اسلام ناب
از علامه حلّی نقل میکنند: در شبی از شبهای جمعه که تنها به زیارت قبر اباعبدالله مشرف میشد. در میانهی راه، شخصی پیاده به وی برخورد کرد و با ایشان همراه شد. در بین راه، شخص عرب مسالهای مطرح کرد. علامه فهمید که این شخص، عالم است؛ به همینرو، برخی از اشکالات خود را از او پرسید؛ با کمال تعجب دید وی حلّال مشکلات و کلید معماهاست.
خداوند متعال به کعبه خطاب فرمود: به عزّت و جلالم سوگند آنچه را که برای خود فضیلت میدانی در قیاس با فضیلتی که به زمین کربلا عطا نمودهام، همچون قطرهای است در برابر آب دریا که سوزنی را در آن فرو برند و رطوبت از آن بردارند و اساسا اگر کربلا نبود این فضیلت برای تو نبود و نیز اگر فضایل این خاک نبود، تو را نمیآفریدم.
عبدالله بن ابی یعفور گوید: از امام صادق شنیدم که به یکی از دوستانش فرمود: به زیارت قبر اباعبدالله الحسین میروی؟ آن شخص عرض کرد: آری، من هر دو یا سه سال یک بار به زیارت میروم. حضرت در حالی که صورتش زرد شده بود، فرمود: به خدایی که معبودی غیر از او نیست، اگر او را زیارت کنی برتر است برای تو از آنچه در آن هستی.
در عظمت و بزرگی زیارت حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) همین بس که امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: «خداوند متعال پیش از آن که به اهل عرفات تجلّی کند، به زائران قبر امام حسین (علیه السّلام) جلوه فرموده، خواستههای آنان را برآورده ساخته، گناهانشان را میآمرزد و شفاعت آنان را دربارهی دیگران میپذیرد.»
برخی از افراد در مجالس عزاداری اهلبیت (علیهم السّلام) متون و روایاتی را که نیاز به دهها توجیه و تأویل مجازی و کنایی دارد و جای طرح آن در مجالس خصوصی علمی و مخاطبان خاص میباشد را در هر جمع و گروهی بیان میکنند و در رسانههای جمعی منتشر میسازند که این خود موجبات سوء استفاده دشمنان دین را فراهم میسازد.
اظهار مطالب موهن و تحقیر عزاداران حسینی (علیه السّلام) چیزی جز خوار نمودن آنان نیست که همواره از سوی اهلبیت (علیهم السّلام) محکوم بوده است؛ به عنوان نمونه اشعاری که در سالهای اخیر بسیار شنیده شده: «هر کی میخواد هر چی بگه؛ من سگ کوی زینبم - بهشت جاودان ز تو؛ کران و بیکران ز تو - سلطنت جهان ز تو؛ من سگ کوی زینبم.»
یکسویهنگری در نقل فضائل و مناقب اهلبیت (علیهم السّلام) و توجه صرف به جنبهی ملکوتی و عصمت معصومین (علیهم السّلام) و غفلت از بیان جنبه ملکی و زمینی آنان و چشمپوشی از الگو بودن آنان در زندگی و طرح یکجانبه سیمای آنان، تصویری ناقص از آن بزرگواران و آفتهای مجالس عزا و شادی اهلبیت (علیهم السّلام) است.
در حقیقت میتوان گفت که داروین، در بدترین حالت یک آگنوستیک بود (به زبانی سادهتر یعنی کسی که درباره "وجود یا عدم وجود خدا" نظری ندارد) و در بهترین حالت، یک خداباور بود. به هر صورت، در آثار و زندگی داروین، یک نکته کاملاً واضح است: «تمامی شواهد موجود نشان میدهند که داروین یک آتئیست نبود.»
خُرَیت بن راشد ناجی، از جمله کسانی بود که پس از جنگ صفین، علیه مولا علی (ع) خروج کرده و در نواحی مختلف عدهای از راهزنان عرب و پیمانشکنان را گرد خود آورد. جان و مال مردم بیگناه را غارت میکردند و در زمین به فساد میکوشیدند. در اولین اقدام، یک شیعه ایرانی به نام زادان فرّخ را به جرم محبت علی (ع) تکه تکه کردند. مولا نیز برای دفاع از حق، لشکری فرستاد و خریت را کشته و شرّ او را از سر مسلمین کوتاه کردند.
آیا باید به چنین «دنیای ننگین»ـی التماس کرد؟ دنیایی که آل سعود، رئیس کمیته حقوق بشر آن است! آیا باید به این دنیا چشم امید داشت؟ باید در مقابل آن زانو زد؟ و اصلا چرا امریکا و اسرائیل و انگلیس از آل سعود حمایت میکنند؟ جز اینکه آل سعود، نسخهای دروغین و انحرافی از اسلام ارائه میکند که مطابق میل و اراده جهانخواران است؟ اگر دین نداریم... آزاده باشیم.
در کینهتوزی و غرضورزی این جماعت لجباز همین بس که اگر مولا علی (ع) مینشست و برای دفاع از ناموس مردم سیستان اقدامی نمیکرد، همین افراد میگفتند که علی (ع) نعوذبالله ناتوان و بیتدبیر بود! ولی الآن که دیدند که مولا برای دفاع از حق قیام کردند، ایشان را به خشونت متهم میکنند.
برخی ناجوانمردانه مدعی شدند که یعقوب لیث در مقابلِ محمد بن جعفر طیار جنگید! سپس مدعی شدند که محمد بن جعفر طیار در شوشتر، گنبد و بارگاه دارد. اما یعقوب لیث ندارد! در پاسخ میگوییم محمد بن جعفر طیار اولاً از بزرگان دینی بود که به دلیل کرامات و فضائل همواره برای مردم ایران محترم بود. ثانیاً وی ابداً در مقابل یعقوب لیث قرار نداشت. اصلا بین اینها حدود 200 سال فاصله زمانی بود.
در منابع تاریخی بیان شده است که یعقوب لیث نه تنها دشمن اسلام نبود، بلکه خود مروج اسلام نیز بود. چنانکه شهر کابل اولین بار به دست او رسماً به سرزمینهای اسلامی ملحق شد و مردم شهر رخج نیز به دست او اسلام آوردند. حتی در برخی منابع آمده است که یعقوب لیث صفار، علاقه بسیاری به کشتن و غارت کفار داشت. یعضا سر راه میایستاد ودر کاروانهای غیرمسلمین را تصرف میکرد.
در برخی مجالس عزاداری از مداحیهایی استفاده میشود که به قدری سریع، تند و مهیج خوانده میشود که پس از دقایقی ابتدا مدّاح و سپس به همراه او سینهزنان از حال عادی خود خارج گردیده و نمایههایی رقص گونه با حرکتهای مهیّج و غیر عادی به نمایش درمیآید که نه تنها متناسب با مجالس عزای حسینی نیست، بلکه به مجالس لهو و لعب شبیه میگردد.