اعتقادات

05/03/1398 - 23:26

علی‌محمد باب در بسیاری از شبه آیاتش، ضمن تقلید از سبک آیات و روایات، دچار اشتباهات فراوان ادبی شده است. همچنان که تأنیث و تذکیر را اشتباه و از ضمیرهای نابجا استفاده کرده و یا علائم إعراب کلمات را به صورت اشتباه به کار برده و یا از لغات و ترکیبات غلط در آثارش استفاده نموده و ترکیبات بی‌معنایی را به اسم وحی به خورد پیروانش داده است!

04/04/1398 - 23:13

مبلّغان بهائی در رد سندیت توبه‌نامه‌ی مذکور در کتاب کشف الغطاء، مدعی می‌شوند که چون این کتاب در رد کتاب نقطه الکاف نوشته شده، پس ابوالفضل گلپایگانی در مقام رد توبه‌ی باب بوده است! این در حالیست که با مراجعه کتاب کشف الغطاء درمی‌یابیم که گلپایگانی نه تنها صحت توبه‌ی باب را پذیرفته، بلکه به مقایسه‌ی استقامت او با بهاء نیز پرداخته است؟!

04/04/1398 - 22:45

تفسیر سوره‌ی یوسف یا کتاب قیّوم الأسماء، عنوان اثری است که به گفته‌ی پیامبرخوانده‌ی بهائیت و شوقی افندی، بزرگترین اثر علی‌محمد باب به شمار می‌آید. وی در اولین صفحه‌ی بزرگترین اثر خود از محمّد بن الحسن العسکری (علیه السلام)، امام دوازدهم شیعیان و فرزند بلافصل امام حسن عسکری (علیه السلام) به عنوان پیشوا و مبشّر بابیت خود یاد کرده است!

04/04/1398 - 09:09

ابوالفضل گلپایگانی (از مبلّغان بهائیت) پس از ذکر و تأیید توبه‌نامه‌ی علی‌محمد باب در تبریز، به مقایسه‌ی استقامت او با مدعی پیامبری بهائیت می‌پردازد. اما هرچند که این مقایسه نیز صحیح نیست؛ ولی گویا گلپایگانی فراموش کرده که اثبات دست شستن علی‌محمد باب از ادعاهای دروغینش، به منزله‌ی نابودی پایه‌ی حقانیت بهائیت به عنوان موعود بابیت است!

04/03/1398 - 23:05

فاضل مازندرانی در توجیه تناقض میان ادعای اُمیّت باب با درس خوانده بودنش می‌گوید: اولا اُمّی به معنای نپیمودن علوم متداول است و ثانیا لقب امی بودن بخاطر انتساب صفت بیسوادی علمای شیعه به شیخیه می‌باشد. این در حالیست که این تعریف از اُمیت با تعریف پیشوایان بهائی در تضاد است؛ همچنین ادعای اُمی بودن چگونه با داشتن اشتباهات بیشمار سازگار است؟!

03/14/1398 - 10:41

سران بهائیت ضمن اعتراف به اصلاح کتاب اقدس یا اُمّ الکتاب فرقه‌ی خود، اجازه‌ی ترجمه‌ی کامل و صحیح آن را به سایر زبان‌ها (خصوصاً زبان فارسی) نمی‌دهند. از این‌رو فرانچسکو فیچیکیا علّت چنین رویکردی را گفته‌های منافی با شعارهای عوام‌فریب بهائیت دانسته و از کتاب اقدس با عنوان خاری در چشم تشکیلات بهائیت یاد کرده است.

03/13/1398 - 10:11

پیامبرخوانده‌ی بهائیت تنها پس از حدود سیزده سال از مرگ علی‌محمد باب، ادعای نسخ مسلک او را اعلام نمود. اما اگر مسلک علی‌محمد شیرازی متناسب با آن زمان نبود، پس چرا او ادعای نسخ دین اسلام را مطرح کرد؟! و در مقابل، اگر بابیت مطابق با مقتضیات آن زمان بود که به واسطه‌ی آن اسلام را نسخ کند، پس چرا بلافاصله توسط مدعی پیامبری بهائیت نسخ شد؟!

03/11/1398 - 14:20

پیامبرخوانده‌ی بهائیت، برای آن‌که سُستی ظاهری و باطنی سیاه‌مشق‌های خود را پنهان کند، بهائیان را مأمور به آهنگین خواندن سیاه‌مشق‌های خود کرده تا شنونده کمتر متوجه غلط‌ها و سُستی و پوچی آن‌ها شود و خاطرش کمتر مشمئز گردد. زیرا همان‌گونه که روشن است، آواز خوش هر عبارت بی‌معنایی را دلپذیر می‌سازد.

02/30/1398 - 13:01

مبلّغان بهائیت در راستای انکار بهشت و جهنم، با طرح سؤال جایگاه زنان در بهشت، سعی بر آن دارند تا به خیال خود مسلمانان را به چالش بکشند. این در حالیست که 1. بر اساس منابع کلامی و روایی زنان در بهشت دارای یک شوهر خواهند بود. 2. دلیل انکار بهشت و جهنم موعود ادیان توسط بهائیت، چیزی جز تکلیف گریزی نیست و ثمره‌ای جز پوچی و بی‌حاصلی آفرینش انسان ندارد.

12/15/1397 - 09:01

پیشوایان بهائیت استفاده از شعارهای صلح دوستی و جنگ‌ستیزی را فقط در تبلیغات‌شان، آن هم برای تحریک اذهان عمومی بهره می‌گیرند. لذا طبیعی است آنانی که به دلیل جنگ، داغ‌دار شده‌اند، به این جملات سر تایید تکان می‌دهند؛ حال آن‌که این جملات تنها شعارهای تبلیغاتی بوده که بهائیت نه در سخن و نه در عمل (تا جای ممکن) به آن‌ها پایبند نبوده است.

12/06/1397 - 09:49

پیشوایان بابیت و بهائیت با تقسیم سال به 19 ماه و هر ماه 19 روز، تقویمی به ظاهر جدید و مطابق با تقویم شمسی ابداع کرده و اسامی عربی جدیدی برای روزهای هفته انتخاب کرده‌اند! اما اگر این اسامی اینقدر بیهوده و غیرقابل استفاده‌اند که حتی بهائیان هم از آن‌ها استفاده نمی‌کنند، پس چرا تشکیلات بهائیت هنوز هم از آن‌ها تمجید بیهوده می‌کند؟!

12/02/1397 - 09:22

حسینعلی نوری، با جاهل خواندن غیربهائیان، شناخت و ایمان به خود را تنها راه نجات بشریت معرفی نموده است. اما به راستی، بهائیتی که یکی از آموزه‌های خود را وحدت اساس ادیان معرفی می‌کند و به نوعی به پلورالیسم دینی باور دارد، چگونه با انحصارِ رستگاری در فرقه‌ی خود، در خلاف جهتِ این شعار گام برداشته است؟!

12/01/1397 - 09:40

طبق باور بهائیت، مكاشفات پيامبران حقيقی هستند و در عالم بيداری رُخ می‌دهد. اما پیامبرخوانده‌ی بهائیت در برخی مکاشفاتش، از عشق بازی خود با روح القدس سخن به میان آورده است! اما به راستی مگر روح القدس در منظر بهائیت، همان روح مقدسی نیست که پیامبران را در انجام رسالتشان یاری می‌کرد؟! پس چگونه جناب بهاء با او عشق‌بازی می‌کرد؟!

11/23/1397 - 10:25

در بهائیت، تعلیم «احتیاج بشر به نفثات روحانی» و لزوم تجدید ادیان، ابتدا به گونه‌ای بیان می‌شود که مخاطب صرفاً برداشت فطری نیاز به هدایتگری آسمانی در هر زمان را دارد. اما چون این تعلیم شکافته می‌شود، ناگهان با این امر عجیب مواجه می‌گردد که منظور از احتیاج بشر به نفثات روح القدس، پیامبرخوانده‌ی بهائی و تعالیم منتسب به اوست.

Pages