شبه معنویت های روانشناختی
علیرضا آزمندیان از مروجان قانون جذب، خداوند را فقط خالق قانون جذب میداند و مدعی است خداوند در کار قانون دخالتی نمیکند و فقط مشاهده میکند. این همان سخنی است که در قرآن کریم، سوره مائده بیان میکند که یهودیان گفتند: دست (قدرت) خدا بسته است.
نیل دونال والش، تناسخ را امری قطعی تلقی کرده است و در کتابهای خود از این آموزه استفاده میکند؛ تفاوت تناسخ والش با ادیان شرقی این است که کارما (بازتاب زندگیهای قبلی در زندگی بعدی) را حذف و تصویر سازی ذهنی را جایگزین آن کرده است.
نیل دونالد والش مفهوم تناسخ را از ادیان شرقی در آموزههای خود در تفکر نوین به کار میبرد، ولی تبیین و علتی که از تناسخ ارائه میدهد، غیر از تناسخ شرق است. والش خرافه را در لباس فرا روانشناسی ترویج میکند.
سوالی که از مروجان قانون جذب می پرسند این است که: چه مدت طول میکشد با قانون جذب به موفقیت و ثروت برسیم؟ در جواب می گویند زمان مشخصی وجود ندارد. یعنی ممکن است تا آخر عمر هم به خواسته ها نرسید.
افراد با مشاهده آموزه های جذّاب قانون جذب، سعی می کنند خیلی سریع از این تکنیک برای جذب موفقیت و ثروت استفاده کنند ولی وقتی بعد از مدتی نتیجه ای نمی بینند، آن را ترک می کنند.
اشکال مهم به مروجان قانون جذب این است که اگر هر خوشی و رنجی که داریم محصول جذب خودمان است، پس علت حوادث و بلایای طبیعی مانند زلزله و سیل و...چیست؟ در حالی که افرادی خواهان جذب زلزله نیستند.
مروجان قانون جذب، حکم نامتناهی و نامحدود بودن تصورات ذهنی و خیالات را به عالم خارج از ذهن سرایت می دهند و همچنین خواسته هایی که غیر مقدور (خارج از توان) انسان است را نیز مقدور معرفی می کنند. این حکمی غلط است.
مدرّسان و مروّجان تفکر نوین برخلاف آموزه های خود، وارد کارهای سیاسی شده اند. طبق آموزه خودشان آن ها با کارهای سیاسی و اعتراضات نه تنها به نتیجه نمی رسند بلکه بر شدت اعتراضات و هرج و مرج می افزایند.
در قانون جذب فردی که بیماری را انکار می کند و برای فکر نکردن به بیماری به عالم خیال پناه می برد، نه تنها یک ناهنجاری و ایراد معرفی نمی شود، بلکه به عنوان انسان موفق معرفی می شود.
معنای زندگی در قانون جذب، گوش سپاری به ندای درون و عمل به آن می باشد. چنانچه در کتاب راز خانم راندا برن می خوانیم: تخته سیاهی در آسمان وجود ندارد که پروردگار عالم قصد یا مأموریت شما در زندگی را روی آن نوشته باشد.
قانون جذب و دعا دو موضوع مختلف هستند که به اشتباه در برخی مواقع یک موضوع واحد پنداشته می شوند؛ مثلاً گفته می شود انسان ها برای رسیدن به اهداف، خواسته ها یا فرار از رنج ها دعا می کنند. در قانون جذب هم همین گونه است.
قانون جذب انسان را متوقع می کند که باید همه ناکامی ها از بین برود و چون رفع رنج و ناکامی یک آرزوی دست نیافتنی است، انسان با ناکامی هایی که بعد از انجام تکنیک ها قانون جذب به او می رسد به شدت سرخورده می شود.
گروهی مدعی هستند با انجام تکنیک های قانون جذب به نتایج خوبی رسیده اند. آنها داستان و نتیجه ارتباط با این آموزه را برای نویسنده کتاب راز ارسال کرده اند. خانم راندا برن نیز با جمع آوری این نامه ها اقدام به انتشار آنها در یک کتاب کرده است.
طبق مدعای مروجان قانون جذب اگر کسی به زندگی جاودان فکر کند می تواند زندگی جاودان پیدا کند و دیگران هم با الگو قرار دادن او به نامیرایی می رسند و در آینده هیچ انسانی نخواهد مُرد.