تفکر نوین
بنا به دیدگاه برخی، قانون جذب میتواند به عنوان یک نظریه و یا فرضیه مطرح شود. در حالی که درباره نظریه و یا فرضیه بودن قانون جذب، تاکنون هیچ گونه استدلال علمی و قابل پذیرشی مطرح نشده است.
در قانون جذب گفته میشود، شما به هر چیزی که درباره آن فکر کنید، به آن دست پیدا خواهید کرد. در حالی که بسیار هستند افرادی که، سالهاست به خواستههای خود فکر کرده و آنها را در ذهن خود تصور میکنند، اما هرگز به آنها نرسیدهاند.
قانون جذب امروزی بر پایه جادوگری شکل گرفته و مدعی است انسان با داشتن تصویری از آرزوهایش، میتواند آنها را تحت تأثیر قرار داده و به خواستههایش برسد. ساختن تابلوی کائنات و نصب تصاویری از خواستهها در آن، شیوهای برای عملی کردن قانون جذب است.
مدرّسان و مروّجان تفکر نوین برخلاف آموزه های خود، وارد کارهای سیاسی شده اند. طبق آموزه خودشان آن ها با کارهای سیاسی و اعتراضات نه تنها به نتیجه نمی رسند بلکه بر شدت اعتراضات و هرج و مرج می افزایند.
قانون جذب و دعا دو موضوع مختلف هستند که به اشتباه در برخی مواقع یک موضوع واحد پنداشته می شوند؛ مثلاً گفته می شود انسان ها برای رسیدن به اهداف، خواسته ها یا فرار از رنج ها دعا می کنند. در قانون جذب هم همین گونه است.
شبه معنویت تفکر نوین متوجه شد مردم خلأ معنوی دارند و نیاز به شاد زیستن دارند. لذا با توجه به نیاز مردم آموزه هایش را ارائه داد، مثلاً بحث مثبت اندیشی و بهبود کیفیت زندگی را مطرح و بیان داشت با استفاده از نیروهای ذهنی می توانید بهبود روابط و زندگی شاد و بدون استرس را به دست بیاورید.
برخلاف ادعای مروجان تفکر نوین و قانون جذب، مُثبت اندیشی افراطی باعث آسیب به انسان ها می شود. احساسات و هیجاناتی مثل ناراحتی، ترس، غصه و... اموری واقعی، طبیعی و با فواید زیاد هستند. نباید در مثبت اندیشی افراط کنیم. همیشه با امید و مثبت اندیش باشیم ولی وجوه منفی را هم مد نظر داشته باشیم.
تفکر نوین، رشد معنوی را با شاخص کاملاً مادی می سنجد. این باورها معنویت هماهنگ با نظام سرمایه داری را بیان می کند. تفکر نوین می گوید شاخص معنویت، سلامتی و ثروت است. یعنی کسی که ثروت بیشتر و سلامتی کامل تری دارد، انسان معنوی تری می باشد.
در تفکر نوین واقعیت خارجی مهم نیست بلکه آنچه مهم است احساس و عاطفه درونی شماست؛ اگر به چیزی رغبت دارید دنبالش بروید ولو در جامعه قبیح باشد و اگر از چیزی نفرت دارید از آن احتراز کنید ولو جامعه و عقلا و آتوریته(مرجعیت معتبر بیرونی) آن را نپسندند. ملاک خیر و شر، باید و نباید در درون شما است.
معنویتی که پول را به صورت مطلق تقدیس می کند و معتقد است نه تنها نباید با نظام سرمایه داری به مبارزه برخواست که باید آنان را محترم و مقدس شمرد تا جایی که مفسد اقتصادی به نام شهرام جزایری که حکم قضائی قطعی بر مفاسد او وجود دارد محترم شمرده شده و کلاس موفقیت مالی برگزار می کند. لذا نظام سرمایه داری از آموزه های تفکر نوین و قانون جذب حمایت های مالی، سیاسی، اجتماعی و تبلیغی چشم گیری می کند.
از موضوعاتی که مدعیان قانون جذب در سخنرانی ها و آثار مکتوب خود به کرار به آن می پردازند، مثبت اندیشی و دوری از تفکرات منفی است. در منطق قانون جذب، انسان های منفی نگر، با منفی نگری تمامی مسائل و حوادث منفی پیرامون زندگی به سمت خود جذب می کنند! در نتیجه باید نسبت به همه چیز حتی کارهایی که ظالمان و مستکبران انجام می دهند، حسن ظن داشت.
اگرچه در ابتدا چنین تصور می شود که بیان دین و قانون جذب یکسان باشد، اما در حقیقت نظر دین درباره این قانون تفاوت ماهوی با دیدگاه های هواداران این به اصطلاح قانون دارد. مدعیان قانون جذب مدعی هستند که اسلام، قانون جذب را قبول دارد، در حالی که روش آن ها از ملاک های روش علمی فاصله زیادی دارد.
در اعتقاد مدعیان قانون جذب، افراد ثروتمند کسانی هستند که به طور دقیق و با نیروی خود به کائنات فرمان داده و کائنات نیز هر آنچه آن ها می خواهد برآورده و خلق می کند. مشکل مروجین قانون جذب این است که دنبال برآورده شدن تمامی آرزوهای انسان فقط در این دنیا هستند؛ و هیچ گونه درک و فهمی نسبت به این قضیه ندارند که این دنیا با توجه به فانی بودنش، محدود بوده و عملاً برآورده شدن تمامی خواسته ای انسان در آن امکان پذیر نیست.
در قانون جذب گفته می شود، اگر فردی در زندگی و امورات خود فال بد زده و مثبت اندیش نباشد، تمامی امورات منفی محیط خارج را جذب خود کرده و همین موضوع در قدرت تجسم و ذهن انسان تاثیر منفی می گذارد. در حالی که این سخن، اشتباه بوده و تنها اثری که می شود برای آن در نظر گرفت، اثر روانی و اعتقادی است که در درون انسان ایجاد می شود. بنابراین بدبینی و منفی نگری هرگز اثر تکوینی و ذاتی در جذب امور ناگوار ندارد.