اسناد
هنگامیکه امین، خلیفه عباسی، فرزند زبیده و هارون الرشید را کشتند، خادمان زبیده به این زن گفتند که چرا نشستهای در حالیکه امیرالمومنین را کشتند؟ زبیده همسر هارون الرشید در جواب به آنان گفت: وای بر شما! میگویید چه کنم؟
در جنگ جمل حدود 18هزار نفر مسلمان کشته شدند که شهادت به یگانگی خدا و رسالت پیامبر اسلام میدادند؛ (مسببان این جنگ، طلحه و زبیر و عایشه، در ریختن خون این مسلمانان شریکند.)
مروج الذهب، مسعودی، ج2، ص289.
عایشه نامهای به حفصه داد و از او سؤال کرد که تمایل به خروج علیه امیرالمؤمنین (در جنگ جمل) دارد؛ او قصد شرکت داشت که به برادرش، عبدالله بن عمر، خبر رسید و نزد او آمد و جلوی رفتن او به این سفر را گرفت.
شرح نهج البلاغه، ابن ابیالحدید، ج6، ص3144.
پیامبر همسر جدید و زیبایی گرفت، که نامهای متفاوتی برایش گفتهاند؛ دیگر همسران پیامبر حسادت کردند و سخنی را به او یاد دادند که معنای آن را نمیدانست که در کجا باید استفاده شود؛ لذا وقتی پیامبر نزد آن زن رفت، او سخن تعلیم داده شده را گفت که: «از تو به خدا پناه میبرم.» لذا پیامبر اسلام علیرغم میل
پیامبر همسر جدید و زیبایی گرفت، که نامهای متفاوتی برایش گفتهاند؛ دیگر همسران پیامبر حسادت کردند و سخنی را به او یاد دادند که معنای آن را نمیدانست که در کجا باید استفاده شود؛ لذا وقتی پیامبر نزد آن زن رفت، او سخن تعلیم داده شده را گفت که: «از تو به خدا پناه میبرم.» لذا پیامبر اسلام علیرغم میل
پیامبر حفصه را طلاق داد، داییهایش نزد او رفتند؛ گریه کرد و گفت در حال سیری مرا طلاق نداد، ...
المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج4، ص16و17.
با ساختن روایت، از طلاق دادن پیامبر برای حفصه، فضیلتی برای او ساخته و کار پیامبر را اشتباه و لغو نشان دادند.
عایشه به پیامبر گفت: آیا اینطور نیست که فکر میکنی پیامبر هستی؟ پیامبر خندید و فرمود: شک داری؟! عایشه گفت: آیا اینطور نیست که فکر میکنی پیامبر هستی، پس عدالتت کجاست؟! ابوبکر شنید و نزد عایشه رفت و بر صورت او زد.
مسند ابویعلی، ج4، ص352و353.
پیامبر زنانش را طلاق داد، عمر که خبردار شد به عایشه گفت: چرا پیامبر را اذیت میکنی؟ عایشه گفت: به تو چه ربطی دارد، برو به دختر خودت بگو! عمر نزد حفصه رفت و گفت چرا پیامبر را اذیت میکنی؟ به خدا قسم! میدانی که پیامبر تو را دوست ندارد و اگر من نبودم تو را طلاق میداد.
وقتی پیامبر اکرم در خانه یکی از همسرانش عسل و طعام لذیذی میخورد، دیگر همسران به علت غیرت زنانگی خود، با هم تبانی میکردند که به پیامبر بگویند دهانت بوی بد میدهد؛ پیامبر نیز میپذیرند که دیگر از آن طعام لذیذ نخورند و به این صورت پیامبر را آزار میدادند.
صحیح بخاری، ج3، ص312 و 404.
عایشه زمانی که کسالت داشت و مریض بود گفت: وای سرم! پس پیامبر فرمود اگر این طور باشد و من زنده باشم، پس برای تو استغفار و دعا میکنم و تو را کفن کرده، دفن میکنم؛ عایشه میگوید به خدا قسم تو دوست داری من بمیرم و نزد دیگر همسرانت بروی!
الطبقات الکبیر، ابن سعد، ج2، ص199.
عایشه زمانی که کسالت داشت و مریض بود میگفت: وای سرم! پس پیامبر فرمود اگر این طور باشی و من زنده باشم، پس برای تو استغفار و دعا میکنم؛ بعد عایشه میگوید تو مرا دوست نداری و بلکه آرزوی مرگ مرا داری.
صحیح بخاری، ص1449.
ابوعبیده جرّاح قبرکن مهاجرین در مدینه بود، و ابوطلحه قبر انصار را میکند؛ (در زمان رحلت پیامبر ابوعبیده مشغول تعیین خلیفه در سقیفه بود که وقتی دنبال قبرکن میگشتند، او را نیافتند) لذا اهل بیت پیامبر از ابوطلحه درخواست کردند تا برای رسول خدا قبری را حفر و آماده کند.
هنگامیکه عمر اسامه را ملاقات میکرد، میگفت: السلام علیک ایها الامیر.
البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج11، ص271و272.
مقاله: «اقدامات یاران سقیفه بنی ساعده قبل و بعد رحلت پیامبر»
ابوبکر در زمان حیات پیامبر در سنح با همسرش، حبیبه، زندگی میکرد و تا شش ماه پس از رحلت پیامبر، محل زندگی خود را به مدینه انتقال نداد.
کنزالعمال، متقی هندی، ج5، ص609و610.