همسویی عرفان حلقه با معنویت پائولو کوئلیو
از میان عرفانهای نوظهور، معنویت پائولو کوئلیو وعرفان حلقه دارای حرفها و دید گاههای مشترکی هستند. به عنوان نمونه از جمله اصول معنویت پائولوکوئلیو که در آثار او به آن اشاره شده، نداشتن «احساس گناه» است.[پائولو کوئلیو، چون رود جاری باش، ص171.]
همین رویکرد در عرفان حلقه نیز تکرار میشود آنجایی که محمد علی طاهری میگوید: «چون احساس گناه باعث تشعشع منفی میشود، پس «بیمار» احساس گناه نداشته باشد.»[جزوه ترم 3، ص 159.]
در اینکه چرا بسیاری ازعرفانهای نوظهور درآموزههای خود تاکید بر واژه «عدم احساس گناه» دارند، میتوان دلایل زیادی آورد، ولی شاید یکی ازعلتهای مهم استفاده از این واژه و ترویج آن در عرفانهای کاذب، دور کردن انسانها از فطرت بیدار که خداوند متعال به آنها داده است. اساسا همه انسانها هنگام مرتکبشدن گناه یا یک عمل غیرانسانی، توسط یک نیروی درونی خدا دادی، مورد تذکر و تنبه قرارمیگیرد؛ و همین وجدان بیدار است که مولد پشیمانی از انجام گناه شده و زمینه بازگشت به سمت خدا را فراهم میکند.
به همین خاطرعرفانهای کاذب با عادی جلوه دادن گناه و عدم احساس گناه در وجود انسانها به دنبال هموارکردن راه برای ترویج و تبلیغ آموزههای انحرافی خود هستند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در بسیاری از موارد عرفانهای نوظهور ازهمدیگرالهام گرفته و آموزههای مشترکی را به مخاطب اِلقا میکنند. بنابراین میتوان گفت: یکی از ویژگیهای بارزعرفان وارهها، التقاطی بودن آنهاست.
التقاط در لغت به معنای برچيدن و از زمين برداشتن است،[1] و تفكر التقاطی اصطلاحی است كه به نحوهای خاص از انديشيدن اطلاق میشود.
ولی گاه در مقام عمل كسانی يافت میشوند كه بدون توجّه به قاعده عقلانی فوق، درزمينههای گوناگون كه قطعاً همگی آنها در حوزه تخصّص ايشان نيست، به اظهار نظر میپردازند.
اين گونه افراد از ميان ديدگاههايی كه در هر يك از زمينههای مختلف ارائه شده است، نظری را انتخاب کرده، و بدون توجّه به زيرساختهای فكریِ ديدگاه گزينش شده، مجموعهای از نظريّات را به عنوان تفكّر خويش برگزیده و به ديگران عرضه میكنند كه گاه با اندكی دقّت، ناهمگونی و حتی تناقض در ميان اجزای اين تفكّر براحتی قابل شناسایی است.[2]
از میان عرفانهای نوظهور، معنویت پائولو کوئلیو وعرفان حلقه دارای حرفها و دید گاههای مشترکی هستند. به عنوان نمونه از جمله اصول معنویت پائولو کوئلیو که در آثارش به آن اشاره شده، نداشتن «احساس گناه» است.[3]
همین رویکرد در عرفان حلقه نیز تکرار میشود آنجایی که محمد علی طاهری میگوید: «چون احساس گناه باعث تشعشع منفی میشود، پس «بیمار» احساس گناه نداشته باشد.»[4]
در اینکه چرا بسیاری ازعرفانهای نوظهور درآموزههای خود تاکید بر واژه «عدم احساس گناه» دارند، میتوان دلایل زیادی آورد، ولی شاید یکی ازعلتهای مهم استفاده از این واژه و ترویج آن در عرفانهای کاذب، دور کردن انسانها از فطرت بیداری که از ناحیه خداوند متعال به آنها عطا شده، است.
بنابراین باید گفت: همه انسانها هنگام مرتکب شدن گناه، یا یک عمل غیرانسانی، توسط یک نیروی درونی خدا دادی، مورد تذکر و تنبه قرارمیگیرد؛ و همین وجدان بیدار است که موجب پشیمانی از انجام گناه شده و زمینه بازگشت به سمت خدا را فراهم میکند.
به همین خاطرعرفانهای کاذب با عادی جلوه دادن گناه و عدم احساس گناه در وجود انسانها به دنبال هموار کردن راه برای ترویج و تبلیغ آموزههای انحرافی خود هستند.
در آخر باید گفت: در جامعه اسلامى ما نیز، به ویژه در نیم قرن اخیر، این نوع تفکّرات و عرفانهای التقاطی درمیان کسانى که از قوت فکر و قدرت تحقیق علمى لازم برخوردار نیستند، رایج بوده است. کم نیستند افرادى که از یک سو مسلماناند و در مقام سخن حاضر نیستند دست از تمامیت اسلام و عقاید دینی بردارند، امّا از سوى دیگر سخت شیفته نظریات دیگران در زمینههاى مختلفاند و در عین حال نه در مسائل دینى تخصص لازم را دارند و نه در همه زمینههایى که در آن به اظهار نظر پرداختهاند. البتّه در چنین مواردى حق طلبى اقتضا مىکند که انسان یک بازنگرى دقیق بر افکار خویش داشته باشد تا خداى ناکرده هوى و هوس بر منطق و عقل او غالب نشده باشد، و آدمى ناخودآگاه در دام فریبکاران نیفتد.
پینوشت
[1]. فرهنگ فارسی معین
[2]. کتابخانه دیجیتالی سایت تبیان.
[3]. کوئلیو، پائولو، چون رود جاری باش، ترجمه: آرش حجازی، نشر کاروان، ص 171.
[4]. محمد علی طاهری، جزوه ترم 3، ص 159.
افزودن نظر جدید