خدا از دیدگاه پائولو کوئلیو چگونه موجودی است؟
معنویت در نزد اندیشمندان شناخت خداوند و قرب به او است و سالک هدف را باید قرب به خداوند قرار دهد چرا که خداوند آفریننده جهان هستی است و دارای قدرت مطلق، علم، مهربانی، جباریت، خشم، جاودانگی، آمرزندگی، فرزانگی و غیره است.
در مكتب شبه معنوی پائولو، خدا محدود و ناقص معرفي شده و شناختش کاري عبث شمرده میشود.[1] پائولو خداوند را گاه خطاكار[2] اعلام کرده و گاه بيحكمت.[3] گاهي به خدا نسبت ظلم داده[4] و گاه او را در خلقت، بیبرنامه[5] معرفي ميكند. خداي ترسيمي وي، «خدايي بيرحم است که همواره میسازد و ويران ميکند.»[6] وي معتقد به وجود چهره زنانه خداوند بوده و ميگويد: «يکي از چهره هاي خداوند، چهره يک زن است.»[7] و «کليساي کاتوليک نيز چاره اي ندارد که در آينده نزديک، اين چهرة مادينه خداوند را به رسميت بشناسد.»[8]
پائولو راه رسيدن به عشق خدا را در مبارزه کردن با خدا دانسته[9] و در رمان «کوه پنجم تجربه ايليا»[10] از زبان اين پيامبر بني اسرائيل، ميگويد: «حالا که خدا ما را فراموش کرده، ما هم او را فراموش ميکنيم. پيش از اين، هدفم سرنگون کردن ايزابل بود و بازگرداندن اسرائيل. حالا در مبارزه با خدا ميخواهم اين شهر ويران شده را بازسازی کنم.»[11]
بين خداشناسي شبه معنويت پائولو با خداشناسي در عرفان اسلامي تضادها و تفاوتهاي عميقي وجود دارد و وَراي ادعاهاي اين شبه معنويت مبني بر رساندن اعضاي فرقه به آرامش، عملاً ايمان به خداي خطاکار، ظالم، بي حکمت، بيبرنامه و... سالک را در اضطراب و ترس رها ميکند. ضمن اينکه، در هيچ منطقي، مبارزه خداوند با بنده اش قابل توجيه نيست.
پینوشت:
[1]. كنار رود پيدرا نشستم و گريستم، صص150-151.
[2]. شيطان و دوشيزه پريم، ص 109
[3]. ورونيكا تصميم ميگيرد بميرد، پائولو كوئليو، ص 165
[4]. ورونيكا تصميم ميگيرد بميرد، صص 167 - 168
[5]. (كيمياگر 2، صص 174 – 175).
[6]. شيطان و دوشيزه پريم، ص 149.
[7]. کنار رود پيدرا نشستم و گريستم، صص 31 و 84.
[8]. زندگي و آثار پائولو کوئليو، شهاب شهرزاد، ص 38.
[9].(زهير، ص 100.
[10]. کوه پنجم، ص 230.
[11]. همان، ص 197.