شبه معنویت های غربی
یک اصل پذیرفتهشده در مکتب معنوی پائولو، این است که همۀ پریشانیها و آشفتگیهای ما را بهسبب آشفتگی ذهن میداند. اگر ذهن آرام شود، به آرامش (relaxation) خواهیم رسید. «درست همانطور که آدم نمیتواند چهرۀ خودش را در آبهای مواج ببیند، جستوجوی خداوند نیز با ذهنی نگران، ناممکن است. این نخستین گام است.» برای اینکه ذهن انسان آرام باشد، آنرا از همۀ افکار منفی رها ساخت...
پائولو همگان را به آیین معنویاش دعوت میکند و در دعوت خود اصرار دارد راهی که او راهنمای آن است، از رنج و درد خالی است و بدون هیچ سختی، گوهر انسان را صیقل میدهد. پائولو گذر از راه ادیان را رنجآور میخواند و در وصف راه خود میگوید: «در کتاب خاطرات یک مغ کوشیدم تا نشان دهم لازم نیست آموزهها را با درد و رنج مرتبط بدانیم، بلکه فقط نظم و توجه کافی است»...
پائولو همۀ زندگی ایدهآل را در اکنون ترسیم میکند. اگر آیندهای نیز در کار است، همهاش به تصویر امروز زندگی بستگی دارد[2] و گذشته را باید یکسره فراموش کرد. او در پی آن است که همۀ شادی و نشاط را برای زیستن اکنون بخواهیم و اینگونه به رویارویی با وعدۀ شادیها و لذتهایی میرود که ادیان برای آیندۀ مؤمنان وعده میدهند. پائولو کوشیده است بگوید راه معنوی باید بهگونهای باشد...
یکی از مؤلفههای سلوک کوئلیو، رقص است. پائولو مدعی تأثیرگذاری آن در انسان است و شخص سالک میتواند توسط رقص به تعالی معنوی دست پیدا کند. او رقص را پلی برای رسیدن به جهان معنوی و یکی از کاملترین راههای ارتباط با هوشیاری لایتناهی میداند. پائولو با توصیف صحنههای رقص و پایکوبی، خوانندگان خود را نیز در این بزم شرکت میدهد. حتی زائر معبد کوم پوستل نیز از این بزم...
برخلاف آنچه در ادیان الهی گفته میشود، در مکتب معنوی پائولو کوئلیو، سالک راه معنویت نباید بر صراط مستقیم متمرکز باشد. او در مثالی میگوید: انسانی که تنها نور را میجوید و چشمهای خود را خیره به خورشید نگه میدارد، سرانجام کور میشود و به روشنی نمیرسد. رزمآور نور راه خود را از تردیدها و خطاها خواهد یافت. در نگاه او «ما جایزیم در زندگیمان خطاهای بسیار مرتکب شویم؛ جز خطایی که ما را به تباهی بکشاند».«وقتی کسی راهش را انتخاب میکند...
پائولو معتقد است همۀ انسانها در ذاتشان متفاوتاند. این تفاوت تا آنجاست که هر انسان راه و نقشهای متفاوت دارد. در اندیشۀ او «تمام انسانها متفاوتاند و باید کاری را که میتوانند بکنند تا متفاوت بمانند». مهم این است که هرکس افسانهای شخصی دارد و باید آنرا تحقق بخشد و در این راه به حرفها و طعنهای دیگران هیچ توجه نکند؛ چراکه هرکس شیوۀ خود را دارد. در تصویری که او از انسانها ارائه میدهد، انسانها ذاتی مشترک ندارند و...
اگر منظور از رؤیا هوای نفس باشد، نهتنها دلیلی نداریم که این رؤیا مقصد انسان است، بلکه شناخت خدا انسان را رهنمون میشود که او انسان را برای دور شدن از خود و نزدیک شدن به خدا آفریده است. اما اگر منظور از رؤیا، رؤیای وصال خداوند و نزدیک شدن به کمال بینهایت او باشد، پس لازم است خداوند، خود، راه را بر بندگانش بنماید. از سویی با وجود کاستیهای علم و عقل...
یکی از شاگردان سقراط که کمتر نامی از او میشنویم و منابع بسیار کمی حتی به زبان لاتین، درباره او موجود است، آریستیپوس است. در کتابهای تاریخ فلسفه غالباً برای نگارش مقدمه ای بسیار کوتاه در باره فلسفه اپیکور، از او یاد میشود. شاید دلیل این امر، احساس ننگی باشد که دیگر شاگردان سقراط و فیلسوفان نسلهای بعد یونان باستان از او در جایگاه شاگرد سقراط داشتند. آریستیپوس، در(سیرین) مستعمره یونان در شمال آفریقا(لیبی) به دنیا آمد. در جوانی به آتن رفت و در آنجا به...
در آیین پائولو، گوش کردن به موسیقی انسان را به خدا نزدیک میکند و میتوان به آن وسیله خداوند را نیایش کرد. شاید پائولو این شیوه را از کلیسای مسیحی الهام گرفته باشد. در این سنت، از موسیقی در کنار نیایشهای جمعی بهره برده میشود. او تجربه شرکت در نیایشهای همراه با موسیقی کلیسا را بهترین تجربه در طول زندگی میداند. پائولو کوئلیوی برزیلی در کتاب ساحرۀ پورتوبلو...
از نگاه پائولو، سکس مهمترین و ساده ترین راه برای رسیدن به حالات معنوی است. پائولو معتقد است در اتصال نیروی مادینه و نرینه، نیرویی جادویی نهفته است به نام فرزانگی. در مکتب پائولو، سکس به منزله راهی برای شناخت ترسیم میشود؛ راهی پرفایده و کمهزینه که عشق آن در دل هر سالکی هست. به باور پائولو، هنگام تماس جنسی، انسان در جهان جادو غوطهور میشود و میتواند از حواس ناشناخته خود...
در مکتب معنوی پائولو کوئلیو گفته میشود که انسان نباید توجه خود را به گنهکاریاش جلب کند. احساس گنهکاری از خطاهای غیر مجاز مکتب پائولو است. او در توجیه فرمان خود، پشیمانی از عیبهای گذشته را موجب ترس از تصمیمهای اکنون زندگی میداند. در نگاه او، روح انسان همواره از احساس پشیمانی از گناه...
اکنکار هرگونه دعا، توسل و شفاعت را مردود میداند. به نظر اکنکار دعا کردن و انتظار استجابت در ادیان دیگر، تخدیری است که پیروان را گرفتار ساخته است. توسّل نیز هیچ فایدهای ندارد و فقط برای اجتماع پیروان گردِ مراد به کار میآید. هرگونه شفاعتی نیز در این شبهآیین رد میشود و شخص باید خود به تنهایی کارمای اعمال تناسخهای خود را...
پیامبر شبهآیین اکنکار بهرغم اینکه در بسیاری از مواقع ناچار میشود به حقّانیت بعضی از پیامبران الهی اذعان کند، در برهههای دیگری از آنها با عناوینی چون «استادان ادعایی»، «مدّعیان کاذب»، «اجبار کنندگان پیروان» و... یاد میکند. در کتاب مقدس ادعایی اکنکار آمده است: «این پیامبران کاذب و استادان دروغین که ادّعای استادیِ...
در آثار کوئلیو، مسیر پیش رو، به صورت اسرار گونهای ترسیم میشود که قدرت برنامهریزی را از انسان میگیرد و او باید خود را در این مسیر، به صورت انفعالی و بدون آگاهی، به جریانات بسپارد و قابل تصور نیست که او بتواند برای خود، تصمیمی بگیرد. کوئلیو راه معرفت را تاریک میداند و بنابراین از نظر او انسانی...