آیا امیرالمؤمنین (ع) با خلفای اهل سنت تعامل داشتند؟! (قسمت دوم)

  • 1401/04/06 - 19:17
یکی از شبهاتی که از سوی مفتیان وهابی مطرح شده، تعاملات و مساعدتهای امیرالمؤمنین (ع) به خلفای سه گانه اهل سنت است. وهابیون با استناد به روایتی از منابع شیعه ادعا می کنند، بارها امیرالمؤمنین (ع) به خلفای سه گانه یاری می‌رسانند و این دلیل بر قانونی و شرعی بودن خلافت آنان است؛ در پاسخ گفته می‌شود، یکی از وظایف امام راهنمایی و کمک رسانی به مسلمانانی است که حاکم غاصب بر آنان حکومت دارد.
آیا امیرالمومنین (ع) با خلفای اهل سنت تعامل داشته اند؟! (قسمت دوم)

خدای رحمان در آیه 35 سوره یونس می فرماید: «آیا کسی که هدایت به سوی حق می کند برای پیروی شایسته تر است یا آن کس که خود هدایت نمی شود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه می‌شود، چگونه داوری می‌کنید؟!»

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مفتیان وهابی ادعا کرده اند، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با خلفای سه گانه تعامل و همکاری داشته و حضرت در اداره حکومت آنان، به هر شکل ممکن به خلفای اهل سنت یاری و کمک می‌رساندند. آنان ادعا کرده‌اند حتی در منابع معتبر شیعیان مانند کتب اربعه، به کمکهای امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) اشاره شده است و این عمل و کار حضرت (علیه‌السلام) دلیل محکمی در تأیید حکومت خلفای سه گانه اهل سنت است؛ زیرا اگر آنان غصب خلافت کرده بودند، به چه دلیلی باید امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به حکام جور و غاصبان حکومت، یاری رسانده باشد؟!

در پاسخ به این شبهه یک نکات بیان می شود:
مفتیان وهابی برای اثبات ادعای خود به روایتی در کتب شیعه استناد می کنند که از نظر آنان در آن روایت به تعامل امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با خلفای اهل سنت اشاره شده است. جالب آنجاست که با تقطیع روایت، تنها به گوشه‌ای از آن استناد کرده و تمام روایت را به صورت کامل بیان نمی‌کنند.

مرحوم کلینی به نقل از امام صادق (علیه‌السلام) می نویسد: «هنگامی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رحلت کردند و امر خلافت به ابوبکر رسید، به مردی رسیدند که شراب خورده بود؛ ابوبکر به او گفت: آیا تو شراب خورده‌ای؟ آن مرد در پاسخ به ابوبکر گفت: آری! ابوبکر گفت: چگونه شراب خورده‌ای در حالی که خداوند آن را حرام کرده است؟! آن مرد گفت: هنگامی که من اسلام آوردم، خانه من در دوردست، میان مردمانی قرار داشت که خمر می‌نوشیدند و آن را نیز حلال می شمردند و اگر می‌دانستم که نوشیدن خمر حرام گشته، از آن اجتناب می‌کردم. در این هنگام ابوبکر به عمر بن خطاب نگاهی کرد و گفت: ای اباحفص! درباره این مرد چه می‌گویی؟! عمر بن خطاب گفت: این امر مشکلی است و جواب آن نزد علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) است! در این هنگام ابوبکر کسی را نزد امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرستاد. حضرت در حالی که سلمان با ایشان بود نزد ابوبکر و عمر بن خطاب آمدند. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بعد از آنکه از آن اتفاق با خبر شدند، به آن دو خلیفه اهل سنت فرمودند: این مرد را در میان مهاجرین و انصار بچرخانید تا اگر کسی برای او آیه تحریم شراب را خوانده است، شهادت دهد و اگر کسی برایش آیه تحریم را نخوانده، حد شرعی برای او نیست! ابوبکر، آنچه را که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرموده بودند انجام داد و مشخص شد که آن مرد آیه تحریم شراب را هرگز نشنیده بود.»

مفتیان وهابی با استناد به این روایت که در کتاب شریف کافی آمده، به تعاملات امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با خلفای اهل سنت استناد می کنند و اینگونه راهنمایی‌ها را نشانه مشروعیت خلافت خلفای اهل سنت می‌دانند؛ اما ادامه راویت، خلاف ادعای آنان را اثبات می‌کند و جالب آنجاست که وهابیون از نقل آن دوری می‌کنند و آن را بیان نمی‌کنند!
در ادامه روایت، مرحوم کلینی می‌نویسد: «بعد از راهنمایی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به ابوبکر، سلمان فارسی از حضرت (علیه‌‌السلام) پرسید: چرا آنان را راهنمایی کردید؟ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در پاسخ به سلمان فرمودند: به جز این نبود که خواستم تأکید این آیه را در مورد آنان و خودم یادآوری کنم که خدای رحمان می‌فرماید: «أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ [يونس/35] آیا کسی که هدایت به سوی حق می‌کند برای پیروی شایسته‌تر است یا آن کس که خود هدایت نمی‌شود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه می‌شود، چگونه داوری می‌کنید؟!»[1]

پاسخی که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در انتهای این روایت به سلمان داده اند، به عدم تعامل حضرت با خلفای اهل سنت اشاره دارد؛ زیرا حضرت به عنوان امام منصوب از جانب خداوند، وظیفه‌ هدایتگری امت را داشته‌اند که در انجام وظیفه  لحظه‌ای کوتاهی نکرده‌اند. در حقیقت پاسخ حضرت در انتهای روایت، دلیل متقنی در پاسخ به شبهه مفتیان وهابی است.

پی‌نوشت:
[1]. كلينى، الكافی، ج7، ص249، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ چهارم، 1407 ق. «عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَقَدْ قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ...  إِلَّا أَنْ يُهْدى‏ فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون‏.»‏

محمدجواد مهریار

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.