شبه معنویت های روانشناختی
توصیف شیطان گرایان از شیطان بهعنوان نمادی از طبیعت و تمایلات بشری و دعوت به پیروی کردن از تمایلات و نداهای درونی کاملاً با توصیفی که شبه جنبشهای معنوی از خدا ارائه میدهند، مطابق است. یکی نام آن را شیطان گذاشته و دیگری آن را خدای درون یا الهه مینامد.
برخلاف ادعای مروجان تفکر نوین و قانون جذب، مُثبت اندیشی افراطی باعث آسیب به انسان ها می شود. احساسات و هیجاناتی مثل ناراحتی، ترس، غصه و... اموری واقعی، طبیعی و با فواید زیاد هستند. نباید در مثبت اندیشی افراط کنیم. همیشه با امید و مثبت اندیش باشیم ولی وجوه منفی را هم مد نظر داشته باشیم.
تفکر نوین، رشد معنوی را با شاخص کاملاً مادی می سنجد. این باورها معنویت هماهنگ با نظام سرمایه داری را بیان می کند. تفکر نوین می گوید شاخص معنویت، سلامتی و ثروت است. یعنی کسی که ثروت بیشتر و سلامتی کامل تری دارد، انسان معنوی تری می باشد.
در تفکر نوین واقعیت خارجی مهم نیست بلکه آنچه مهم است احساس و عاطفه درونی شماست؛ اگر به چیزی رغبت دارید دنبالش بروید ولو در جامعه قبیح باشد و اگر از چیزی نفرت دارید از آن احتراز کنید ولو جامعه و عقلا و آتوریته(مرجعیت معتبر بیرونی) آن را نپسندند. ملاک خیر و شر، باید و نباید در درون شما است.
معنویتی که پول را به صورت مطلق تقدیس می کند و معتقد است نه تنها نباید با نظام سرمایه داری به مبارزه برخواست که باید آنان را محترم و مقدس شمرد تا جایی که مفسد اقتصادی به نام شهرام جزایری که حکم قضائی قطعی بر مفاسد او وجود دارد محترم شمرده شده و کلاس موفقیت مالی برگزار می کند. لذا نظام سرمایه داری از آموزه های تفکر نوین و قانون جذب حمایت های مالی، سیاسی، اجتماعی و تبلیغی چشم گیری می کند.
مروجان قانون جذب، بر قدرت ذهن و قدرت خلق و تلقین تاکید دارند، وقتی ما به قرآن کریم رجوع می کنیم، می بینیم در داستان فرعون و حضرت موسی (ع) جادوگران چوب ها و طناب هایی را بر زمین انداختند و با جادوگری باعث شدند مردم فکر کنند که این اشیا بی جان تبدیل به مار شده و حرکت می کنند.
از موضوعاتی که مدعیان قانون جذب در سخنرانی ها و آثار مکتوب خود به کرار به آن می پردازند، مثبت اندیشی و دوری از تفکرات منفی است. در منطق قانون جذب، انسان های منفی نگر، با منفی نگری تمامی مسائل و حوادث منفی پیرامون زندگی به سمت خود جذب می کنند! در نتیجه باید نسبت به همه چیز حتی کارهایی که ظالمان و مستکبران انجام می دهند، حسن ظن داشت.
اگرچه در ابتدا چنین تصور می شود که بیان دین و قانون جذب یکسان باشد، اما در حقیقت نظر دین درباره این قانون تفاوت ماهوی با دیدگاه های هواداران این به اصطلاح قانون دارد. مدعیان قانون جذب مدعی هستند که اسلام، قانون جذب را قبول دارد، در حالی که روش آن ها از ملاک های روش علمی فاصله زیادی دارد.
گوش سپردن به ندای درون که این همه در قانون جذب نسبت به آن تاکید شده و برآورده شدن و عینیت پیدا کردن تمام آروزها و خواسته های انسان به آن منوط شده است؛ حقیقتی جز تلقین برخی توهمات، لذت های نفسانی و خواسته های مادی و دنیایی چیز دیگری نیست.
در اعتقاد مدعیان قانون جذب، افراد ثروتمند کسانی هستند که به طور دقیق و با نیروی خود به کائنات فرمان داده و کائنات نیز هر آنچه آن ها می خواهد برآورده و خلق می کند. مشکل مروجین قانون جذب این است که دنبال برآورده شدن تمامی آرزوهای انسان فقط در این دنیا هستند؛ و هیچ گونه درک و فهمی نسبت به این قضیه ندارند که این دنیا با توجه به فانی بودنش، محدود بوده و عملاً برآورده شدن تمامی خواسته ای انسان در آن امکان پذیر نیست.
در قانون جذب گفته می شود، اگر فردی در زندگی و امورات خود فال بد زده و مثبت اندیش نباشد، تمامی امورات منفی محیط خارج را جذب خود کرده و همین موضوع در قدرت تجسم و ذهن انسان تاثیر منفی می گذارد. در حالی که این سخن، اشتباه بوده و تنها اثری که می شود برای آن در نظر گرفت، اثر روانی و اعتقادی است که در درون انسان ایجاد می شود. بنابراین بدبینی و منفی نگری هرگز اثر تکوینی و ذاتی در جذب امور ناگوار ندارد.
در منطق قانون جذب آیات و روایات مورد ادعا درباره درخواست از خدا درست معنا نمی شود؛ مروجین این فرضیه، درخواست از خدا را منحصر به تجسم و تصور کرده و در حد یک عمل خشک ذهنی پایین آورده اند. مدافعان قانون جذب درک نمی کنند که دعا کردن به معنای تجسم و خلاقیت ذهنی که در قانون جذب مورد اشاره قرار گرفته است، نیست.
یکی از استنادات مدعیان و مروجان قانون جذب آیه «وسخر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض[جاثیه،13] و آن چه در آسمان ها و زمین است تمام را مسخر شما گردانید.» است. برخی از مروجان داخلی قانون جذب با استناد به این آیه مدعی هستند، طبق این آیه از قرآن، تمامی آن چه در آسمان ها و زمین است برای انسان بوده و این انسان است که باید با قدرت ذهن و تجسم خود آن ها رابه سوی خود جذب کند.
آزمندیان از جمله مدعیان قانون جذب در داخل کشور است. این فرد برای اثبات قانون واهی جذب به آیات سوره مبارکه قدر استناد می کند. باید گفت، برداشت های این چنینی دلیلی جز ناآگاهی و عدم تخصص این قبیل افراد در زمینه علوم و معارف قرآنی ندارد.