اسناد
ابتدا قرار بود بنیاسرائیل وارد سرزمین مقدس شوند، ولی در پی اطاعت نکردن آنان از فرمان موسی، در وارد شدن بنی اسرائیل به سرزمین مقدس بداء حاصل شد و چهل سال به عقب افتاد.
ماجرای تأخیر 40 ساله بنی اسرائیل در ورود به سرزمین مقدس را شیعه و اهل سنت در تفاسیر خود بیان کردند.
از پیامبر اکرم و امام صادق (علیهالسلام) روایت شده که حضرت یونس قوم خود را به ایمان دعوت میکرد و آنها اجابت نکردند، سپس بر آنان نفرین کرد، خداوند به وی وحی کرد که در فلان روز عذاب بر آنها نازل میشود و ایشان در آن روز توبه و گریه کردند و خداوند عذاب را از آنها برداشت.
از امام صادق (علیهالسلام) روایت شده که هیچ بدایی از سوی خدا مانند آنچه در مورد اسماعیل اتفاق افتاد، واقع نشد؛ هنگامی پدرش ابراهیم (علیهالسلام) را مأمور ساخت به ذبح او، سپس گوسفندی را به جای او فدیه داد.
تفسیر نور الثقلین، ج4 ص420.
سید مرتضی در مورد اعتقاد شیعه درباره وعد و وعید میگوید: «بر خداوند واجب است به آنچه وعده داده، وفا کند، و وفای به آنچه از آن بیم داده بر او واجب است، زیرا وجوب وفای به وعده در شمار عدل و انصاف است که هر دو بر خداوند واجبند، و از طرفی دیگر بر خداوند واجب است به بندگان خود سود برساند و با آنکه
روایتی از امام صادق (علیهالسلام) در مورد وعده و وعید الهی آمده که در کتب اهل سنت از انس نقل شده پیامبر خدا فرمودند: «خداوند ثوابی را که در برابر کاری به کسی وعده داده، آن را به او عطا میکند، و عذابی را که در برابر عملی به کسی گوشزد کرده، خداوند در اجرای آن مختار است.»
تقیالدین سبکی مینویسد: «کتاب عرش برای ابنتیمیه است و قبیحترین کتاب ابنتیمیه، کتاب العرش است و شیخ ابوحیان ابتدا ابنتیمیه را بزرگ میشمرد و زمانی که شیخ بر این کتاب واقف و خبردار شد، پیوسته ابنتیمیه را لعن میکرد تا اینکه از دنیا رفت.»
سبکی درباره کتاب منهاج الکرامه علامه حلی و بیانصافیهای ابنتیمیه در رد این کتاب و کتابهایی که خودش در رد ابن تیمیه نوشته، به شعر چنین میگوید:
صفدی شافعی میگوید: علما در رد افکار و اندیشههای ابنتیمیه کتابهای زیادی نوشتند و این ردیهها به دست ابنتیمیه میرسید، ولی اعتنایی به آنها نمیکرد، اما وقتی کتاب التحقیق فی مساله التعلیق از سبکی به دست وی رسید، با تعریف و تمجید از نویسنده آن گفت: این یک رد فقیهانه بر من است.
کتاب «شفاء السقام فی زیارة خیر الانام علیه افضل الصلوة و السلام»، نقد سبکی بر نظرات ابنتیمیه در مورد زیارت پیامبر اکرم است، که نام دیگر این کتاب، «شنّ الغارة علی من انکر السفر للزیاره» است، به معنی حمله همهجانبه بر کسیکه منکر زیارت است.
سبکی در کتابی که در رد ابنتیمیه نگاشته، درباره وی مینويسد: «افکار ابن تیمیه با عقیده اکثر مسلمین ناسازگار است و حرفهای بدعتآمیزی را در اصول عقاید زده، او خودش را تحت تبعیت و پیروی از کتب خدا و سنت پیامبر مخفی کرده و پایههای ستون اسلام و عقاید مسلمانان را از بین برده و اینطور وانمود میکند ک
ابنتیمیه در بحث، ممکن است همان ایراداتی که به دیگران میگیرد را در بحث دیگر میپذیرد و کلامش پر از تناقض است؛ بجز این، کسانیکه از او حمایت میکنند هم همینطورند؛ یکی از مؤیدین ابنتیمیه در نامهای که به عنوان دفاع از ابنتیمیه آورده، هنگام دعا کردن، به پیامبر و اهل بیت توسل میکند.
شیخ شهابالدین میگوید: دوست داشتم عقیده اهل سنت و جماعت را بیان کنم تا فساد و بطلان گفتههای ابن تیمیه روشن شود، هر چند نیازی به ابطال گفتههای ابن تیمیه نیست، زیرا خود ابن تیمیه همه ادعاهایش را نقض میکند و هر قاعدهای را که بنا نهاده، خودش آن قاعده را از بین برده است.
ذهبی در تاریخ الاسلام مینویسد: که علی بن موسی الرضا، سید بنیهاشم در زمان خود و اجلّ و گرامیترین آنان بود. مأمون خلیفه عباسی او را بزرگ میداشت و در برابر او خاضع بود و دربارهی او غلو میکرد تا آنجا که او را ولیّعهد خود قرار داد.
تاریخ الاسلام، ذهبی، ج14، ص270.
ابوحنیفه معتقد است که: «ایمان کم یا زیاد نمیشود، و توصیف ایمان به هر یک از این دو بیمورد است، لیکن تفاوتی که وجود دارد در به جا آوردن طاعات و ترک محرمات است و به همین جهت است که میان مردم تفاوت و برتری به وجود میآید، لیکن از نظر ایمان هیچ کس را بر دیگری مزیت و برتری نیست.»