آیا درست است طاهری شیطان را مدح میکند و کلیتاً وی چه دیدگاهی در مورد شیطان دارد؟
به نقل از قرآن کريم، وقتي خداوند به همگان فرمان داد که در مقابل حضرت آدم (ع) سجده کنند، شيطان سجده نکرد و کافر،[1] رجيم،[2] ملعون،[3] فاسق،[4] عصيانگر[5] و... شد؛ اما عرفان حلقه دربارة «شيطان» نگاهي همسو با برخي از فرق شيطانگرا و آيينهاي انحرافي دارد. طاهري شيطان را موجودي موحّد، فريبخورده از طرف خداوند، مأمور امر الهي و... معرفي کرده است و تلاش ميکند که او را از گناه تمردش تبرئه کند و شرارتخواهي وي را از اذهان ديگران بزدايد. وي در کتاب «موجودات غير ارگانيک»، تمرّد شيطان از سجده را اينگونه توجيه ميکند: «براي به وجود آمدن چرخه جهان دوقطبي (مَلَک جاري کنندة قانون تضاد)، وجود عامل تضاد ضرورت داشت و براي اين منظور، ابليس به فرمان سجده بر آدم اعتنا نکرد و اين وظيفه را انجام داد.»[6]
يا در فايل صوتي که از او منتشر شده است و در بسياري از سايتها وجود دارد، عنوان ميکند: «شيطان اول موحد عالم است؛ چون به غير خدا اصلاً سجده نکرد.»[7] همچنين اضافه ميکند: «خدا با خلقت آدم، خواست شيطان را آزمايش کند. اگر شيطان سجده ميکرد، خدا به او ميگفت که مگر به تو نگفتم به غير من سجده نکن.»[8] وي در يکي از نوشتههاي خود آورده است: «خداوند به ابليس مأموريت داد که به فرمان سجده بر آدم اعتنا نکند و او نيز اين مأموريت را پذيرفت و بر خلاف ملائکي که بر آدم سجده کردند، از فرمان سجده سرپيچي کرد و به اذن خداوند تا پايان سير او در جهان دوقطبي، به سجده در برابر وي در نخواهد آمد؛ يعني تا مقطع معلومي بر سر نقش خود پابرجا خواهد بود.»[9] معلوم نيست بنيانگذار عرفان حلقه دستور جدا و امر مجزاي خداوند براي شيطان را از کجا آورده است که حکم موحد بودن و شايستة تقدير بودن شيطان را صادر کرده است؟
پینوشت:
[1]. قرآن ميفرمايد: أَبي وَ اسْتَکبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرينَ (بقره/ 34)
وَ کانَ الشَّيطانُ لِرَبِّهِ کفُورًا (اسراء/ 27)
[2]. قرآن ميفرمايد: قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجيمٌ (حجر/ 34)
[3]. قرآن ميفرمايد: وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلي يَوْمِ الدِّينِ (حجر/ 35)
[4]. قرآن ميفرمايد: فَسَجَدُوا إِلاّ إِبْليسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ (كهف/ 50)
[5]. قرآن ميفرمايد: اِنَّ الشَّيطانَ کانَ لِلرَّحْمنِ عَصِيّاً (مريم/ 44)
[6]. موجودات غير ارگانيک، ص 14.
[7]. فايل اين سخنراني نزد نويسنده موجود است.
[8]. فايل اين سخنراني نزد نويسنده موجود است.
[9]. انسان و معرفت، ص 218.