اسلام ناب
جبهة النصرة (از گروههای تروریستی تکفیری) در سوریه از امریکا اسلحه دریافت میکند! سایت خبری فوکوس آلمان، در خبر 29 سپتامبر 2016 اسنادی از اعترافات سران تکفیریها آورده است که نشان میدهد امریکا علناً از تروریستها حمایت تسلیحاتی میکند، همچنین یکی از مقامات ارشد جبهة النصرة در مصاحبه با یورگن تودنهوفر (Jürgen Todenhöfer) اعلام کرد که ما از ایلات متحده امریکا اسلحه و مهمات جنگی دریافت میکنیم و امریکاییها در کنار ما هستند.
برخورد کاسبکارانه که از مصادیق بارز آن، نان خوردن از طریق اهل بیت است؛ در روایات متعدد، مورد نکوهش قرار گرفته شده است. متاسفانه گاهی برخی سخنرانان و یا مدّاحان، با رقمهای نجومی برای مجالس اهل بیت نرخ تعیین کرده و با توجه به نرخ رشد تورم، قیمتها را بالا و پایین میکنند که این رفتار مورد رضایت صاحبان این مجالس نمیباشد.
آشنایى با زبان عربى و فرهنگ اسلامى در ايتاليا و فرانسه تا حدى محرك و انگيزه آن نهضت عظيم علمى و فكرى شد كه بعدها رنسانس (Renaissance) خوانده شد و همه اروپا را به جنب و جوش آورد. بدين گونه اروپا حتى رنسانس خود را تا حد قابل ملاحظهاى به مسلمين مديون است. بيان اين دعوى نه حاجت به مبالغه دارد، نه نياز به تعصب.
اگر به او هم مثل نویسندهای که در زمان خودش قابل توجه بود نگاه میشد، اگر بعضی اندیشهها مثل "نیست انگاری" در آثار هدایت تبلیغ نمیشد و اگر رادیوی استعمارگر پیر سعی نمیکرد بعد از گذشت حدود 50 سال از مرگش او را دوباره احیاء کند، ما هرگز وارد این مقوله نمیشدیم، زیرا ارزش این کار را نداشت. وقت و زمانی که میتواند باعث تولید آثار خلاقه شود، حیف است صرف اینگونه کارها گردد.
صادق هدايت نويسنده مشهوری در ايران است و عمده شهرت آن نيز به خاطر كتاب «بوف كور» است. البته اين نويسنده در خارج از ايران نيز كاملا شناخته شده است و متاسفانه در برخی از اوقات ادبيات ايران را با اين نويسنده ميشناسند. با اين حال مناقشه بر سر اين نويسنده ايرانی زياد است؛ از شيفتگانی كه هيچ نقدی بر آثار اين نويسنده را بر نمیتابند و عدهای ديگر همانند «محمدرضا سرشار» معتقدند هدايت يك نويسنده كاملا معمولی و حتی ضعيف است...
خرافات بر سه اصل «بیبنیادی»، «باطل بودن» و «خوش آمد مخاطب» استوار است و خرافات در ذات خود غلوآمیز میباشند. در عزاداریها «حسین اللّهی» و «زینب اللّهی» شدن و از این رهگذر خود را مقدس جلوه دادن، نوعی خرافه و غلو است. بدون شک به کار بردن چنین الفاظی از مصادیق بارز غلو است که معتقدیم گویندهی آن نیز به مفاهیم آن اعتقاد نداشته است.
سایت خبری واشینگتُن پُست نوشت: «طبق آمارهای رسمی U.S. Census جمعیت امریکا در سال 2014 میلادی، در حدود 319 میلیون نفر بود. یعنی 4,4 درصد از کل جمعیت دنیا... از سویی دیگر بر اساس آمار World Prison Population List در تاریخ 31 دسامبر 2011 حدود دو میلیون و دویست و چهل هزار نفر از مردم امریکا در زندان هستند... یعنی حدود 25 درصد زندانیان جهان !
عباس بن فرناس قرطبى در قرن نهم ميلادى يك نوع ساعت ساخت كه تعبيهاى پيچيده داشت. به علاوه، يك دستگاه پرواز اختراع كرد كه قرنها قبل از شروع تجربه اروپائیها قسمتى ازين رؤياى قديم انسان را تحقق مىداد. قسمتى از پيشرفتهاى مسلمين در علوم مربوط به مكانيك نيز -مثل صنايع ناشى از توسعه علم شيمى- مصارف نظامى يافت و متاسفانه هنوز هم كه عصر اتم خوانده مىشود اين تيغ برّان علم را از دست زنگى مست نمىتوان باز گرفت.
صادق هدایت نقاط قوّتی دارد؛ اما نقاط ضعفی هم دارد. صادق هدایت که جزو نویسندگان بزرگ دنیا نیست. اگر شما صادق هدایت را با نویسندههای معروف دنیا مقایسه کنید، چه نویسندههای روسی، چه نویسندههای فرانسوی، چه نویسندههای انگلیسی؛ اینهایی که رمانهای معروف را خلق کردند و داستانهای بزرگ را نوشتند، در مقابل آنها بچهی کوچکی است! البته او در ایران جایگاهی دارد؛ اما در همان حد باید او را تفخیم کرد، و نه بیشتر.
میکاییل هس (Michael Hess)، سخنگوی حزب دموکرات سوئد گفت که تجاوز به زنان در فرهنگ اسلام ریشه دارد! اما یان یرپه (Jan Hjärpe) اسلام شناس دانشگاه لوند (University of Lund) گفتههای اعضای بلندپایهی حزب دموکراتهای سوئد را کاملا بیپایه و اساس میداند. او تاکید میکند که این تفکرات در بارهی اسلام تنها شایعه سازی و تهمت است و ریشه این اتهامات از قرون وسطی میآید.
صادق هدایت، پیش از خودکشی، داستانها و مکتوباتِ منتشر نشدهی خود را نابود کرد. این خود نشان از ناامیدی و پشیمانی صادق هدایت از گذشته است. حس عمیق ندامت، از آنچه بیهوده و حتی مُضرّ نوشت. به راستی اگر کسی بخواهد نارضایتی و تنفر از گذشته زشت خود را به "خود" و دیگران اعلام کند، راهی روشنتر و فریادی بلندتر و صریحتر از این وجود ندارد، که در کمال اختیار، آن چه "نوشت" را محو کند.
سید علی موسوی گرمارودی: شرم بر خودم میکنم اگر در این ماه محرم بر او لعنت نفرستم. لعنت به نویسندهای که «توپ مرواری» را مینویسد و در آن سراسر به اهل بیت (علیهم السلام) توهین میکند. اگر ما مسلمانیم و رو به قبله میایستیم و شهادتین میگوییم، وظیفه ما است که بگوییم چه انسانهای بیشرفی در روزگار ما در مورد ائمه (علیهم السلام) قلم زدهاند که حتی رفتارشان از امویان هم با ائمه (علیهم السلام) بدتر بود.
در روزهای آخر هر که از او میپرسید «آیا کار تازهای کرده است یا چیز تازهای نوشته است؟» هدایت جواب میداد: «مگه من ماشین تحریرم؟» این جواب به ظاهر ساده، حکایت از یک اندوه نهانی میکند. نویسنده کارش نوشتن است و کارش خلق است. وقتی نویسندهای جواب بدهد «مگه من ماشین تحریرم؟» این به این معنی است که من دیگر به آنچه باید بنویسم اعتقاد ندارم. هدایت این اعتقاد را از دست داده بود.
من این را به عنوان یک معضل یافتهام که بتوانم یک شخصیت علمگرا که وجود یک عقلانیت برتر (یک هوش برتر) را در پسِ وجود جهان باور ندارد، را درک کنم ! نمیتوانم او را درک کنم ! همانطور که نمیتوانم یک الهیدان (مذهبی) که پیشرفت دانش را انکار میکند، را درک کنم (وِرنِر فون بران، پدر صنعت موشکسازی در جهان و از ارکان سازمان فضایی ناسا).