اسناد
معتزله ایمان را تصدیق و اقرار و عمل به آن میدانند، لذا مسلمان دارای صفت ایمان نمیشود، مگر اینکه خصال مذکور در او گرد آمده باشد؛ از اینرو آنان گنهکاران را مؤمن نمیشمارند، زیرا ایمان، تصدیق و عمل است و همچنین او را کافر نمیدانند، زیرا شهادتین را اقرار کرده.
مرجئه در قبول اصل حبوط با مکتب معتزلیان هم رأی هستند، اما به عقیده آنها ایمان به خدا همهی گناهان را به هر اندازه که باشد از میان میبرد، چه تکفیر، چه ارتداد و ...؛ گناهان نمیتوانند ایمان را از میان ببرند.
شرح المقاصد، تفتازانی، ج5 ص131و132.
از احادیث صحیحی که ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه مردودش دانسته، حدیث "رد الشمس" برای علی(علیهالسلام) است. او وقتی دید علامه طحاوی این حدیث را حسن و ثابت شمرده، با زبان تیز و کلام رها، به جرح علامه طحاوی پرداخت. به خدا قسم درجه علامه طحاوی در علم حدیث بالاتر از هزاران نفر مثل ابن تیمیه است.
شیخ مفید میگوید: شیعیان متفقند که شفاعت در روز قیامت به عدهای از مرتکبین گناه کبیره از بین امت اسلام میرسد؛ مرجئه در باب شفاعت پیامبر با شیعه موافق است، غیر ابنشبیب و عدهای از اهل حدیث؛ معتزله متفقند که شفاعت پیامبر خدا دربارهی اهل طاعت است، نه گنهکاران، و او نسبت به هیچ کسی از آفریدگان که
از امام باقر (علیهالسلام) نقل شده که فرمودند: خداوند در آیه 100 سوره شعراء میفرماید: «فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ، فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً، فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ.[شعراء/100] شفاعت کنندگانی برای ما وجود ندارد و نه دوست گرم و پر محبتی.» این آیه، بر شفاعت دلالت دارد، ز
نسفی در تفسیر خود، ذیل آیه 55 سوره مائده (آیه ولایت) مینویسد: «آیه دلالت میکند بر جواز صدقه دادن در نماز و اینکه فعل قلیل نماز را باطل نمیکند.» استفاده فقهی از این روایت، نشاندهنده این است که مفسر، آیه را درباره قصه امیرالمومنین در صدقه دادن در حین نماز دانسته است.
بیضاوی در تفسیر خود، ذیل آیه 55 سوره مائده (آیه ولایت) مینویسد: «این ماجرا دلیل است بر اینکه، فعل قلیل نماز را باطل نمیکند.» استفاده فقهی از این روایت، نشاندهنده این است که مفسر، آیه را درباره قصه امیرالمومنین در صدقه دادن در حین نماز دانسته است.
قاضی ایجی، با اینکه دلالت آیه ولایت را نپذیرفته، ولی اقرار به شأن نزول این آیه در مورد امیرالمؤمنین کرده است.
شرح المواقف للقاضی ایجی، جرجانی، ج8، ص391.
مقاله: «ابن تیمیه و مقابله با بدیهی ترین اجماعات»
ابنعطیه اندلسی ذیل آیه ولایت (آیه 55 سوره مائده) مینویسد: «اتفاق بر این است که علی بن ابیطالب در حالیکه در رکوع بود، صدقه داده است.»
المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ابنعطیه اندلسی، ص555.
شاه فضل رسول قادری حنفی، در مناظرهای که با یکی از وهابیان نجد داشته است، چنین بیان میکند که ابنتیمیه شقی، کسی است که علمای عصرش بر گمراهی و حبس کردن او اجماع کردند، و کار به اینجا ختم نشده، حتی اینگونه فتوا دادند که هر کس بر عقیدهی ابنتیمیه باشد، مال و خونش حلال است.
ملاعلی قاری، از علمای حنفی، درباره استحباب زیارت پیامبر مینویسد: ابن تیمیه از حنابله، در تحریم سفر به قصد زیارت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) راه افراط را پیموده است، در حالیکه تقرب جستن به واسطهی زیارت ایشان، امری است کاملا مسلم در دین؛ برخی هم معتقدند کسیکه منکر این ضروری دین (استحباب قبر نبی)
از امام رضا (علیهالسلام) نقل شده است که: «پیامبر خدا زمانی که به آسمانها بالا رفت، وارد بهشت شد و جهنم را دید، ابوالصلت گفت از امام رضا (علیهالسلام) پرسیدم: آیا بهشت و جهنم آفریده شده و امروزه موجود هستند؟ امام فرمود: آری!
شیخ مفید مینویسد: «علاوه بر روایات بسیار، اجماع قائم است بر اینکه بهشت و جهنم آفریده شده و موجودند، و در اینباره خوارج و معتزله و برخی دیگر مخالفت کردهاند.
شیعه امامیه اتفاق نظر دارند که بهشت و دوزخ آفریده شده است؛ خواجه نصیر در تجرید گفته است: دلایل نقلی فراوانی گویای این است که بهشت و جهنم آفریده شده و هم اکنون وجود دارند، و ادلهی مخالفین همگی مبتنی بر تأویل است و نصوصی در تأیید این نظریه موجود است و نصوصی که بر آفریده نشدن بهشت استناد کردهاند،