نظر ام المومنین عایشه در مورد شجاعت پدرش

  • 1397/06/03 - 17:00
مدعیان خلافت در حدّ و اندازه‌ی جانشینی پیامبر نبودند، بلکه در مواقعی موجبات ناراحتی رسول خدا را فراهم می‌کردند. ایجی می‌نویسد: «روایت شده رسول خدا نخست ابوبکر را به طرف خیبر فرستاد که او فرار کرد و شکست خورد. سپس عمر بن خطاب را فرستاد و او هم به همان سرنوشت دچار شد، پس در این هنگام پیامبر ناراحت و خشمگین شد.» و عبدالکریم خطیب می‌گوید: «در میدان‌های نبرد، هیچ شجاعتی از ابوبکر دیده نشده است.»

خلاصه مقاله
مدعیان خلافت علاوه بر این‌که به همگان اثبات کردند که در حدّ و اندازه‌ی جانشینی نیستند، بلکه در اکثر مواقع موجبات ناراحتی رسول خدا را فراهم می‌کردند. از جمله فرار دو خلیفه در جنگ خیبر، باعث ناراحتی شدید پیامبر شد، که بزرگان اهل سنت به این نکته نیز پرداخته‌اند؛ ایجی می‌نویسد: «روایت شده رسول خدا نخست ابوبکر را به طرف خیبر فرستاد که او فرار کرد و شکست خورد. سپس عمر بن خطاب را فرستاد و او هم به همان سرنوشت دچار شد، پس در این هنگام پیامبر ناراحت و خشمگین شد.» ابن ابی الحدید نیز در پاسخ به جاحظ، که بین مقام نبوّت پیامبر و جایگاه ابوبکر مقایسه کرده بود، می‌گوید: «چه مناسبت و چه وجه تشابهی بین پیامبر اکرم و ابوبکر است؟ در حالی‌که وصف ابوبکر برای همه مشخص است. ...»
و عالم برجسته علمی و دینی اهل سنت از کشور مصر، به نام «عبدالکریم خطیب» می‌گوید: «در میدان‌های نبرد، هیچ شجاعتی از ابوبکر دیده نشده است.» و عایشه نقل می‌کند: «هرگاه پدرم، ابوبکر، روز احد را یاد می‌کرد، به گریه می‌افتاد و می‌گفت: آن روز روز طلحه بوده؛ سپس می‌گفت نخستین کسی‌که در آن روز فرار کرد و سپس بازگشت، من بودم.»

متن مقاله
این‌که شیعه معتقد است که خلافت و جانشینی پیامبر اکرم انتصابی است، حرف بیهوده و سخن گزافه‌ای نیست، چرا که یک خلیفه باید دارای ویژگی‌های منحصر به فرد باشد، از جمله: دانش و علوم الهی، عدالت توأم با تقوای الهی، و شجاعت همراه با ترس از خداوند و...، فلذا در این که همه جنگ‌های صدر اسلام و غزواتی که به‌وقوع پیوست، امیرمومنان، علی (علیه‌السلام) پیشتاز و قهرمان شجاع در آن جنگ‌ها بود، از مسلّمات تاریخ اسلام است و دوست و دشمن به این موضوع اذعان دارند. اما دین اسلام آن‌طور که خدا و رسولش می‌خواستند، پیش نرفت و خلافت با دسیسه و کودتا به کسانی رسید که از تمام این خصوصیات، به‌ویژه شجاعت بی‌بهره بودند.
در نتیجه مدعیان خلافت با کارهایی که انجام دادند علاوه بر این‌که به همگان اثبات کردند که در حدّ و اندازه‌ی جانشینی نیستند، بلکه در اکثر مواقع موجبات ناراحتی رسول خدا را فراهم می‌کردند. از جمله در جنگ خیبر، فرار دو خلیفه  -ابوبکر و عمر بن خطاب- باعث ناراحتی شدید پیامبر گردید، که بزرگان اهل سنت در کتاب‌های تاریخی و روایی خود به این نکته پرداخته‌اند و شرح حال این دو را مفصلاً بیان کرده‌اند.
عضدالدین ایجی در کتابش می‌نویسد: «روی انّه بعث ابابکر اوّلاً فرجع منهزماً و بعث عمر بن خطاب فرجع کذالک فغضب النّبی...[1] روایت شده رسول خدا نخست ابوبکر را به طرف خیبر فرستاد که او فرار کرد و شکست خورد. سپس عمر بن خطاب را فرستاد و او هم به همان سرنوشت دچار شد، پس در این هنگام پیامبر ناراحت و خشمگین شد...»
و یا ابن ابی الحدید در کتاب خود در پاسخ به جاحظ، عالم دیگر اهل سنت که بین مقام نبوّت پیامبر و جایگاه شخصیتی ابوبکر مقایسه کرده بود، درباره‌ی شجاعت ابوبکر می‌گوید: «ایّ مناسبه بین ابی بکر و رسول الله... فامّا و حاله حاله، و هو أضعف المسلمین جناناً و اقلّهم عند العرب ترّهً. لم یرم قطّ بسهم، و لاسلّ سیفاً، و لاأراق دماً...[2] چه مناسبت و چه وجه تشابهی بین پیامبر اکرم و ابوبکر است؟... در حالی‌که وصف ابوبکر برای همه مشخص است. قلب او از همه ضعیف‌تر، از تمام عرب کم اهمیت‌تر، ابوبکر برای یک‌بار دست به قبضه شمشیر نبرد، تیری را به سوی دشمن نیافکنده و قطره خونی از بینی کفار به زمین نریخت...»
و یا این عالم برجسته علمی و دینی اهل سنت از کشور مصر، به نام «عبدالکریم خطیب» با عباراتی دیگر می‌گوید: «فابوبکر لم یعرف عنه انّه کان ذا مکانه معروفه فی مواقع القتال.[3] در میدان‌های نبرد، هیچ شجاعتی از ابوبکر دیده نشده است.» و جالب‌تر این‌که خود ابوبکر نیز به این موضوع اعتراف می‌کند و عایشه از او نقل می‌کند که: «کان ابوبکر اذا ذکر یوم احد بکی ثمّ قال: ذاک کان کله یوم صلحه ثمّ انشأ یحدث قال: کنت اول من فاء -ایّ: فرّ ثمّ رجع- یوم احد...[4] هرگاه پدرم، ابوبکر، روز احد را یاد می‌کرد، به گریه می‌افتاد و می‌گفت: آن روز روز طلحه بوده؛ سپس می‌گفت نخستین کسی‌که در آن روز فرار کرد و سپس بازگشت، من بودم.»
در نتیجه به این نکته مهم می‌رسیم که آن‌چه خدا و رسولش سعی در انجام آن را داشتند تا خلافت به حضرت علی (علیه‌السلام) برسد، بی‌جهت نبوده و از طرف دیگر، این سخن بزرگان اهل سنت در کتب و متون روایی و تاریخی خودشان است که حاکی از این است که ابوبکر شجاع نبوده است.
یا اولی الابصار

پی‌نوشت:

[1]. مواقف، عضدالدین ایجی، دارالجیل، بیروت، لبنان، ج3 ص634.
[2]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دارالاضواء، بیروت، لبنان، ج13 ص170.
[3]. عمر بن خطاب، عبدالکریم خطیب، طبع قاهره، مصر، (1961م)، ص186.
[4]. مسند، ابی داود طیالسی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج1 ص3 ح6.

برچسب‌ها: 
تولیدی

دیدگاه‌ها

اگه مینوشتید شجاع بوده جای سئوال داشت. ابوبکر با این حالش چطور خلافتو قبول کرد!!!!!!!!!. عمر با اون روحیه خشنی که داشت فقط برای زنها کرکری میخوند؟؟؟؟؟؟؟؟؟. اینا اهل جنگ نبودند........ یه جایی خوندم که عمر بن خطاب رو فاتح هفت امپراطوری عالم میدونند. اگه اینطور بوده پس چرا تو کتاباشون از شجاعتش چیزی ننوشتند اونم که نوشتند توی جنگ خیبر بوده که شکست خورد. والله خیلی رو میخاد که ادعای خلافت کردند

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.