلش دور کردند و مانع از نشر و گسترش احادیث نبوی شدند، چرا که بیشتر احادیث ایشان در مناقب و فضائل اهل بیت بوده، لذا با جلوگیری از آن سعی کردند تا مردم چیزی از احادیث منقوله از طرف پیامبر را ندانند و متمایل به اهل بیت نشوند.
در هیچ کجای تاریخ اسلام نوشته نشده است که معاویه این دشمن سرسخت حضرت علی(علیه السلام) برای یکبار هم که شده در مقابل حضرت سر تسلیم فرود آورد و به عنوان خلیفه مسلمین تابع دستورات و فرمایشات حضرت قرار گیرد بلکه تاریخ میگوید او بعد از خلفای سه گانه در زمان خلافت حضرت علی با کارشکنی و تحریک، همگان را بر علیه حضرت میشورانید اما انصاف را نسبت به حضرت در برخی جاها رعایت میکرد
حضرت علی (علیهالسلام) شخصیتی بینظیر در جهان اسلام است، کسیکه در دامان پیامبر پرورش یافت و در اوج قلهی کمال معنویت و و تکامل انسانی جلوه کرد و به شایستگی مقام وصایت و جانشینی پیامبر خاتم را کسب کرد. شخصیتی که همتایی نداشت و از شنیدن حالات ایشان، دشمنانشان هم تحسین و تأیید میکردند.
اگر به تاریخ اسلام مراجعه کنیم، به این نکته رهنمون خواهیم شد که علاوه بر اینکه خلفا در بسیاری از مشکلات علمی و دینی به حضرت علی رجوع میکردند، دیگر دشمنان هم از این فیض الهی بیبهره نبودند و با ارسال نامه و یا به صورت حضوری از حضرتش سؤال میکردند و امام علی با سعه صدر پاسخ ایشان را میداد.
فضائل و مناقب اهل بیت پیامبر بزرگ اسلام بر احدی پوشیده نیست چرا که اهل بیت پیامبر چنان جایگاه ویژهای دارند که دوست و دشمن از بازگو کردن آن، نه اینکه ابایی داشته باشند، بلکه به گفتن آن افتخار میکنند، فلذا افرادی مانند معاویه که از مخالفین سرسخت ایشان بوده، در هر مناسبتی به ذکر فضائل و مناقب آنها میپرداخت و شماتت کنندگان اهل بیت را سرزنش میکرد
تاریخ گواه بر سخن افراد دنیا طلبی است که نه تنها هیچگاه شایستگی و لیاقت خلافت و جانشینی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) را نداشتند بلکه اینان در هر مناسبتی علی (علیهالسلام) را افضلتر و بلند مرتبهتر از خود میدانستند و اگر حضور این امام همام را در کنار خود نمیدیدند در تنگناها و مشکلات فراوان گرفتار میشدند که حضرت به فریاد آنان میرسید