مباحث تاریخی

09/01/1397 - 00:30

تکیه بر قومیّت و ملیّت و مرزبندی‌های نژادی و منطقه‌ای و تعصّب و افتخار ورزیدن نسبت به اموری از این دست، یکی از موانع وحدت به شمار می‌رود. فخر و مباهات نسبت به امور واهی و اعتباری و مقطعی و منطقه‌ای؛ یعنی برتری‌جویی‌ها و افتخارات متداول میان برخی ملل و اقوام و خانواده‌ها ـ که ملاک حق و باطل را تطابق خواست دیگران با تمایلات و خواسته‌های...

06/24/1397 - 03:58

در میان جوامع و ادیان بویژه در دین اسلام با تمام مذاهب آن عزاداری و سوگواری وجود داشته است، چرا که این مراسمات امری انسانی و نوعی عاطفه و احساس میان مردم است که جهت تسلی دل و آرامش روحی و التیام و ناراحتی‌های روانی در برابر مصائب و حوادث جانسوز و دردناک اشخاص برگزار می‌شود. که باعث خشنودی رضایت بازماندگان را فراهم می‌کند.

06/07/1397 - 18:03

حادثه غدیر توسط 110 تن از صحابه و 89 تن از تابعين نقل شده است، و بزرگان اهل سنت، به وقوع آن یقین پیدا کرده، و به صحت آن اعتراف کرده‌اند: «برای حدیث غدیر سندهای فراوانی ذکر شده، هیثمی آن را در کتابش جمع کرده، و «ابن عقده» طرق این حدیث را در کتابی مستقل آورده که ابن حجر سند برخی از آن‌ها را صحیح و برخی دیگر را حسن دانسته است.»

06/07/1397 - 16:12

علی‌رغم متواتر بودن جریان غدیر خم در کتب فریقین، ولی باز برخی از مغرضین اهل سنت به خاطر جهل و نادانی و تعصبات بی جا و همچنین انکار بزرگان سلف خود، سعی دارند تا جریان مهم تاریخی غدیر را به بوته فراموشی بسپارند. روز عیدی که خلافت و وصایت پیامبر به مردم ابلاغ گردید و مسلمانان و حتی خلفای غاصب در این روز ابراز شادی کردند.

06/07/1397 - 11:11

حدیث غدیر یکی از مهمترین و محکمترین احادیث وارده در میان فرق مسلمین می‌باشد لذا برخی سعی در کم رنگ جلوه دادن این حدیث می‌کنند و یا در صحت سندی و اعتباری آن خدشه وارد می‌کنند که حاکی از جهلشان می‌باشد، اما به اعتقاد بزرگان فریقین این حدیث علاوه بر متواتر بودن از حیث سند و اعتبار هم جایگاه والایی دارد و کثیری آن را تائید می‌کنند.

06/07/1397 - 11:10

غدیر روز جشن و شادی برای تمام مسلمین عالم است که خداوند آن را برای همگان مایه چشم روشنی و فخر قرار داده است. هر چند در میان فرق مسلمین اختلاف است، اما دلیل نمی‌شود که حق مطلب ادا نشود و موضوع مهمی که در این روز اتفاق افتاده است را کسی انکار کند؛ لذا علمای اهل سنت هم به جایگاه بلند این روز اشاراتی کرده‌اند.

06/04/1397 - 19:53

ابن تیمیه فرار از جنگ‎های صدر اسلام را توجیه می‌کند و می‌گوید: گاهی شجاعت شمشیر زدن در میدان نبرد است، و گاهی دعا کردن است؛ وی همچنین گفته است: شجاعت مورد نیاز رهبران، شجاعت قلبی است، از این‌رو بدون شک ابوبکر از عمر شجاع‌تر و عمر از عثمان، و عثمان از علی و طلحه و زبیر شجاع‌تر بوده است؛ او اقرار خلفا و کلام علمای اهل سنت در مورد فرار خلفا از جنگ‌ها را نخوانده یا خود را به غفلت زده است.

06/04/1397 - 18:00

به نقل تاریخ، عده‌ای از صحابه در جنگها فرار کرده و خود نقل کرده‌اند؛ ازجمله عایشه می‌گوید: «هرگاه پدرم ابوبکر روز احد را یاد می‌کرد، می‌گفت نخستین کسی‌که در آن روز فرار کرد و سپس بازگشت من بودم.» و عمر نقل می‌کند: «در جنگ احد شکست خوردیم؛ به همین جهت من پا به فرار گذاشته و از کوه بالا رفتم، گویی که مرا همانند بز کوهی می‌دیدی.»

06/04/1397 - 12:44

به اعتقاد اهل‌سنت، ايران در زمان خلافت عمر فتح شد و اين را به عنوان افتخاری برای اين خليفه ياد می‌كنند و در كوی و برزن به درايت و شجاعت از او می‌پردازند و می‌گويند اگر او نبود ايرانيان امروز مسلمان نبودند؛ اما طبق مطالبی که در كتب اهل‌سنت آمده، تنها افتخار عمر در جنگ‌ها اين بوده كه در صف اول فراريان، همانند ابوبكر و عثمان و سعد و عقبه و ... نبوده كه بعد از چند روز به سپاه اسلام ملحق شدند.

06/03/1397 - 17:00

مدعیان خلافت در حدّ و اندازه‌ی جانشینی پیامبر نبودند، بلکه در مواقعی موجبات ناراحتی رسول خدا را فراهم می‌کردند. ایجی می‌نویسد: «روایت شده رسول خدا نخست ابوبکر را به طرف خیبر فرستاد که او فرار کرد و شکست خورد. سپس عمر بن خطاب را فرستاد و او هم به همان سرنوشت دچار شد، پس در این هنگام پیامبر ناراحت و خشمگین شد.» و عبدالکریم خطیب می‌گوید: «در میدان‌های نبرد، هیچ شجاعتی از ابوبکر دیده نشده است.»

06/01/1397 - 12:55

علما بر این مطلب اتفاق نظر دارند که در رهبر و امام جامعه اسلامی، ویژگی‌هایی شرط شده است، از جمله: عدالت، دانش، اجتهاد، شجاعت، و صاحب رأی صحیح و...؛ این ویژگی‌ها به صورت جامع و کامل فقط در حضرت علی (علیه‌السلام) وجود داشت، و روایاتی که در فضیلت ایشان از صحابه و پیامبر اکرم نقل شده، این مطلب را می‌رساند.

05/29/1397 - 13:01

از عمر درباره خلافت نقل شده: «بیعت با ابوبکر امری ناگهانی و بدون تدبیر بود، که خداوند شرّ آن را دفع کرد. ... اگر کسی دوباره آن را تکرار کرد، او را بکشید.» و به پسرش نیز گفت: «اگر خلیفه مشخص کنم، به ابوبکر اقتدا کرده‌ام، و اگر خلیفه معین نکنم و به پیامبر اکرم.» که ابتدای این کلام صحیح است نه قسمت دوم آن؛ چرا که غیر از غدیر و موارد دیگر، درخواست قلم و قرطاس توسط پیامبر را شخص عمر اجابت نکرد.

05/29/1397 - 11:53

ابن قتیبه دینوری از حضرت زهرا نقل می‌کند: «اجتماعی بدتر از اجتماع شما یاد ندارم، جنازه پیامبرتان را نزد ما رها کردید و به جانب سقیفه شتافتید و بدون مشورت ما بین خود هر چه خواستید کردید و حق مسلم ما را به ما باز نگرداندید.» ابن حجر هم از عمر نقل می‌کند: «هر كس از اين به بعد بدون مشورت با كسی بيعت كند، هم آن كسی‌كه مردم با او بيعت كرده‌اند، بايد كشته شوند و هم مردمی كه با او بيعت كرده‌اند، بايد كشته شوند.»

05/28/1397 - 21:31

در منابع معتبر اهل سنت عذرخواهی برخی از مسببین اختلافات پس از رحلت پیامبر آمده است؛ مثلاً درباره خلیفه اول آمده است: «وی از جای برخاست و ضمن خطبه‌ای از مردم عذر خواست و گفت: من برای تصدّی خلافت، هرگز حرص نورزیده و به آن رغبت نداشته و ...» و یا عمر بن خطاب در مورد بیعت با ابوبکر گفت: «بیعت با ابوبکر ناگهانی بود.» واحسرتاه از جهل صحابه‌ای که دیگران را هم به دنبال خود به جهنم کشاندند و اقراری که بزرگان اهل سنت آن را در کتاب‌های خود نوشته، ولی دیدگاه خود را تغییر ندادند.

Pages