عرفان حلقه
چون اساس عرفان حلقه از طریق ارتباط با اَجنه و شیاطین است و بعضی از کارهای انجام شدهی در این فرقه توسط تکیه کردن بر نیروهای این موجودات است؛ و از طرفی این موجودات قدرت خبر دادن از آینده جهان و انسانها را ندارند، لاجرم سرکرده این فرقه به انکار و نفی اخبار غیبی در خصوص آینده روی آورده است.
با به زبان آوردن «بسم الله الرحمن الرحیم» تمام قدرت و نفوذ اَجنهی به خدمت گرفته شده توسط لیدرهای عرفان حلقه، از آنها سلب شده و نمیتوانند اهداف شیطانی خود را دنبال کنند. به همین خاطر در فرقه حلقه از به زبان آوردن «بسم الله الرحمن الرحیم» خودداری میشود.
اشکال اساسی که به سخن طاهری وارد است اینکه، طاهری میگوید «نماز خواندنی نیست بلکه اتصال مقیم میخواهد و در اتصال با شبکه شعور کیهانی باید انجام شود.» حال سوال این است، پس چطور حضرت رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) تا اواخرعمرشریفشان نماز را در مسجد اقامه میکردند و حضرت امیرمؤمنان که غایت یک انسان کامل است در محراب عبادت و در حال اقامهی نماز به شهادت رسیدند؟
باید اذعان کرد که هر روش غیرشرعی و غیرالهی؛ و به عبارتی هر راهی که مخالفت شرع در آن مشخص و مبین است، قطعاً نتیجه بخش نخواهد بود. به همین دلیل بسیاری از بیماران درمان شده در عرفان حلقه بعد از مدتی دوچار بیماریهای روحی و روانی شدیدتر از بیماری قبلی میشوند. از همین جا سرِّ مخالفت مراجع تقلید با موضوع جنگیری و ارتباط با جن مشخص میشود. چون این کار موجب تبعات جبران ناپذیر روحی و روانی در افراد میشود.
متاسفانه در جلسات عرفان حلقه بسیاری از شئونات و مسائل شرعی عمداً زیر پا گذاشته شده و اعمال عبادی نوعی کار مکانیکی و تکراری تلقی میشود. آیا این نوع بیاعتنایی به مسائل شرعی و اعمال عبادی درعرفان حلقه، چیزی جز تشویق به اباحهگری واسقاط تکلیف نیست؟ روایات زیادی داریم که سخنان طاهری را نقض میکند.
اصطلاحات رایج در عرفان حلقه همانند: شاهد، تسلیم و ناظر بودن در واقع مسلط کردن اجنه و شیاطین در وجود فرد است. این همان تلقین و پذیرفتن قدرت اَجنه و شیاطین در ایجاد مشکلات جدی در روح و روان افراد است که نوعی ایجاد ترس دائمی از این موجودات را نیز به دنبال دارد.
فرادرمانی ادعا شده در عرفان حلقه نوعی پذیرفتن قدرت اجنه و تسلیم شدن در برابر آنهاست. این فرقه با ترویج فرادرمانی، به دنبال بزرگنمایی قدرت شیاطین و نفوذ آنها در زندگی انسانهاست. در حالی که اجنه در برابر قدرت الهی و تکیهگاه مستحکم قرآن و اهل بیت معصومین(علیهم السلام)، نه تنها از خود هیچ قدرتی نداشته بلکه جرأت نزدیک شدن به انسان را نخواهند داشت.
چگونه است که بزرگترین عارفان ما در طول تاریخ، از بزرگترین متشرعان و تکلیف مداران روزگار خود بودهاند؟ بنابراین عارفِ اصیل و بنامی که از مکتب اهل بیت(علیهم السلام) درس گرفته باشد، هرگز بعد از رسیدن به مراحل عرفانیِ بالا، سخن از رفع تکلیف و به نوعی آزادیِ از قید و بند آن را به میان نخواهد آورد.
روایات زیادی درباره توضیح و تفسیراین آیه وارد شده است، از جمله، در کتاب توحید شیخ صدوق و امالی شیخ مفید.«فلیس له جهةٌ خاصّه حتّى یَشارُ إلیهِ فی تلکَ الجهة، پس برای خدای متعال جهت خاصی وجود ندارد تا با دست به آن جهت اشاره گردد.» یعنی خداوند جهت نداشته و محدود در جهت خاصی نمیباشد.
همجنس گرایی در اسلام به دلایل عقلی و منطقی زیادی ممنوع شده است. در واقع فلسفه و حقیقت ازدواج دو جنس مخالف از نظر اسلام را در سه امر باید جستوجو کرد: تکمیل، تسکین و تولید.متاسفانه طاهری بدون اشاره به علت مخالفت دین با همجنس گرایی، فقط این مخالفت را برای رسیدن به اهداف خود برجسته کرده است.
طاهری برای جذب بیشترمخاطب و در راستای کاسبیهمه جانبه برای عرفان حلقه، در مورد هر مسئلهای که برای این گروه افزایش مخاطب و منافع مادی را درپی داشته باشد، دخالت کرده و خود را صاحب نظرمیداند. به عنوان نمونه: طاهری برای اینکه خود را حامی و درمانگرهمجنسبازان معرفی کند، شروع به تخریب دین میکند.
طبق آموزههای عرفان حلقه، کسیکه به شعور کیهانی ایمان داشته باشد، در حقیقت اصول اعتقاداتش کامل است و اگر کسیبه آن معتقد نباشد، سودی به حالش نخواهد داشت؛ هر چند آن اعتقاد، باور بهخدا، رسولانش و عالم آخرت باشد. در حالی که این سخن در تناقض کامل با آموزههای اسلامی است.
در اینکه چرا بسیاری ازعرفانهای نوظهور درآموزههای خود تاکید بر واژه «عدم احساس گناه» دارند، میتوان دلایل زیادی آورد، ولی شاید یکی ازعلتهای مهم استفاده از این واژه و ترویج آن در عرفانهای کاذب، دور کردن انسانها از فطرت بیدار که خداوند متعال به آنها داده است.
در حدیثی از امام صادق(علیهالسلام) داریم که حضرت میفرمایند: «العقل ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمن وَ اكتُسِبَ بِهِ الجَنان، عقل آن است كه به آن خدا عبادت شود وبهشت كسب وتحصیل گردد.» بنابراین باید گفت: بین عقل و رسیدن به کمال و سعادت هیچ تضادی نبوده بلکه راه کمال و سعادت از مسیر عقل میگذرد.