وهابیت
یکی از کلمات نورانی رسول خدا (ص) که در منابع اسلامی به کثرت مشاهده می شود، جمله معروف (من کنت مولاه فعلی مولاه) است. بر اساس اعتقاد شیعیان این جمله به معنای سرپرستی و جانشینی تفسیر و معنا می شود، اما هنگامی که وهابیون به این جمله میرسند، معنای آن را به دوستی تغییر میدهند. جالب آنجاست که در منابع معتبر روایی اهل سنت، خلفای اهل سنت با استفاده از لفظ ولی، خود را جانشین رسول خدا (ص) معرفی کردهاند.
پیروان مکنب اهل بیت (ع) ولی و مولا در خطبه غدیر را به معنای سرپرستی و جانشینی میدانند و منکرین خلافت امیرالمومنین (ع) در غدیر، این کلمه و مشتقات آن را به معنای دوستی بر میشمرند. جالب است که خلفای اهل سنت به هنگام معرفی خود، از کلمه ولی استفاده کرده و آن را به معنای خلافت و سرپرستی دانستهاند.
بعضی از مغرضین با تحریف کلمه «ولی» آن را به دوست و همنشین معنا کردهاند. در حالی که خلیفه دوم اهل سنت در کلمات خود هنگامی که میخواهد برای مسلمانان خلیفه تعیین کند از همان کلمه ولی استفاده کرده و منظور و مقصودش خلافت و جانشینی بوده است.
واقعه غدیرخم و ابلاغ خلافت امیرالمومنین (ع) از سوی رسول خدا (ص) یکی از موارد مورد بحث میان پیروان مکتب اهل بیت (ع) و دیگر مذاهب اسلامی است؛ اما بعضی از مغرضین با تغییر معنای ولی آن را به دوستی ترجمه کردهاند، در حالی که خلفای اهل سنت نیز بارها از کلمه «ولی» در سخنانشان برای انتخاب جانشین بعد از خود استفاده کردهاند.
واقعه غدیرخم و اعلام خلافت امیرالمؤمنین (ع) مهمترین دستوری است که خداوند، پیامبر (ص) را ملزم به اعلام آشکار آن کرد؛ اما وهابیون ادعا کرده اند که هیچ یک از مسلمانان بعد از واقعه غدیر از این اتفاق، به عنوان تنصیب امیرالمؤمنین (ع) به عنوان خلیفه یاد نکردهاند. این در حالی است که حضرت زهرا (س) از واقعه غدیر به عنوان روز تنصیب خلافت امیرالمؤمنین (ع) یاد کردند.
اعتقاد توسل به اموات، یکی از اعتقاداتی است که در میان مذاهب اسلامی جایگاه ویژه ای دارد؛ اما وهابیون بر خلاف نظر مشهور و مستند بزرگان مذاهب اهل سنت، هر مسلمانی را که معتقد به توسل به اموات باشد را مشرک و کافر می دانند. درحالی که علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت معتقد به جواز توسل هستند.
وهابیون با ایجاد شبهاتی ادعا کرده اند، هیچ کدام از اصحاب امیرمؤمنان (ع) به حدیث غدیر استناد نکرده و اگر در منابع شیعه از واقعه غدیر یاد شده، در حقیقت دروغی بوده که از زمان نواب اربعه و بعد از آن در زمان حکومت صفویه ایجاد شده است؛ با بررسی منابع اهل سنت مشخص میشود اگر اصحاب نیز به واقعه غدیرخم استدلال کرده باشند، بر اساس اعتقادات مخالفین از ترویج و نشر آن جلوگیری شده است.
مفتیان وهابی با توهین به پیروان اهل بیت (ع) ادعا کرده اند که شیعیان مشرک هستند؛ زیرا آنان اهل بیت (ع) را دخیل در امور هستی می دانند و گردانندگی امور هستی را به وسیله دوازده امام خود می دانند. در پاسخ به این شبهه باید گفت، خلق کردن و زنده کردن مردگان از اموری است که اختصاص به خداوند متعال دارد؛ اما حضرت عیسی (ع) علاوه بر آنکه مردگان را زنده میکرد، موجوداتی را نیز خلق کرده است.
مفتیان وهابی با توهین به پیروان اهل بیت (ع) ادعا کرده اند، شیعیان مشرک هستند؛ زیرا آنان اهل بیت (ع) را دخیل در امور هستی می دانند و گردانندگی امور هستی را به وسیله دوازده امام خود می دانند. در پاسخ به این شبهه باید گفت؛ قرآن کریم شفا دادن که یکی از ویژگیها و افعال خاص خدای رحمان است را مشترک با شهد شیرین عسل معرفی میکند؛ همچنین ملائکه را به عنوان مدبران عالم هستی مینامد.
مفتیان وهابی به دلیل وجود بعضی از دعاهای موجود در کتب ادعیه شیعیان ادعا کرده اند، شیعیان مشرک هستند؛ زیرا آنان در دعاهای خود از پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به عنوان کفایت کننده مؤمنین یاد کردهاند؛ در پاسخ باید گفت، خلیفه دوم نیز کتاب خدا را کفایت کننده مؤمنان معرفی میکند و قرآن کریم در کنار خدای متعال، از مؤمنان به عنوان یاری دهنده پیامبر (ص) یاد میکند.
یکی از شبهاتی که از سوی وهابیون مطرح شده آن است که آیا رسول خدا (ص) و امیرمؤمنان (ع) اطلاع ازعهدشکنی مسلمانان و اصحاب خود داشتند؟ و در صورتی که اطلاع داشتند، چرا امر امامت توسط رسول خدا (ص) ابلاغ شد؟ در پاسخ باید گفت: پیامبر (ص) و امیرمؤمنان (ع) از نقض عهد و بیعت اطلاع داشتند، اما وظیفه الهی ایجاب میکرد که پیامبر (ص) به دستور خدای متعال ابلاغ امامت و خلافت را انجام دهند.
بیعت خلفای اهل سنت با امیرمؤمنان (ع) در روز غدیر، از واقعیاتی است که در منابع اهل سنت نیز به آن اشاره شده است؛ عمر بن خطاب بعد از بیعتش با امیرمؤمنان (ع) از الفاظی همانند تبریک استفاده کرده و حضرت را به عنوان مولای کل مؤمنین خطاب کرده است؛ غزالی علت نقض عهد خلفای اهل سنت با امیرمؤمنان (ع) را تبعیت از هوای نفسشان میداند.
یکی از شبهاتی که از جانب مفتیان وهابی بیان می شود، نبودن نام امیرالمومنین (ع) در نماز است. آنان می گویند اگر ولایت امیرالمؤمنین (ع) امری مهم و الهی است، چرا نام او در نماز برده نمی شود؟! این در حالی است که قرآن کریم از امیرالمؤمنین (ع) به عنوان نفس رسول خدا (ص) یاد میکند و این سخن به معنای آن است که هرجا نام پیامبر (ص) برده میشود، نام حضرت وجود دارد.
یکی از شبهاتی که از سوی مفتیان وهابی مطرح شده، تعاملات و مساعدتهای امیرالمؤمنین (ع) به خلفای سه گانه اهل سنت است. وهابیون با استناد به روایتی از منابع شیعه ادعا می کنند، بارها امیرالمؤمنین (ع) به خلفای سه گانه یاری میرسانند و این دلیل بر قانونی و شرعی بودن خلافت آنان است؛ در پاسخ گفته میشود، یکی از وظایف امام راهنمایی و کمک رسانی به مسلمانانی است که حاکم غاصب بر آنان حکومت دارد.