دیدگاه آئین اکنکار در مورد خدا چیست؟
پال توئيچل معتقد است: در اين عالم دوازده طبقه و در هر طبقه خدايی وجود دارد. در طبقه دوازدهم که آخرين اين طبقات است، سوگماد [1] (خدای خدايان) قرار دارد.» علايمی که از سوگماد در اکنکار ارائه میشود، شباهت زيادی به خداوند خداوندان آيينهای شرقی دارد. خدايی ناتوان، زشت، مرده[2]، نيازمند، خطاپذير، فاقد اراده و...
به نظر توئيچل: خدا به خواب میرود و هنگامی که از خواب برميخيزد، دنيايش را ويران میبيند و آنگاه تصميم به عذاب مخلوقات میگيرد. او دوباره در خواب میشود و آنگاه که از خواب برون میشود، هوس خلقتی ديگر نموده و بار ديگر... و اين خواب و بيداری و نگرانی و غفلت و يادآوری سوگماد است که ادوار اکنکار و دورههای بشری را رقم میزند.[3] پال خدای خدايان خود را اينچنين توصيف ميکند: سوگماد يك موجود برتر نيست. چيزی هم نيست كه باری از دوش تو بردارد، هرگز. حتی آنی نيست كه به تو بركت ميدهد.[4] وی در کتاب دندان ببر (فصل خدای خوفناک زندگی) صفات بد را نيز به خدايان خود نسبت ميدهد و مينويسد: صفاتی چون بدی که در برابر نيکی قد علم ميكند؛ زشتی که در مقابل زيبايی قرار دارد و... از صفات خدايان اکنکار هستند.[5]
پال اولين اصل نورانيت برای پويشگر را عدم جستجوی خداوند دانسته[6] و سپس مدعی میشود که خود و استادان همراهش توسط خدايان طبقات به عنوان خدا خطاب مىشوند، حتى او صدايى از درون مىشنود كه خود او خداست[7] وی ديگر انسانها را نيز در خدا بودن سهيم میکند و ميگويد: بشر در طی اعصار، نوعی خدای دايمی بوده است. همه چيزی را آفريده؛ زمين، آسمان، نورها و تمامی خلقت را.[8] انسان ابتدا خدايی بود که پا بر زمين نهاد؛ اما اکنون همچون عروسک خيمه شب بازی اسير دست ديگران شده و به نفع ديگران کار ميکند.[9]
پینوشت:
[1]. SUGMAD.
[2]. «مفهومی که انسان، به عنوان انسان، در طی اعصار و در اطراف محيط وجود متعال بنا کرده بود، حالا مدفون شده و سنگ قبری روی آن برافراشته شده، با اين نوشته: اينجا جسد خدا خوابيده است!» دندان ببر، پال توئيچل، ترجمه هوشنگ اهر پور، ص88.
[3]. شريعت کی سوگماد، پال توئيچل، ج 1، صص 135 - 138.
[4]. سرزمينهای دور، پال توئيچل، ص62.
[5]. دندان ببر، پال توئيچل، ص48.
[6]. اكنكار؛ كليد جهانهای اسرار، هارولد کلمپ، ترجمه هوشنگ اهر پور، ص82.
[7]. دندان ببر، پال توئيچل، ترجمه هوشنگ اهر پور، ص226.
[8]. همان، ص93.
[9]. نامههايی به گيل، پال توئيچل، ترجمه مينو ارژنگ، ص69.