پرسش و پاسخ
واژه آتئیسم در زبان انگلیسی از واژه یونانی atheos (به یونانی: ἄθεος) گرفته شده است که به معنای بی خدایان است. این واژه در گذشته با دلالت ضمنی منفی، در اطلاق به کسانی به کار میرفته که بی اعتقاد به خدایانی میشدند که در جامعه در سطح گسترده مورد پرستش قرار میگرفته است.
ين خداشناسي شبه معنويت پائولو با خداشناسي در عرفان اسلامي تضادها و تفاوتهاي عميقي وجود دارد و وَراي ادعاهاي اين شبه معنويت مبني بر رساندن اعضاي فرقه به آرامش، عملاً ايمان به خداي خطاکار، ظالم، بي حکمت، بيبرنامه و... سالک را در اضطراب و ترس رها ميکند.
تعاليم سحر و جادو در انديشه و نوشتههای پائولو موج ميزند. به عنوان نمونه، اولين كتاب پائولو «خاطرات يك مغ» میباشد كه البته نام اصلی آن «خاطرات يك جادوگر» و موضوع آن نيز يكی از سنّتهای جادوگری است.
طاهري شيطان را موجودي موحّد، فريبخورده از طرف خداوند، مأمور امر الهي و... معرفي کرده است و تلاش ميکند که او را از گناه تمردش تبرئه کند و شرارتخواهي وي را از اذهان ديگران بزدايد.
عرفان حلقه به صورت گام به گام و طی چند مرحله، از توحيد قرآنی فاصله گرفته، درنهايت به انسانخدايی متمايل شده است.
طاهری پس از برگزاری جلسات دادگاه و دفاعيات خود، هماکنون به اتهام افساد فیالارض از طريق منحرف کردن افراد، توهين به مقدسات دينی، مداخله غيرقانونی در امور پزشکی، تحصيل مال نامشروع، استفاده غيرمجاز از عناوين علمی (دکتر، مهندس و...) و لمس بيماران مؤنث به بهانه درمان آنها، در زندان به سر میبرد و پرونده ارتداد وی نيز در حال بررسی است.
به نظر اکنکار 999 چرخه تناسخ و تولدهای مکرر در کره زمين وجود دارد و اگر فرد به درجه معنوی روح رسيده باشد، از قيد و بندهای اين دنيا خلاصی میيابد و از آن پس در جهانهای معنوی سير ميکند.
به نظر توئيچل: خدا به خواب میرود و هنگامی که از خواب برميخيزد، دنيايش را ويران میبيند و آنگاه تصميم به عذاب مخلوقات میگيرد. او دوباره در خواب میشود و آنگاه که از خواب برون میشود، هوس خلقتی ديگر نمود.
اکنکار از شبه معنويتهای نوپديد آمريکايی است که معجونی از فرق، اديان، گروهها و جنبشهای شبه معنوی میباشد. اکنکار در سال 1965 میلادی توسط «پال توئيچل» بنيان نهاده شد.
نظام معرفتی که مروّجين فرضيه جذب معرفی ميکنند، انسان را محور هستی دانسته و لذت و اميال او را اصيلترين اصل ميداند.[5] بنابراين، طبيعی است که در اين تئوری، نظام ارزشيابی فراتر از ميل و طلب انسان تصوير نشود.
در تعريف غلوّ آميزی فرضيه جذب اين گونه مطرح میشود: «افکار ما به اجسام تبديل میشوند. هر چيزی در فکرت بگذرد، به زودی آن را در مُشت خواهی گرفت. حُکمرانان و بزرگان، اين راز را میدانستند و تلاش کردند مردم آن را نفهمند؛ چون در آن صورت، همه ميخواستند از آن استفاده کنند. بزرگان اين راز را مخفی داشتند.
دالايی لاما که به رهبر بودائيان جهان شهرت يافته، با پيروی از اصل رنج در بوديسم، با نگاهی مأيوسانه و بدبينانه به رنج میگويد: «معمولاً به هنگام تولد هر فردی ميگويند تولدت مبارک؛ درحاليکه روز تولد شما در حقيقت روز تولد درد و رنج بوده است؛ اما هيچکس نمیگويد روز درد و رنجت مبارک...»
اشو سعی میکرد هرگونه محدوديتی را بردارد تا جايی که ازدواج و خانواده را بَد دانسته و معتقد بود که در باب مسائل زناشويی همه انسانها بايد مانند حيوانات زندگی کرده و محدوديتی در روابط جنسی نداشته باشند.
مشرب [و روش] «اُشو» به عنوان يک شبه معنويت، با خاستگاه شرقی، ترغيب به سوی جدی نبودن، بی هدفی، خنديدن، تفريحهای بیمورد و رقصيدن است. اين مشرب، همه كائنات را يك شوخی میداند.