قانون جذب، دعا نیست.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بعضی از مروجین قانون جذب مدعی هستند که قانون جذب در ادیان مختلف هم مورد اشاره قرار گرفته است: «ادیان و مذاهبی مانند هندوئیسم، سنت های هرمتیک، بودیسم، یهودیت، مسیحیت، اسلام و تمدن هایی مانند بابلی ها و مصریان، در نوشته ها و حکایات خود به آن اشاره کرده اند.»(1) بعضی مدعی هستند دعا و قانون جذب یکی هستند.
قانون جذب و دعا دو موضوع مختلف هستند که در برخی مواقع یک موضوع واحد پنداشته می شوند؛ مثلاً گفته می شود انسان ها برای رسیدن به اهداف، خواسته ها یا فرار از رنج ها دعا می کنند. در قانون جذب هم انسان ها برای رسیدن به آرزوها، خواسته ها و اهداف خود اقدام به جذب این موضوعات می کنند. یا گفته می شود انسان ها هنگام دعا کردن هیچ کار فیزیکی و عملی انجام نمی دهند بلکه با فکر کردن به آن موضوع و احساسات قلبی سعی می کنند به خواسته خود برسند؛ در قانون جذب هم انسان ها هیچ کار عملی و فیزیکی انجام نمی دهند بلکه با استفاده از قدرت ذهن و احساسات مثبت، سعی می کنند به خواسته های خود برسند.
باید بیان داشت که صرف اینکه در هر دو مفهوم دعا و قانون جذب درخواست رسیدن به اهدافی مطرح هست، نشان از این همانی نیست. به قول معروف، گردو گرد است ولی هر گردی گردو نیست. قانون جذب با دعا کاملاً متفاوت است، چون فضای کارکرد این دو با هم فرق می کند، همچنین جهان بینی این دو فرق می کند. قانون جذب یکی از آموزه های شبه معنویت تفکر نوین می باشد که دارای جهان بینی الحادی است و اعتقادی به خدای خارجی ندارد. اما دعا یک آموزه در مکتب ادیان توحیدی است.
از دیگر تفاوت ها این است که انسان در هنگام دعا متوجه است که موجودی که برآورنده خواسته اوست، خداوند و نیروهای الهی تحت امر او هستند؛ اما در قانون جذب، مخاطب درخواست و اجابت کننده درخواست، کائنات هستند.
همچنین هنگام دعا انسان با توجه به قدرت بیکران حق و ضعف خود درخواستش را با خداوند در میان می گذارد و چون درخواست از پایین به بالا است همراه تضرع باید باشد. اما در قانون جذب، توجه به قدرت خود انسان می باشد و درخواست از بالا به پایین می باشد و دیگر اسم این وضعیت را درخواست نمی گذارند، بلکه اصطلاحاً به آن امر و دستور می گویند، چون کائنات وظیفه برآورده کردن اوامر انسان را دارند.
مطلب بعدی این است که در قانون جذب ادعا می کنند که تو به هرچه بخواهی می رسی: «اگر آن را در ذهن خود ببینید، آن را در دستان خود خواهید داشت.»(2) مروجان قانون جذب مدعی هستند که انسان اگر تکنیک های تفکر، تخیل و احساس را درست انجام دهد، نتیجه قطعاً محقق می شود.
اما در آموزه دعا هیچ قطعیتی وجود ندارد. وقتی کسی دعا می کند ممکن است دعا اجابت شود یا نشود. خداوند حکیم مصالح را می سنجد و طبق مصلحت انسان یک خواسته را محقق می کند یا نمی کند. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «عَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(بقره/216) چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید.»
انسان برای محقق شدن خواسته اش علاوه بر دعا باید تلاش هم داشته باشد. اما در قانون جذب هیچ تلاش و کوششی نیست، بلکه برای رسیدن به خواسته ها صرف فعالیت ذهنی و احساسات کفایت می کند. قانون جذب غیر از دعا می باشد. دعا یک امر حقیقی می باشد ولی قانون جذب یک امر خرافی است.
پینوشت:
(1). راندابرن، راز، ترجمه مهدی قراچه داغی، نشر پیکان، چاپ بیستم1400، تهران، ص 26.
افزودن نظر جدید