پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ افرادی که به قانون جذب علاقه مند می شوند خیلی سریع شروع به انجام تکنینک های خرافی قانون جذب می کنند. علت این شروع بی مقدمه و سریع این است که شروع فعالیت برای جذب، نیازی به هیچ مقدمه ای ندارد. برای شروع جذب و رسیدن به موفقیت، ثروت و... نه نیازی به تخصص و مطالعه خاصی است و نه نیازی به سرمایه مالی و... است؛ بلکه شخص می نشیند، پاهایش را دراز می کند و به آرزوها و خیالاتش می اندیشد و نسبت به این آرزوها احساس خوب ایجاد می کند و سعی می کند با قوه خیال، به خود بقبولاند که هم اکنون صاحب آن خواسته ذهنی مثلاً اتومبیل، خانه یا ... شده است.

بعد از گذشت مدّتی فرد می بیند که هنوز به موفقیت و ثروت و... نرسیده است؛ لذا با شدت و تلاش بیشتری این تکنیک تصور و تخیل و حسّ خوب را انجام می دهد؛ ولی باز نتیجه نمی گیرد. لذا بعد از مدتی شک می کند که واقعاً قانون جذب درست است؟!!

این شخص با خود می اندیشد دلیل واقعی بودن این قانون چیست؟ ولی می بیند هیچ دلیل قانع کننده ای وجود ندارد!!! بخاطر اینکه نظریه قانون جذب، جالب و جذّاب است و مروجان قانون جذب مدعی هستند بدون زحمت، هزینه و... به تمامی خواسته ها میتوان رسید، این شخص، بدون تأمل و دلیل، شروع به انجام تکنیک قانون جذب کرده است؛ به قول معروف «سنگ مفت و گنجشک مفت» با خود فکر کرده است اگر به نتیجه ادعایی قانون جذب برسم، واقعاً فوق العاده است؛ اگر هم نرسم، چیزی از دست نداده ام.

فشارهای اقتصادی، خانوادگی و شکست در مراحلی از زندگی، باعث می شود که افراد به هر کوره‌ راهی امید ببندند تا شاید راهی برای برون‌ رفت از این مشکلات پیدا کنند؛ وی با مشاهده تبلیغ آموزه قانون جذب بدون درنگ، سریع به سراغ این کار می رود. امّا بعد از گذشت مدتی مشاهده می کند که چقدر ساده لوحانه این سخن را پذیرفته است؛ و با خود می اندیشد «اگر رسیدن به ثروت و موفقیت و... به همین راحتی بود که با نشستن و فکر کردن به آرزوها، خواسته های انسان محقق می شد؛ پس چرا برای من و آشنایان من محقق نمی شود؟! و چرا این همه مردم هر روز صبح تا شب برای رسیدن به خواسته ها در حال تلاش و زحمت هستند و سراغ این تکنیک قانون جذب نمی روند تا به راحتی به همه چیز دست پیدا کنند.» سپس خنده ای بر لب می نشاند و متوجه می شود قانون جذب نه تنها قانون نیست، بلکه یک مطلب خرافی و خنده دار است. او سپس مباحث قانون جذب را در سطل زباله ذهن خود می اندازد. خاطره ای که در بایگانی ذهنش می ماند تجربه ای از یک خرافه و فریب می باشد و حسّ خوب و خوشایند ابتدایی به قانون جذب، تبدیل به حسّ بد و ناخوشایند می شود.

این روال خیلی از افراد است که در مقطعی به مباحث قانون جذب علاقه مند می شوند و بعد از مدتی از آن خارج می شوند. لذا کسانی که تازه وارد فضای قانون جذب شده اند بخاطر حسّ خوب و عُلقه زیاد، به شدّت به تبلیغ و دفاع از آموزه قانون جذب می پردازند. گذشت زمان باعث می شود خیلی از طرفداران فرقه ها و شبه معنویت ها نه تنها از طرفداری دست می کشند بلکه خود به مخالفان و نقّادان اصلی تبدیل می شوند. نکته مهم این است که زمان تلف شده، هرگز باز نمی گردد؛ درحالی که در این دنیا زمان و عمر انسان بسیار با ارزش‌ است.

باید توجه داشت انسان یک مجموعه واحد از  چند بُعد احساسات، عواطف، غرایز، افکار و...می باشد. گاهی یک بُعد انسان که غلبه بر سایر ابعاد دارد باعث انتخاب یک آموزه و سبک زندگی، عمل و رفتار می شود که بعد از مدتی که آن بُعد، مثلا غریزه فروکش کرد، متوجه می شود انتخاب غلطی داشته است.